کد خبر: 855372
تعداد نظرات: ۱۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۱
سرمقاله مدیرمسئول:
حتي اگر تجديدنظرطلبان يا مولدان انديشه اصلاح‌طلبي (نه همه اصلاح‌طلبان) هيچ وجه مشترك ميداني و عملياتي در مديريت كشور با جريان مستقر نداشته باشند و...
عبدالله گنجي
نویسنده: عبدالله گنجي

حتي اگر تجديدنظرطلبان يا مولدان انديشه اصلاح‌طلبي (نه همه اصلاح‌طلبان) هيچ وجه مشترك ميداني و عملياتي در مديريت كشور با جريان مستقر نداشته باشند و هيچ هماهنگي هوشمندانه‌اي بين آنان انجام نشده باشد، باز هم مي‌توان گفت مقصد هر دو يكي است، اما روش حصول نتيجه تا حدودي متفاوت است. تفاوت روحاني با اصلاح‌طلبان اين است كه ايشان مقهور توسعه غرب است اما اصلاح‌طلبان مقهور نظريه‌هاي
سياسي ـ ‌اجتماعي آن ديار مي‌باشند. به تعبير بهتر جريان حاكم غرب باور است اما بخش فكري اصلاحات غرب‌گرا.

اصلاح‌طلبان مدل سياسي غرب را آمال خود مي‌دانند و جريان مستقر مدل اقتصادي آن را.
اما در اينكه وجه مشترك هر دو رسيدن به پايان انقلاب اسلامي و اكتفا به عنوان «جمهوري اسلامي اسمي» است، هيچ ترديدي وجود ندارد. بخشي از محتواي رقابت اخير روحاني با محتواي رقابت اصلاح‌طلبان در آستانه مجلس ششم بسيار شبيه بود. وجه مشترك هر دو خروج از زير سقف نظام براي رأي‌آوري بيشتر بود. اما تفاوت اينجاست كه اصلاح‌طلبان ابتدا رأي را مي‌خواستند تا اهداف را دنبال كنند اما روحاني اهداف را نمادين دنبال كرد تا رأي بگيرد، بنابراين مي‌توان فهميد كه رقابت‌ها كم‌كم از حوزه سلايق به رقابت ماهيت‌ها در حال گذار است. غايت نظم سياسي از جهت شكلي البته متفاوت است.
 
جريان اصلاحات با دو سطح جمهوري‌خواهي سكولار و مشروطه‌خواهي به تغيير نظام مي‌انديشد. جمهوري‌خواهان ـ كه عموماً مهاجرت كرده‌اند ـ سكولاريسم، ليبراليسم و نظام غير ديني را فرياد مي‌زنند اما مشروطه‌خواهان درصدد حذف نمادهاي ديني نظام نيستند بلكه به دنبال تشريفاتي‌كردن آنان هستند. رهبري بي‌خاصيت يا به قول حجاريان چيزي شبيه ملكه انگلستان مهم‌ترين دغدغه مدنظر است. اما روحاني دنبال تغيير ماهوي نظام نيست؛ مسير غير رسمي روحاني تقليل ماهيت حقيقي نظام از يك سو و بي‌اعتبارسازي بازوهاي توانمند آن از سوي ديگر است. خروجي اين حركت تبديل جمهوري اسلامي ايران و محتواي حقيقي آن به جمهوري اسلامي اسمي است. يعني حفظ ساختار و ماهيت حقوقي نظام بدون محتوا، آرمان‌ها و ارزش‌هاي انقلاب اسلامي است. مقام معظم رهبري در تأييد اين نگاه و در شهريور 1394 در جمع فرماندهان سپاه فرمودند:‌ «رئيس‌جمهور امريكا به بنده نامه نوشته است كه دنبال براندازي نيستند» و پس از تبيين هدف مي‌فرمايند: «آنان دنبال يك جمهوري اسلامي اسمي هستند و در اين صورت با وجود يك عمامه به‌سر در رأس نظام هم مخالفتي ندارند.» جمهوري اسلامي اسمي همان نظام سياسي عرفي است كه با روحانيت تزيين شده است.

اما هنر هر دو آن است كه تلاش كردند اين دو پروسه را در بستر مردم سالاري تعبيه نمايند. آنان در بين همه روش‌ها براي مبارزه با ماهيت حقيقي نظام مردم‌سالاري را مفيدتر و كم‌هزينه‌تر مي‌دانند. بي‌اعتقادي به قيود نظام ديني كمك كننده آنان است و همين جاست كه دست رقيب آنان بسته است. آيا در اين كشور اقليتي هستند كه با حجاب مخالفند؟ حتماً،  آيا اقليتي هستند كه با قصاص و اعدام  مخالفند حتماً، آيا اقليتي هستند با اجراي احكام اجتماعي اسلام به صورت عام مخالفند؟ حتماً. آيا اقليتي هستند كه قبله آمال آنان غرب است؟ حتماً، جريان ارزش‌گراي نظام نمي‌تواند قيود ديني را براي رأي‌آوري در نوردد اما روحاني ثابت كرد اين استعداد را دارد و مي‌تواند اين ذائقه را تهييج كند و اگر اكنون و فرداي انتخابات بخواهد پاسخگوي لطف اين ذائقه باشد، بايد گام‌هاي مؤثرتري را به سمت جمهوري اسلامي اسمي بردارد.
 
در چهار سال گذشته جوهره ديني نظام نه در گفتمان جريان مستقر و خصوصاً شخص رئيس‌جمهور بود، نه در تقويت انگيزه‌هاي ديني مشهود بود و نه در برنامه‌ جاري كشور قابل تعقيب است. بنابراين مي‌توان گفت كه مشروطه‌خواهان غربگرا با توسعه‌گرايان غرب باور به يك تقاطع مشترك رسيده‌اند و آن هم جمهوري اسلامي اسمي است. در نقطه مقابل معتقدين حقيقي به انقلاب اسلامي بايد بدانند كه مبارزه از طريق مردم‌سالاري با نظام كليد خورده است و جامعه جوان ما از يك سو و ناكارآمدي بخش‌هايي از حاكميت  از سوي ديگر و انگيزه عدم تحريم انتخابات از سوي مخالفان نظام، استعداد اپوزيسيون بازي جريان مستقر را تقويت كرده است. اما رأي ملت يك حقيقت است و مردم سالاري اساس نظام اسلامي است اما شرط استمرار جمهوري اسلامي واقعي، تلفيق دوگانه ارزش‌گرايي و مردم‌سالاري است. هيچ يك از اين دو به تنهايي مسير انقلاب اسلامي و امام نخواهند بود.
 
 نيروهاي انقلاب اسلامي بايد بتوانند «قوه اجتماعي» خود را تقويت و قوه سياسي و قهري خودرا كم‌رنگ كنند. راه چاره دوري موقت از قدرت سياسي و ورود به ميدان جهت توليد قدرت اجتماعي است. از قضا هجو رقيب نيز مشروط به حضور وي در قدرت است. هيچ چيز به اندازه حضور در قدرت، روشنفكران دوزيست را از حيز انتفاع ساقط نمي‌كند. دوري 12 ساله اصلاح‌طلبان از شوراي شهر و يا بي‌خاصيتي شخصيت‌هاي تراز اول اصلاحات در سامان‌دهي  مجلس هشتم و نهم و رياست جمهوري 1388 مؤيد اين مطلب است.
 
جريان انقلابي كشور بايد دست به «انقلاب اجتماعي» بزند و در صدد شناسايي آسيب‌هاي خود در پروسه مردم‌سالاري برآيد و فهم مردم سالارانه را با ارزش‌گرايي همسو و دلسوزان عصبي مزاج كه فهمي از مردم‌سالاري ديني و شرايط پيروزي در آن ندارند، عقب برانند. همانگونه كه حركت به سمت جمهوري‌اسلامي در پروسه مردم سالاري تعبيه شده است، دفاع از ارزش‌هاي انقلاب اسلامي نيز در پروسه مردم‌سالاري ممكن است. فقط از طريق مردم‌سالاري مي‌توان از جمهوري‌اسلامي اسمي پيش‌گيري  کرد. یادمان باشد که امام راحل فرمود: « ما جمهوری اسلامی اسمی نمی‌خواهیم.»

