کد خبر: 787349
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۰
نگاهي متفاوت به «مصدق و دكتر فاطمي»
اثر تاريخي و روايي «با مصدق و دكتر فاطمي» به قلم روزنامه نگار و نويسنده فقيد معاصر مرحوم ناصر نجمي، تنها يك بار و در پاييز 1368به چاپ رسيد و جا دارد كه بار ديگر با كيفيتي بهينه به چاپ آن اقدام گردد....
نيما احمد‌پور

اثر تاريخي و روايي «با مصدق و دكتر فاطمي» به قلم روزنامه نگار و نويسنده فقيد معاصر مرحوم ناصر نجمي، تنها يك بار و در پاييز 1368به چاپ رسيد و جا دارد كه بار ديگر با كيفيتي بهينه به چاپ آن اقدام گردد. مرحوم نجمي از روزنامه‌نگاران جوان و پرشور ِپس از شهريور20 بود كه با انگيزه استقلال‌طلبانه به جريان مبارزات آن دوران وارد شد. وي در توصيف آن دوره در برگ‌هاي آغازين كتاب خود آورده است: «متفقين رضاخان را كه انگليسي‌ها خود در روي كار آمدنش نقش تعيين‌كننده‌اي داشتند از ايران بيرون كردند، چون در اين اواخر به آلماني‌‌ها تمايل پيدا كرده بود و به‌جاي او محمدرضا، فرزند ارشدش را كه وليعهد او بود بر تخت سلطنت ايران نشاندند. محمدعلي فروغي بعد از حكومت منصورالملك به نخست‌وزيري منصوب شد و اين سياستمدار حكيم و كهنه‌كار در شرف تنظيم قراردادي با متفقين بود، زيرا تشخيص داده بود علي‌رغم هيجانات و احساسات ملي كه هر نوع مذاكره و معاهده با بيگانگان اشغالگر و مهمانان ناخوانده را خيانتي عظيم به ملت ايران مي‌دانست بر اين تصميم بود كه منافع مردم ايران در آن روزهاي بحراني و لحظات سخت كه قحطي، تنگي و بيماري‌هايي نظير تيفوس، ناامني و فشارهاي جانكاه گلوي روح ملت ايران را مي‌فشرد جز با تنظيم و عقد يك قرارداد به دست نمي‌آيد و هم او بود كه وقتي فرياد و سر و صداي اعتراض مردم از ورود و خروج سربازان خارجي در تهران و ساير شهرها به آسمان رسيده بود، طي يك نطق و بيانات تاريخي در مجلس گفت آنها (متفقين) مي‌آيند و مي‌روند، با ما كاري ندارند! هم او بود كه وقتي در مجلس سيزدهم متن قرارداد را در پشت تريبون مي‌خواند، پيرمردي به نام محمدعلي روشن ـ همنام فروغي ـ از فرط خشم و هيجان از همان لژ تماشاچيان تكه سنگي را بر سر برهنه نخست‌وزير پرتاب كرد، مجلس متشنج شده و چيزي نمانده بود كه به هم بريزد، اما فروغي با خونسردي و متانت تحسين‌برانگيزي بي‌آن كه خود را ببازد يا دل به ترس و بيم دهد، از جيب خود دستمالي بيرون كشيد و خون‌هاي محل جراحت را پاك كرد و با همان آهنگ نخستين خطاب به مجلسيان گفت جمله معترضه‌اي كلام مرا قطع كرد و آن گاه در مقابل تعجب و حيرت نمايندگان و تماشاچيان به ادامه نطق و خواندن بقيه متن قرارداد پرداخت و بالاخره قرارداد هم تصويب شد، در حالي كه نه‌تنها هيجانات مردم فروكش نكرده، بلكه به حكم غلبه احساسات، بغض و نفرت از اشغالگران همه جا شاهد و عرصه تظاهرات خشم‌آلود آنان شده بود.  به هر حال من هم مثل خيلي از جوان‌ها فروغي و دستيارانش را خائن مي‌دانستم و حالا دو جبهه براي مبارزه و نبرد ما باز شده بود، جبهه به اصطلاح سربازان بيگانه و جبهه سردمداران حكومت دست‌نشانده بيگانه.»  مرحوم نجمي در جاي ديگري از نوشتار خود در باب چگونگي ورود خود و دوستانش به فعاليت‌هاي سياسي مي‌گويد: «از يكي دو روز ديگر فعاليت سياسي من و يارانم آغاز شد، دوستانم اكثراً از شكارچيان جوان بودند كه سال‌ها با هم شكار مي‌رفتيم. تصادفاً در ميان اين ياران دو نفر از رؤساي ايل بزرگ بويراحمد به نام خسرو و طاهر بويراحمدي هم بودند كه هر دوي اينها از آزادشدگان زندان شاه بودند. سوم شهريورماه سال 1320 سرفصل جديدي در تاريخ وطن ما بود و به عبارت ديگر نقطه عطفي در حوادث سياسي نوين و شروع يك سلسله آزادي‌هاي اجتماعي، فعاليت‌هاي حزبي و دسته‌بندي‌هاي سياسي بود. ظاهراً توفان مهيب و بنيان‌كن سوم شهريور به دوران اختناق 20 ساله ايران خاتمه داده بود و مردم را علي‌رغم همه مشكلات و مصائبي كه با آن دست به گريبان بودند، به نعمت آزادي نسبي رسانده بود. در مجلس شوراي ملي كه در خلال 20 سال اكثر نمايندگان تحميلي و فرمايشي آن جز دعاگويي و حفظ‌الغيب از رضاخان وظيفه و رسالت ديگري نداشتند و اصولاً كمترين پيوندي به اصطلاح با موكلان و ملت ايران نداشتند، گاه و بيگاه نطق‌هاي آتشيني عليه ديكتاتور ايراد مي‌كردند و برخي از همين نمايندگاني كه به اشاره همان ديكتاتور به مجلس راه يافته بودند شادي‌كنان شروع به فحاشي و هتاكي به رضاخان مي‌كردند، اما برخي ديگر از وكلاي مجلس لبه تيز شمشير حمله را متوجه انگليس‌ها مي‌كردند و در خصوص جنايات و تجاوزات استعماري بريتانيا سخنان پرشور ايراد مي‌كردند كه طبعاً توجه جمعي از هموطنان ما را به خود جلب مي‌كرد.» به هر روي مطالعه نوشته‌هاي مرحوم نجمي كه فاصله شهريور 20 تا فوت دكتر مصدق را دربر مي‌گيرد، در شناخت فضاي حاكم بر آن زمانه، به عنوان يكي از منابع موجود قابل اعتنا و مفيد تواند بود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر