نويسنده: محمد اسماعیلی
«نارضايتي جامعه از وضع موجود» از جمله دلايلي است كه كارشناسان و تحليلگران به واسطه آن دولت تدبير و اميد را با چالش مواجه ساخته و تأكيد ميكنند جايگاه رئيسجمهور در فضاي تبليغات انتخابات رياستجمهوري دوازدهم جايگاه «پاسخگويي صرف» خواهد بود؛برخلاف بهار سال 92 كه حسن روحاني جايگاه يك منتقد تمام عيار را داشته و هر چه میخواست براي جلب آراي عمومي بر زبان آورد.
جايگاه«پاسخگويي» به خودي خود رئيسجمهور فعلي را در جايگاهی نشانده که ميتواند احتمال انتخاب مجدد وي را تا حدودي با اگر و اماهاي فراوان مواجه سازد چراكه كارنامه حسن روحاني در قياس با چهار سال نخست رؤساي جمهور گذشته داراي نقاط ابهام بيشتري بوده و ميتواند زمينه پيروزي رقباي وی را افزايش دهد. «دستاوردسازي براي برجام»، «آمارسازي براي اثبات تحقق وعدههاي انتخاباتي دولت در 44ماه گذشته»و«ايجاد حس اميد كاذب در جامعه در صورت استمرار دولت يازدهم» از جمله تاكتيك هايي است كه با هدف موفقيت در انتخابات پيش رو توسط حاميان دولت مورد توجه قرار گرفته است. دستاوردسازي با هدف فرار از جايگاه«پاسخگويي» و تبديل آن به «جايگاه مدعي مرتفع كردن مشكلات كشور به واسطه برجام» را ميتوان در اظهارات معاون اول رئيسجمهور در همايش اقتصاد مقاومتي و توسعه روستايي نيز به وضوح مشاهده كرد، آنجايي كه وي اظهار ميكند:«مشكلات مردم را همراه با عزت حل كردهايم بعد برخي ميگويند دولت پير و خسته است اما بايد در نظر داشت كه تورم از 40 درصد تكرقمي شده، پارس جنوبي توسعهيافته و ميزان خريد تضميني گندم افزايشيافته است.»
وي همچنين در ادامه پير بودن دولت به عنوان يكي از نقاط ضعف را نيز اينگونه پاسخ ميدهد: «وزيران پير و جوان (گذشته) را مقايسه كنيد، حتي در بخش صنعت نيز ميتوانيد اين كار را انجام دهيد، اين مديران چكيده مديريت نظام هستند اما نواقصي هم بوده و براي معيشت و اشتغال مردم نيز بايد خيلي وقت گذاشت.»
اين در حالي است كه برخي از مصاديق روي داده در عرصه سياسي حداقل در 12ماه گذشته باعث شده تا دولتمردان نتوانند خود را از جايگاه«پاسخگويي صرف» خارج و در جايگاه «اتهام افكني عليه افراد يا نهادها»مبدل سازد كه از جمله مهمترين اين مصاديق ميتوان به «فيشهاي حقوقي نجومي»مديران دولت يازدهم اشاره كرد.
جامعه هنوز نتوانسته پاسخ درخور توجه و البته قانعكنندهاي در باب فيشهاي نجومي دريافت كند آن هم در شرايطي كه قوه قضائيه همچنان نتوانسته سرانجام روشني را براي مديران مجرم دولتي مشخص كند. از سوي ديگر ديوان محاسبات نيز اگر چه طي موضعگيريهاي مختلف مدعي شده اكثر دريافتهاي نامشروع به خزانه كشور بازگشته است اما اين گفتهها با آنچه جامعه انتظار دارد همخواني نداشته و نميتواند گرهي از بياعتمادي مردم به دولت يازدهم را باز كند چراكه بدون در نظر گرفتن اين مسئله كه «آيا دستگاههاي قضايي و نظارتي توانستهاند برخورد مناسبي را با حقوق از دست رفته بيتالمال در موضوع فيشهاي غيرمتعارف داشته باشند يا خير»، اصل پرداخت حقوقهاي بادآورده توسط دولت و دريافت آن توسط مديران و بدتر از آن دفاع متعصبانه برخي از مقامات ارشد دولتي از پرداختيها زمينه رويگرداني مردم از دولت فعلي را فراهم و مقدمات چرخش به سمت نامزد رقيب روحاني را فراهم ساخته است تا جايي كه پس از برگزاري مجمع ملي دوم جبهه مردمي نيروهاي انقلاب در پنج شنبه گذشته تاكنون عناصر تندرو وابسته به جريان تجديدنظرطلب و رسانههاي حامي دولت با موضع گيريهاي گسترده و همچنين درج تيترهاي مختلف نسبت به نامزد رقيب روحاني اظهار نگراني كرده و براي سرپوش گذاشتن بر ترس سياسي خود، از معرفي پديده انتخابات دوازدهم به صورت تصنعي استقبال كرده و آن را حتي دوقطبيسازي انتخاباتي معنا كردهاند!