غیر قابل انتشار: ۸
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۱
اریوبرزن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۷
0
0
نظر دکتر گنجی به کدامیک نزدیک است مرحله بعد صادقانه بنویس شما که هم قصه ی نانموده دانی هم نامه ی نانوشته خوانی
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۷
0
0
"فقط از طريق مردم‌سالاري مي‌توان از جمهوري‌اسلامي اسمي پيش‌گيري کرد"مردم سالاری یک طریق و راه و یا استرادژی برای رسیدن به هدف مهمتر نیست ،مردم سالاری هدف نهایی برای یک دولت و حکومت است ،حضرت علی (ص) زمانی حکومت داری کردند که مردم از ایشان خواستند ،این یک واقعیت محکم است ،این یعنی باید کاری کنید که مردم شما را قبول کنند ،زمانی شما را قبول میکنند که واقعأ برای آنها باشید و خواسته های آنها اگر واقعأ مسلمان باشید مردم قبول میکنند .
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۷
2
0
خوب بود مراحل و حدود استحاله جمهوری اسلامی را توسط نفوذی ها بیان میکردید از سال ۹۲ دور چرخه تغییرات تند تر شده، ظاهرا خیلی خبرهاهست و اظهارات روحانی فقط رونمایی از بخشی از تحرکات جریان های داخلی و خارجی است
ناشناس
|
United Kingdom
|
۲۲:۵۲ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۷
2
0
1-دولت روحانی به اقتصاد جهانی و فرهنگ جهانی و سیاست جهانی معتقد است. این دولت ادامه دولت سازندگی و دولت اصلاحات است. یک جریان هم بیشتر نیستند که می خواهند مثلا کشورما را به عضوی از جامعه جهانی تبدیل کنند و برای این کار هم به قول خودشان توسعه همه‌جانبه لازم است. و منظورشان از توسعه هم امضای اسناد جهانی سازی است شاهد این مطلب هم کتاب «امنیّت ملی و اقتصاد ایران» است که زیر نظر اقای روحانی نوشته شده است.
2-لذا وقتی می بینیم سند ۲۰۳۰ امضا و به‌سرعت اجرایی می‌ شود و یا سند FTAF نیز به همین روال گویای این است که بستر جهانی شدن باید فراهم شود این دولت، حتی به اقتصاد مقاومتی از همین زاویه نگاه می کند؛ یعنی می گویند اقتصاد مقاومتی یعنی ملحق شدن به جامعه جهانی و عضو جامعه جهانی شدن تا دیگران نتوانند به ما ضربه بزنند و ضربه‌زدن به ما ضربه به خودشان باشد! !
3-این جریان دارای دو لایه است: لایه باطنی این جریان بدنبال دین زدایی است !! این لایه در دوره اصلاحات کاملاً این هدف را آشکار کرد و در 88 به اوج رساند ولی البته شکست خوردند و عقب نشینی کردند؛ الآن پنهان‌تر عمل می‌کنند. لایه ظاهری در حال حاضر همین دولت اعتدال است .
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۳۲ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۸
2
0
اگه طیف ... برسرکارباشد بعید است ازاسلام همان اسمش هم بماند
ناشناس
|
United Kingdom
|
۰۹:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۳/۱۸
2
0
مثل هميشه نوشته هاي جناب گنجي پر محتوا و عميق .و قابل احترام و نقادي .

جناب آقاي دكتر گنجي عزيز . حال كه جنابعالي به وضوح خواستار جمهوري اسلامي با محتواي عملي و نه اسمي اسلامي و انقلابي با همان تعريف اعتقادي خود هستيد و نه جمهوري اسلامي اسمي . از شخصيتي مانند جنابعالي نيز غير از اين هم انتظاري نيست .
آيا تصور نمي فرماييد كه براي تغييرات سياسي و رسيدن به اهداف سياسي متفكراني مانند جنابعالي . كسب راي مردم اولين قدم در راستاي كسب قدرت إجرائي و تغييرات اساسي در جهت جمهوري اسلامي عملي و نه اسميست ؟ آيا تصور نمي فرماييد كه صرفا تا ابد در اپوزسيون بودن دردي را دوا ننموده و نخواهد كرد ؟
آيا جناح اصولگرا براي كسب مقبوليت اجتماعي بيشتردر اولين مرحله و قدم سياسي احتياج به پوست اندازي گفتماني در درون خود ندارد ؟

آيا اصولگرايي و انقلابي بودن و آرمان گرايي و عدالت خواهي و جمهوري اسلامي خواهي بدون تغييرات مدرن در گفتمان .
تكرار ميشود . گفتمان. .
گفتمان دروني و بيروني و تغييرات اساسي و بنيادي در نحوه انتخاب و چينش واژه ها .
آيا اين رمز خارج شدن از بن بست باقيماندن هميشگي در اپوزسيون نيست ؟

آيا تنها بسنده نمودن به مفاهيمي مانند " جمهوري اسلامي اسمي نمي خواهيم " براي مقبوليت مردم و كسب راي آنها و به دست گرفتن أمور إجرائي كشور كافيست ؟
آيا فرض نمودن اينكه هر كس ظاهري اصولگرا ندارد . مثلا . اهل نماز نيست اهل روزه نيست . اهل چادر و يا أصولا حجاب اسلامي نيست . يا أصولا مسلمان نيست . يا شيعه نيست . يا مسجدي و اهل تعبد نيست و يا و و و
" پس أصولا أصولگرا نيست "
پس به جناح مقابل راي خواهد داد ؟ وقت خود را هم نبايد روي او تلف نمود ؟

آيا اينچنين نيست كه در اين صورت بقول معروف " فقط علي ميماند و حوضش " ؟
آيا جمهوري اسلامي عملي و نه اسمي با آرمان هاي جمهوري اسلامي عملي از جمله ملتزم عملي بودن به جمهوري اسلامي و ولايت فقيه و انقلابي بودن و عدالت خواهي و استقلا ل طلبي و آرمان گرايي ارتباط مستقيم ن دارد ؟
با با مسلمان بودن و مهم تر از همه اسلام خواهي و اسلام گرايي ؟

آيا تصور نمي فرماييد كه اگر بفرماييد مسلمان بودن و اسلام خواهي و اسلام گرايي نيز لازمه و جزء لاينفك جمهوري اسلامي عملي و نه اسميست .

