شايد بهترين بهانه براي دست بوسي و سپاسگزاري از يك عمر زحمتي كه مادر به پاي فرزندش ميكشد، روز ميلاد پر بركت حضرت زهرا (س) باشد. اما بيترديد يك روز براي پرداختن به بانوان به عنوان نيمه مؤثر و فعال جامعه و افرادي كه مسئوليت بقا و پرورش نسل را بر عهده دارند، چندان منصفانه نيست به ويژه آنكه اين روزها ارزش والاي مادري مورد هجمه قرار ميگيرد و برخي ضعفها در جامعه سبب شده تا براي به لرزه درآوردن ستون خانواده ايراني برنامهريزي شود.
«موج سوم تهاجم فرهنگي زن مسلمان ايراني را هدف گرفته است»؛ زني كه وقتي از فرديت زن بودنش فاصله ميگيرد و او را در كانون «خانواده» بررسي ميكنيد ميبينيد در نقش مادر ستون خانواده و خانواده هم بنيان يك جامعه است. بنابراين اگر هويت اصلي اين ستون استحاله شود نه يك فرد بلكه يك جامعه آسيب ميبيند. حتي نگاهي گذرا به برنامههاي غرب براي دگرديسي هويت زن ايراني به ما گوشزد ميكند؛ اين نبرد نرم ميخواهد ارزش مادري را از چشم زنان ايراني بيندازد.
چرا در مسئله زن از غرب طلبكاريم؟ يكي از بهترين راهكارها براي نفوذ و تسلط بر هر جامعهاي تغيير هويت و سبك زندگي زنان آن جامعه است. اين نكتهاي است كه غرب درباره جامعه خودش تجربه كرده و هم اكنون بهاي سنگين بحران و فروپاشي نظام خانواده را پيشرو دارد و ميكوشد از راههاي گوناگون نهاد خانواده را احيا كند.
زنان و مادران جامعه امروز ما اما با عنايت به نقاط ضعف داخلي و تهاجم نرم گستردهاي كه از آن سوي مرزها در قالب برنامههاي ماهوارهاي يا كالاهاي وارداتي و از هزار توي فضاي مجازي آنها را هدف گرفته است در خطر از دست رفتن ارزش و جايگاه اصلي خود به عنوان مادر و همسر هستند. بيترديد از همين روست كه رهبر فرزانه انقلاب ميفرمايند« ما در مسئله زن از غرب طلبكاريم.»
مادر؛ستون خيمه خانواده سعيد كريمي، كارشناس مسائل فرهنگي در گفتوگو با «جوان» در رابطه با نقش و جايگاه مادري ميگويد: مادري با فرديت زن موضوعيت پيدا نميكند بلكه نقش مادري در فضايي تحت عنوان خانواده شكل مييابد و در اسلام نيز روي نهاد خانواده تأكيد ويژه شده است. به باور وي از همين روست كه دشمن نيز براي به هم ريختن قالب خانواده برنامهريزي ميكند.
از سوي ديگر اما خيمه خانواده با بودن زن برپاست و اگر مادر در خانواده نباشد، آن خانواده از هم ميپاشد در صورتي كه غيبت پدر در خانواده به شرط حضور مادر اين نهاد را منحل نميكند.
اگر زن از مادر بودن جدا شود اين كارشناس مسائل فرهنگي تصريح ميكند: از آن رو كه خانواده توليد سرمايه اجتماعي ميكند، بنابراين دشمنان برنامه بلند مدتي را براي دگرديسي هويت زن مسلمان يعني ستون و خانواده طرحريزيكردهاند.
بنا به تأكيد وي، نقش مادري با حس فداكاري و ايثارگري و يك محبت بيشائبه مادر به فرزند و همسرش همراه است اما غرب با تفكراتي همچون فمنيسم درصدد تغيير اين نگاه به نگاهي فردگرايانه است تا بدين ترتيب آنچه را كه موجب حفظ كيان خانواده است از زن بگيرد و وجود بانوان را به وجودي فردگر او خودخواه تبديل كنند.
اين كارشناس در بيان چگونگي ارتباط بين نقش و جايگاه مادري با قوام ساختار اجتماعي جامعه، نظام زندگي موريانه را مثال ميزند؛ ساختار اجتماعي بسيار سازمان يافته و قوي كه لازمه تداومش حضور ملكه است و اگر ملكه موريانه را از بين ببريد اين ساختار منسجم از هم ميپاشد. به باور وي در جوامع انساني نيز زن عامل بقاي نسل و بقاي فرد است و اين بقا الزاماً به معناي فيزيولوژيكي نيست بلكه به معناي بقاي فرهنگي، تاريخي و اجتماعي است. از همين رو در تهاجم فرهنگي و جنگ نرمي كه عليه جمهوري اسلامي ايران شكل گرفته در بحث زن و خانواده سرمايهگذاري ويژهاي صورت گرفته است. حتي با مطالعهاي در سير تحولات تاريخي در مييابيم گستردهترين، ماندگارترين و وسيعترين برنامههاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي هر جامعهاي به دست زنان رقم خورده است.
دگرديسي هويت زن ايراني يعني شكست در جنگ نرم اگر به محتواي فرهنگي موجود ارائه شده در شبكههاي ماهوارهاي يا اينترنت نگاهي انداخته باشيد، بيشك شما هم تصديق ميكنيد كه مخاطب اصلي اين برنامهها زنان هستند؛ زناني كه ديگر نقش مادري فداكار را بازي نميكنند بلكه با دگرديسي هويتي به جاي يك مادر و همسر خوب به موجودي خودخواه و خودمحور بدل شدهاند؛كريمي تأكيد ميكند: اگر در جامعه ما هم اين دگرديسي روي زن ايراني صورت بگيرد بايد بپذيريم كه جنگ فرهنگي را باختهايم.
اما ببينيم نقاط ضعف و به عبارت بهتر نقطه نفوذ دشمنان در جامعه ايراني و برنامهريزي براي زنان ما چه بوده است؟
كريمي معتقد است ما به موازات دشمنان خارجي دشمن داخلي هم داريم؛ افراد و تفكراتي كه بقايايي از جريانات اسلام زداي پيش از انقلاب هستند. به باور وي، كافي است به سير توليدات فرهنگي جامعه به خصوص در حوزه سينما و تلويزيون توجهي داشته باشيم تا دستمان بيايد بسياري از اين توليدات خواسته يا ناخواسته پازل دشمن را تكميل كردهاند.
اين در حالي است كه در جامعه ما هيچ سرمايهگذاري مناسبي براي ارائه و تعميق الگوهاي اصيل ايراني و اسلامي و الگوهايي همانند حضرت زهرا(س)، حضرت خديجه(س) و حضرت معصومه(س) صورت نگرفته، اما براي موارد ديگر ميلياردها تومان سرمايهگذاري ميشود. اين كارشناس مسائل فرهنگي تأكيد ميكند: زن مسلمان ايراني بايد براي تمام زنان دنيا الگو تعريف كند.
كريمي با مخاطب قرار دادن مسئولان خاطرنشان ميكند: در جنگ نرم فرهنگي اگر هويت زن مسلمان ايراني را بگيرند ميدان اين عرصه از دست رفته است پس مسئولان بايد از خواب غفلت بيدار شده و با عنايت به آمار و ارقامي نظير رشد روز افزون آمار طلاق برنامههاي خود را روي مبحث خانواده و جايگاه زن در اين نهاد متمركز كنند تا مبادا در اين زمينه به بحران برسيم.