پاسخ شهيندخت مولاوردي به يادداشت روز سهشنبه روزنامه جوان تحت عنوان «اصلاحات با واكر» كه تعريضي به نامزد شدن اعظم طالقاني بود، با يك گزاره نادرست آغاز ميشود: «روزنامه جوان به مديرمسئولي يكي از اعضاي شاخص جمنا... »
مديرمسئول روزنامه جوان سمتي در جمنا ندارد. نميخواهيم بگوييم معاون رئيسجمهور خواسته است دروغي را نشر دهد، لابد شلوغي فعاليتهاي انتخاباتي براي دفاع از عملكرد دولت، زماني براي كسب اطلاعات درست باقي نگذاشته است.
مولاوردي در ادامه روزنامه جوان را متهم ميكند كه ثبت نام اعظم طالقاني را بهانه كرده تا به دولت بتازد! يادداشت روزنامه جوان چند انتقاد مشخص و نه تخريب و تاختن به دولت داشت و اينكه انتقادات آرام، تخريب و تاختن عنوان شود، يادآور برخورد نامناسب وزير راه با سؤال معمولي يك خانم خبرنگار است كه البته معاون امور زنان از كنار آن با سكوت گذشت!.
مولاوردي در نوشته خود پاي هر امري را وسط ميآورد تا ثابت كند روزنامه جوان توهين كرده است؛ از برداشت اشتباه و وسط كشيدن پاي آيتالله طالقاني (كه هيچ اشارهاي به ايشان در يادداشت تلويحاً و تصريحاً نشده بود) تا مبارزات سياسي اعظم طالقاني در زمان شاه و نسبت فاميلي با آيتالله طالقاني و نمايندگي مجلس او. شايد خانم معاون در جريان نيستند، اما نه مبارزات سياسي و نه نمايندگي مجلس، گرچه ارزشمند است، ولي سابقه اجرايي محسوب نميشود. مولاوردي مينويسد: «دردا كه دل نويسنده با ادبيات سخيفي كه در مورد اين بانوي بزرگوار و نمونه زن مسلمان معاصر به كار برده خنك نشده و در كمال تعجب متعرض مجاهد نستوه و به تعبير امام راحل(ره)ابوذر زمان آيتالله طالقاني هم شده و افاضه ميكند: «اگر به جاي خانم طالقاني، آقاي طالقاني هم بود، رد صلاحيت ميشد!»
تعرض به آيتالله طالقاني تهمتي است كه ناشي از فهم نادرست مطلب است. در متن يادداشت پس از اشاره به نداشتن سابقه اجرايي اعظم طالقاني و سبقه سياسي او آمده كه «بنابراين اگر قرار است تكليف رجل سياسي با كانديداتوري يك زن روشن شود، آن زن حتماً اعظم طالقاني نميتواند باشد؛ چه آنكه او اگر بهجاي «خانم» طالقاني، «آقاي» طالقاني هم بود، صلاحيتش رد ميشد. » در واقع خانم معاون لابد به دليل از دست دادن آرامش پس از خواندن يك يادداشت انتقادي و شتابزدگي در نگارش پاسخ، نتوانسته دريابد كه مقصود از «خانم» زن بودن و مقصود از «آقا» مرد بودن است. اساساً در آن يادداشت هيچگونه اشارهاي به آيتالله طالقاني نشده است، چه آنكه معتقديم احترام به زن يعني شخصيت او را وابسته به همسر و پدر او ندانيم و نيز نسبتهاي فاميلي را دخيل در سياست نكنيم. پاسخ به ادبيات «دل خنك شدن... »، «رو كه نيست... »، «ادبيات سخيف... »، «طالقاني نيامده جاي شما را تنگ كند... » و امثالهم را در شأن روزنامه جوان نميدانيم و ميگذريم؛ معاون رئيسجمهور عصباني بوده و عنان از كف داده، ما چرا خود را آلوده كنيم؟ فقط بر نكاتمان اصرار ميورزيم كه: اعظم طالقاني نه به دليل زن بودن بلكه به دليل نداشتن سابقه اجرايي، نداشتن تحصيلات عاليه، سابقه سياسي در مخالفت با نظام و به دليل ناتواني جسمي در اداره قوه مجريه، رد صلاحيت خواهد شد و ربط دادن اين امور به «زن بودن» فرافكني و سوءاستفاده از احساسات زنان است.توقع تأييد صلاحيت زنان به صرف زن بودن و بدون تكيه بر تواناييهاي آنان توهين به جنس زن است. اصرار داريم شهيندخت مولاوردي موظف است بهجاي شعار دادن، به وضعيت زنان بيسرپرست، دستفروشان و ... برسد و بهجاي اصرار بر حضور زنان در استاديومهاي مردان، پي افزايش فضاهاي ورزشي زنانه باشد و نگارش دلنوشته در جواب روزنامه جوان چيزي از اين وظيفه كم نميكند.