در شرايط فعلي و آينده جامعه ايران متاسفانه .
بايد براي هميشه فاتحه جريان اصولگرا را به عنوان يك جريان متعهد اسلامي و انقلابي و آرمان گرا و عدالت خواه و موثر و پايه گذار اوليه انقلاب و تشكيل جمهوري اسلامي ايران و نه صرفا به عنوان يك اپوزيسون كوچك و تقليل پذير را براي هميشه خواند ؟
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۳/۲۰
2
0
فرزندان نظام همین الان هم برنده اند کسی که ازجهل مردم سواستفاده وجای مظلوم وظالم وجلاد وشهید راعوض میکند وهمانند عمروعاص برای نیل به هدف وحذف رقیب دست به هرکاری میزند برنده واقعی نیست.تنها یک مشکل بزرگ وجود دارد آنهم عدم آگاهی توده های مردمی از عملکرد این طیف شوم است.
ناشناس
|
United Kingdom
|
۰۱:۰۵ - ۱۳۹۶/۰۳/۲۳
0
0
بفرماييد . اين هم كامنت اين دوست به ظاهر اصولگرا يعني . كاربر ٩:٠٩

" فرزندان نظام همين الان هم برنده اند كسي كه از جهل مردم ......... همانند عمر عاص ..... برنده واقعي نيست " .
آيا اين نمونه گفتمان سياسي يا انقلابي خوب است يا سخيف ؟
آنهم در گفتمان برون حزبي و جناحي خود .؟
در گفتمان اجتماعي !!! ؟
" جهل مردم. " !!!
آيا اين نمونه تقابل سياسي و فرهنگي و اجتماعي " وحشتناك " يا بقول قديمي تر ها گفتار هرمونتيك يا ديالكتيك است ؟
يا نمونه مجادله أحسن ؟
آيا ديگران كه در دهه شصت اين طريقه گفتمان سياسي . البته به قول خودشان به اصطلاح خودشان . " انقلابي " را انتخاب نمودند امروز از منفور ترين گرو هاي سياسي و اجتماعي و فراريان كشور و سرويس دهندگان و مزدوران دشمنان انقلاب اسلامي نيستند ؟
آيا " مردم " تكرار ميشود " مردم " را . آنهم مردم عادي و راي دهندگان را جاهل خواندن و نه افراد يا جناح سياسي مقابل را . از نظر سياسي كار ساز است يا مخرب ؟
آيا راي آور است يا راي گريز ؟
آيا همين يك نمونه دليل واضح و خوبي نيست كه جبهه و يا جناح اصولگرا بأيد گفتمان اعتقادات و باور ها و آرمان هاي خوب انقلابي و اسلامي خود را . در بسته بندي جديد و بروز شده به مردم عادي آرائه كند ؟
از كاربرد كلمات و عبارات فرسايشي درون حزبي و شعار گونه خود در بيرون از محتواي درون حزبي و جناحي خود دوري كند ؟
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۳۵ - ۱۳۹۶/۰۳/۲۴
1
0
جريان انقلابي كشور بايد دست به «انقلاب اجتماعي» بزند و در صدد شناسايي آسيب‌هاي خود در پروسه مردم‌سالاري برآيد و فهم مردم سالارانه را با ارزش‌گرايي همسو و دلسوزان عصبي مزاج كه فهمي از مردم‌سالاري ديني و شرايط پيروزي در آن ندارند، عقب برانند.
mehdi
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۱۱ - ۱۳۹۶/۰۳/۲۶
0
0
تمامی کارها و اقدامت انجام شده در ادارات و سازمانها که ما شاهدش هستیم با دین و اسلامی که خواستیم مغایرت دارند
انشالله دولتمردان با مردم به صورت شخصی و دور از هرگونه هیاهو ارتباط بیشتری داشته باشند تا نظام اسلامی محکمتری داشته باشیم و همچنین انتخاب افرادی صالح در تمامی نهاد ها باعث هر چه تحکیمتر نظام خواهد شد انشالله
آرش
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۴/۰۱
0
0
اکثر سخنان ومواضع جناب روحانی نه تنها با نظام اسلامی مغایرت دارد وبقول خودشان نه تنها نشاط آور نیست بلکه تنش آفرین ومنزجر کننده هم هست وخوراکیست برای رسانه های معاند نظام مخصوصا" بی بی سی ملعون ومنفور جهت تفرقه وآشوب.اگر ایشان دانسته اینگونه سخنان را میزنند خیانت است واگر ندانسته بیان میکنند حماقت است چون درهردوصورت دشمن شادکن میباشد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار