فارسي‌آموزان غير ايراني كه براي شركت در دوره دانش‌افزايي زبان فارسي بنياد سعدي به ايران آمده‌اند، در دومين فوق برنامه يك روزه به گشت و گذار در باغ‌وحش تهران و بازديد از مجموعه موزه برج آزادي پرداختند.
بيش از 200 دانشجو و استاد زبان فارسي از 43 كشور جهان، در دوره دانش‌افزايي زبان فارسي بنياد سعدي حاضر شده‌اند، تا در كنار كلاس‌هاي آموزشي و درسي در دانشگاه شهيد بهشتي، با حضور در اماكن تفريحي و تاريخي كشورمان ضمن تقويت قدرت شنيداري و صحبت كردن با مردم ايران، بيشتر با كشورمان آشنا شوند. برهمين اساس در دومين فوق برنامه يك‌روزه خود از مجموعه فرهنگي و هنري موزه برج آزادي و باغ‌وحش تهران بازديد كردند.
ايران از گذشته تاكنون
برج آزادي تهران براي دانشجويان خارجي آشناست. مي‌گويند هر بار كه تصويري از ايران در رسانه‌هاي كشورشان و حتي ديگر كشورها ديده‌اند، با برج آزادي همراه بوده و دوست داشتند ـ برخي هم آرزو داشتند ـ تا اين برج را از نزديك ببينند و حالا برگزاري دوره دانش‌افزايي اين فرصت را در اختيارشان قرار داده است. پس فرصت را از دست نمي‌دهند و پشت سر هم از خود و از دوستان و هم دوره‌اي‌هاي خود عكس تكي و دسته جمعي مي‌گيرند و بلافاصله به هم نشان مي‌دهند. كار تكراري و البته جذاب و شادي‌آور اين گروه كه در كنار برج آزادي برايشان طعم ديگري دارد.
اولين اقدام در اين برج، عبور از سالن زيبا و مدرن ايران - با آن نورپردازي چشم نوازش - است كه با استفاده از ماكت‌هاي طراحي شده، دانشجويان با استان‌هاي ايران و ظرفيت‌ها و قابليت‌هاي اين استان‌ها آشنا شوند و بعد از آن هم حضور در سالن نمايش سنگ‌هاي قيمتي و زينتي است، كه دل از بينندگان خود و به خصوص دختران و زنان جوان مي‌برد.
حالا دانشجويان با تعدادهاي مشخص سوار بر آسانبرها به تاج برج مي‌رسند. از آنجا چهار نقطه تهران را مي‌بينند و متفاوت از بلنداي برج ميلاد، اشراف كاملي به تمام نقاط شهر دارند. ديدن شهر از ارتفاع بيش از 50 متري براي آنها جذابيت دارد؛ با آنكه روز قبل از آن در ارتفاع بيش از 280 متري بودند.
اما اين تنها موضوع جذاب براي دانشجويان در مجموعه برج آزادي نيست. دقايقي بعد در انتهاي همان راهروي نمايش سنگ‌ها، روبات نوازنده كه به دست مهندسان ايراني طراحي و ساخته شده، پشت پيانو نشسته و آهنگ‌هاي سنتي و خاطره ساز ايراني را مي‌نوازد و هر بار كه صداي موسيقي قطع مي‌شود، صداي درخواستي به سمت اپراتور بلند مي‌شود كه «لطفاً دوباره». و اينگونه شكوهمندي ايراني در حضور بيش از 200 دانشجو از پنج قاره جهان جلوه كرد.
فرهنگ ايراني با چاي و خرما
حيواناتي از گونه‌هاي مختلف در قفس‌هاي توري نشسته و زل زده‌اند به مردمي كه در حال تماشايشان هستند. در ميان اين تماشاگران، دانشجويان خارجي زبان فارسي هم هستند كه با ديدن برخي از حيوانات سكوت مي‌كنند و پس از ديدن گونه‌هايي حيوانات كه تصويرشان را تنها از صفحه تلويزيون ديده‌اند، از خود ذوق نشان مي‌دهند و وقتي با حيواني مواجه مي‌شوند كه تاكنون از آن بي‌خبر بوده‌اند، اظهار شگفتي و حيرت مي‌كنند.
برخي از دانشجويان فعال در اين بين بي‌تفاوت به جاذبه‌هاي حيوانات، براي افزايش دانش زبان فارسي خود، به دنبال ياد گرفتن نام فارسي اين حيوانات هستند و نام آنها به زبان مادري‌شان را به ديگران ياد مي‌دهند. برخي هم كه فعال‌ترند، نام اين حيوانات را به چند زبان مانند فارسي، عربي، انگليسي، آلماني، فرانسه و... عنوان مي‌كنند تا دانش خود را به رخ بكشند. دالان خزندگان و مارها، جاي مناسب‌تري براي آموختن و آموزش است؛ چون دانشجويان در يك مسير و كنار هم در حال عبور هستند و ضمن تماشاي خزندگان، مار و سوسمار را سوژه شوخي و خنده خود قرار مي‌دهند.
در اين ميان دو دختر كره‌اي شايد خاطره و عقبه‌اي نسبت به مارها دارند كه خيلي واضح و آشكار، نسبت به آنها عكس‌العمل نشان مي‌دهند و هنگام ديدن پايتون‌هاي زرد و برمه‌‌اي، شگفتي‌شان بيشتر است.
مقايسه گونه‌هاي جانوران ايراني با ديگر گونه‌هاي آن توسط دانشجويان، موضوعي است كه توجهم را به خود جلب مي‌كند. مقايسه خرس ايراني با خرس‌هاي گريزلي، گورخر ايراني با گورخر آفريقايي، گوزن زرد ايراني با گوزن‌هاي نقاط مختلف دنيا و...؛ دو دانشجوي اتريشي كه به زبان عربي مسلط هستند و با فرهنگ اين منطقه آشنا، به مقايسه شترهاي دو كوهان باغ وحش و شترهايي كه در كشورهاي عربي ديده‌اند، مي‌پردازند. در اين ميان دانشجويي هم ببر بنگال را قوي‌تر از ببر مازندران مي‌داند.
دانشجويان خارجي تنها براي ديدن حيوانات به باغ وحش نيامده‌اند، مي‌خواهند از نزديك با مردم ايران و فرهنگ و رسومشان هم آشنا شوند. دسته دسته و گروه گروه در سفره‌خانه‌ها و بوفه‌ها روي تخت‌هاي فرش شده و صندلي‌هاي تازه رنگ شده نشسته‌اند و چاي با خرما و بستني سنتي زعفراني كه محبوبيت بسياري بينشان پيدا كرده را با لذت نوش جان مي‌كنند. دختري هم دو بادكنك باب اسفنجي خريده تا احتمالاً براي كودكاني كه چشم به راهش هستند، سوغات دهد.