به عنوان نمونه غلامحسين كرباسچي از جمله مجرمان اقتصادي دهه 70، از اعضاي حزب كارگزاران كه مشهور به زدوبندهاي اقتصادي و از جمله حاميان فيشهاي نجومي است نيز در گفتوگو با آفتاب يزد در عين آنكه به ظاهر از به صحنه آمدن يكي از رقباي حسن روحاني استقبال كرده در واقع نگراني خود و ساير تعديكنندگان به بيت المال را از انتخاب فردي كه سابقاً دادستان قوه قضائيه نيز بوده اظهار ميكند.
هزينههاي برجام مضاف بر فيشهاي نجومي
هر چند هزينههاي برجام را ميتوان در يك فهرست به صورت مدون اظهار كرد و به دليل همين تعدد و كثرت است كه دولتمردان تلاش ميكنند از آن فرار و به جاي پاسخگويي نسبت به وجود چنين هزينه هايي، دستاوردهاي ذهني را برجسته كنند اما نبايد فراموش كرد كه كمترين انتظارات از اين توافق نيز محقق نشده است. به عنوان نمونه در حالي افزايش سرمايهگذاري خارجي يكي از دستاوردهاي برجام عنوان ميشد كه رهبر معظم انقلاب درماههاي منتهي به سال 96 دراين باره بيان ميكند: «بعضي دولتها و شركتهاي اروپايي در رفتوآمد به ايران و مذاكره هستند اما محصول اين مذاكرات تاكنون محسوس نبوده است! عدهاي تقصير اين مسئله را به گردن امريكاييها مياندازند كه با توجه به سابقه و رفتار آنها اين ارزيابي قابل قبول به نظر ميرسد، همچنان كه اكنون نيز در اجراي تعهدات خود در مذاكرات هستهاي آنچنان كه بايد، عمل نميكنند و با اظهارات و اقداماتشان، طرفهاي مقابل را از همكاري با ايران ميترسانند.»
بسياري از كارشناسان و تحليلگران(حتي آنهايي كه از جمله موافقان متعصب برجام)بودهاند نيز نسبت به وجود چنين شرايط گلايه داشته و بارها نسبت به بدون دستاوردبودن برجام موضعگيري كردهاند. به عنوان نمونه بابك افقهي معاون وزير سابق صنعت و رئيس اسبق سازمان توسعه تجارت در گفتوگو با «نسيم آنلاين» در خصوص ميزان تأثيرگذاري سفرهاي هيئتهاي تجاري كشورهاي مختلف اروپايي به ايران اظهار كرد: تا اين لحظه همه رفت و آمدهايي كه دولت يازدهم در پسابرجام با اروپاييها داشته خروجي نزديك به صفر داشته است.
افقهي ادامه ميدهد: متأسفانه تاكنون رفت و آمدها با اروپاييها خروجي نداشته است و كسب و كار ما با كشورهاي ديگر همچنان دچار همان گره هايي است كه در دوران قبل از برجام هم وجود داشت. خيلي از صنايع به طور خاص در بعضي از كشورها متمركز است و ما لزوماً هم در آنها توليد كننده نيستيم، به خصوص در حوزه هواپيما يا بعضي از صنايعي كه در ايران زمينه قبلي داشته مانند همكاري با كمپاني پژو كه سابقه حضور در ايران را داشته است.
آنچه مشخص و محسوس بوده اين مسئله است كه دولتمردان و حاميان دولت يازدهم تلاش ميكنند به جاي عذرخواهي بابت اعتماد به امريكاييها در طول 44ماه گذشته و سرازير كردن هزينهها به سمت جامعه ايراني به واسطه يك توافقنامه پر از ضعف ساختاري و محتوايي، تلاش ميكنند تا بار ديگر با اتخاذ تاكتيكهايي مانند «دستاوردسازي براي برجام»، «آمارسازي براي اثبات تحقق وعدههاي انتخاباتي دولت در 44ماه گذشته»و«ايجاد حس اميد كاذب در جامعه در صورت استمرار دولت يازدهم» اعتماد عمومي را جلب كنند تا زمينه گسترش تعامل يك سويه با غرب را فراهم كنند آن هم در شرايطي كه تجربه برجام نشان ميدهد هدف عمده امريكاييها «تغيير ماهيت انقلاب اسلامي» بوده و اظهار عجز و لابه در مقابل نظام سلطه (در صورت تمديد شرايط فعلي) گرهي از مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم باز نخواهد كرد.