اگر كسي به صورت جدي ميخواهد نظريهپردازي كند بايد حداقل در هفت، هشت رشته علوم انساني، بين 100تا 400كتاب بخواند و بايد دقيق هم بخواند. يعني از هيچ صفحهاي بدون حاشيهزني نبايد عبور كند. يك مسئله در تبيين اينكه چرا ما بايد در «چندين رشته» متخصص باشيم وجود دارد و آن اينكه مسئله مسلماني ما اين اقتضا را دارد. شما هر صفحهاي از قرآن را باز كنيد و به من اثبات كنيد كه مطالب آن صفحه به چند رشته از علوم انساني مربوط نيست، بنده حرفم را پس ميگيرم! ما در چارچوب ديني صحبت ميكنيم كه هزاران آيه و دهها هزار حديث در زمينههاي گوناگون علوم انساني مطلب براي بيان و عرضه دارد.
آيات و روايات ما اقيانوس عظميياند از مهمترين گزارههاي مبنايي در علوم انساني و علوم اجتماعي. بنده ادعا دارم هيچ صفحهاي از قرآن وجود ندارد كه نتوان درباره يك گزاره از آن صدها پاياننامه نوشت! چطور درباره يك پاراگراف از جملات جانلاك، كه جزو واضحات هم هست، هزاران پاياننامه در دنيا نوشته شده است. كانت يك جزوه چند صفحهاي دارد كه تا همين الان درباره آن مقاله و كتاب مينويسند.
خيلي از حرفهاي اينها حرفهاي متوسطي است ولي چون اينها گفتهاند روي آنها مقاله مينويسند. اگر نگويند اين حرفها را چه كسي گفته، به سادگي از كنار آن رد ميشويد. معروف است كه ميگويند ثروتمندان مرحوم ميشوند و فقرا ميميرند! در اين حوزه نيز همينطور است. مشاهير حكمت ميفرمايند و بقيه حرف خاصي ندارند. اما واقعاً اينطور نيست! خيلي از حرفهاي مهمي كه بزرگان صاحبنام گفتهاند را اگر نگوييد چه كسي گفته، يك جمله سطحي و معمولي به نظرميرسد! ولي براي همين جملات معمولي چندين پاياننامه نوشته ميشود! من احترام ميگذارم به احترامي كه غرب براي بزرگانش قائل است! من احترام ميگذارم به احترامي كه آنها به خودشان ميگذارند و خيلي دوست دارم توهين كنم به توهيني كه ما به ذخائر فكري و معنويمان ميكنيم! خيلي بيلياقت هستيم! كنار اقيانوس از تشنگي در حال مردن هستيم و ياد نگرفتيم در مورد آيات و روايات فكر كنيم.