پس از ورود پرحاشيه مهدي هاشمي بهرماني به زندان براي طي كردن دوره محكوميت، اين بار خانواده آقاي هاشمي با صدور بيانيهاي تلاش كردند كانون توجه رسانهها را به حاشيههاي پررنگ اين خاندان و جريان متبوع آن ببرند. از آنجا كه متن اين بيانيه خانوادگي حاوي ادعاهاي مهمي عليه نظام و دستگاههاي قانوني كشور است، ضروري بهنظر ميرسد حتيالمقدور به برخي اتهامات و حملات اين نامه تند پاسخ داده شود:
1- در همان نخستين فراز اين بيانيه، جملهاي تأملبرانگيز به چشم ميخورد كه يك دريا سخن در دل آن نهفته است: «اجراي حكم آقاي مهدي هاشمي كه بهصورت داوطلبانه و بدون ابلاغيه اجرا و با خويشتنداري كامل خانواده ايشان جهت حفظ آرامش جامعه صورت گرفت». اينكه يك گروه سياسي يا يك خانواده قدرتمند خويشتنداري و تسليم بودن در مقابل اجراي قانون را براي خود يك امتياز و محملي براي منت نهادن بر نظام و كشور ميداند، شايد عجيب بهنظر برسد، چون از اصول اوليه مدنيت، گردن نهادن به قانون است. اما هنگاميكه كمي بيشتر تأملكنيم بهخوبي متوجه تفاوتهايي كه در اينجا سبب اين منت نهادن شده است، ميشويم. طبيعي است براي كساني كه سابقه نگارش نامههاي بدون سلام و تهديد به فعال كردن آتشفشانهايي - كه از درون سينههاي سوزان تغذيه ميشوند - در جامعه در كارنامه خود دارند، بايد خويشتنداري و خضوع در برابر قانون را يك رفتار استثنايي و نوعي تنازل در خصلتها دانست.
2- در اين بيانيه خانوادگي، واكنش مسئولان قضايي كشور خصوصاً رئيس قوه قضائيه به انتشار فيلم جنجالبرانگيز وداع با مهدي هاشمي نقد شده است و در آن از لفظ «انتشار غيررسمي و محدود تصاوير وداع» سخن به ميان آمده است. اولاً فعالان عرصه رسانه بهخوبي ميدانند كه فيلم و تصاوير مذكور در سطحي وسيع در فضاي مجازي منتشر شد و اطلاق عنوان غيررسمي به آن نميتواند از تأثير آن بكاهد. ثانياً آيا ميتوان باور كرد فيلم خصوصي در يك جمع خانواده خاص، بدون نظر مثبت اعضاي آن خانواده در فضاي عمومي منتشر شود.
3- در فراز ديگري از اين بيانيه ادعا شده است دفاعيات متهم اجازه انتشار در فضاي عمومي را نيافته است، البته ميتوان اين ادعا را نوعي فرار به جلو دانست، چراكه مجرمي كه ميداند محكمه به دليل معذورات قانوني از افشاي جزئيات جرائم وي پرهيز ميكند، با اعتمادبهنفس از قانون سوءاستفاده كرده و خود را بيگناه جلوه ميدهد، البته بايد دانست كه زيركي يك مجرم و مشاورينش نبايد دستگاه قضايي را به ورطه بازي كردن در زمين بزهكاران و پاسخگويي به ادعاهاي واهي آنان بيندازد.
4- در فرازي ديگر از نامه به مسئولان كشور توصيهشده است «انتظار افكار عمومي از مسئولان آن است كه بهگونهاي رفتار نكنند كه حتي هواداران نظام قادر به دفاع از اين عملكرد كه جامعه را به تعبيري، به «شهر مردگان» تبديل ميكند، نباشند.» هرچند اين جمله فينفسه فاقد اشكال است، اما طرح آن از جرياني كه خود تندترين برخوردها را با منتقدان در كارنامه خود به ثبت رساندهاند، اندكي قابلتأمل بهنظر ميرسد. در اين خصوص ميتوان براي نمونه بهمواجهه دولت سازندگي با تنها روزنامه منتقد خود و نويسندگان آن اشاره كرد.
5- البته اقدامات رسانهاي اين خانواده پس از آغاز اجراي محكوميت مهدي هاشمي به بيانيه ختم نشده و علاوه بر بيانيه موصوف، برخي اعضاي اين خاندان كه سابقه اظهارات جنجالي در كارنامه خود دارند نيز بيكار ننشسته و بار ديگر مواضعي جنجالبرانگيز اتخاذ كردند، براي مثال فائزه هاشمي در مصاحبهاي از قول عفت مرعشي مدعي شده است: «انقلاب از اوين شروع شد و زندانها و فشارها و كساني كه در زندانها بودند عامل مهمي در شكلگيري انقلاب بودند و حالا به همين شكل.»
هرچند مواضعي ازايندست و آنهم از سوي كساني كه سابقه آشكار دعوت به اغتشاش خياباني از خود دارند، فاقد ارزش تحليل و ارزيابي است، اما آقاي هاشمي بهعنوان يكي از چهرههاي نظام بايد بداند، اين نوع موضعگيريها براي ايشان بيشتر هزينهزا خواهد بود تا فايدهمند و مواجهه خردمندانه ايجاب ميكند، ايشان در كنترل اطرافيان خود تلاش بيشتري كنند.