محمدصادق عابديني
كتاب «كابوس در بيداري» اولين اثر مستند و پژوهشمحور درباره جنايت آلسعود در حج سال 66 است كه بعد از سه دهه از وقوع جنايت منتشر ميشود. مراسم برائت از مشركين در حج سال 1366، با حمله مأموران آلسعود به تظاهرات حجاج كه اكثرشان را حجاج ايراني تشكيل ميداد منجر به وقوع يك فاجعه انساني شد. به رغم اهميت اين حادثه تا امروز اثر شاخصي در حوزه پژوهش و مستندنگاري منتشر نشده است. جواد موگويي، نويسنده و مستندساز با كمك هانيه ساداتحسينيزاده، پژوهشگر، كتاب «كابوس در بيداري» را با هدف بررسي ابعاد مختلف اين حادثه تأليف كرده است، در آستانه رونمايي از اين اثر، «جوان» گفت و گوي كوتاهي با نويسنده اين كتاب داشته است.
پيش از انتشار كتاب، فيلم مستندي نيز با همين عنوان كارگرداني كرديد كه به مسئله حج سال 66 ميپردازد، فيلم و كتاب تا چه حد با هم همپوشاني دارند؟
تقريباً كار نگارش كتاب و توليد فيلم مستند همزمان پيش رفت. مستند در شهريورماه و كتاب نيز اكنون آماده شده است و به زودي رونمايي ميشود. در زمان 40 دقيقهاي مستند نميشد همه نتايج تحقيقات را بيان كرد، حتي حجم گفت وگوهايي كه انجام داده بوديم هم زياد بود.در فيلم چهار يا پنج مصاحبه بيشتر نداريم در حالي كه در مرحله تحقيقات نزديك به 20 مصاحبه انجام شده بود كه اكنون آنها را در اين كتاب منتشر كرديم.
«كابوس در بيداري» چگونه به ريشهيابي حادثه حج خونين پرداخته است؟
كتاب به دو بخش اصلي تقسيم ميشود. بخش اول آن به كشف ريشهها و زمينههاي واقعه حج خونين پرداخته است. از تأثير انقلاب اسلامي بر حوادث منطقه گرفته تا فضايي كه برگزاري مراسم «برائت از مشركين» در حج ايجاد كرد و پيامدهاي آن و مسائلي كه بعد از حادثه به وجود آمد، مانند تأثير اين واقعه خونين بر جنگ تحميلي و زدن كشتيها در خليج فارس كه متعاقب آن ناوهاي نيروي دريایي امريكا به خليج فارس ميآيند و در ماههاي پاياني جنگ هواپيماي مسافربري ايران را هدف قرار ميدهند.
بر اساس تحقيقات شما آيا آلسعود بهتنهايي جنايت عليه حجاج را رقم زده است؟
در كتاب به نقش شخصي به نام «اولريش بگنر» كه يك يهودي آلماني است و فرمانده ميداني نيروهاي آلسعود در آن روز بوده است، پرداختهايم. وي بنيانگذار و فرمانده نيروهاي ضد شورش عربستان و از دو سال پيش از آن در عربستان مستقر بوده است. وي سالها سابقه فعاليت در پليس ضد شورش آلمان غربي را داشت، در اسرائيل دورهديده بود و در امريكا نيروي «دلتا» را كه در واقعه طبس به ايران حمله ميكند راهاندازي كرد و در آن واقعه نيز فرد مؤثري بود. نقش وي را با كنكاشي كه در منابع آلماني و انگليسي كرديم، بررسي و حتي مصاحبههاي باراك درباره «بگنر» را جمعآوري كردهايم كه مبحث مفصلي در كتاب است.
در بخش دوم كتاب، چه مسائلي مطرح شدهاست؟
در اين بخش سراغ تاريخ شفاهي باقي مانده از حادثه رفتهايم. از مصاحبههاي شاهدان عيني گرفته تا گزارشهاي رسانهها درباره آن حادثه، مصاحبههاي متعددي هم با ديگران داشتهايم، مثل مصاحبه با مسئول حج و زيارت در آن سال، مدير هلال احمر و چند مسئول ديگر. متأسفانه با وجود اينكه30 سال از آن ماجرا ميگذرد تا امروز حتي يك كتاب هم درباره آن منتشر نشده است. به نظرم اگر اين كار زودتر انجام ميشد، الان مردم بهتر ميتوانستند نقش آلسعود را در حوادث اخير متوجه شوند.
از چه منابع تحقيقاتي استفاده كرديد؟
در بخش اول كتاب كاملاً از منابع خارجي استفاده كردهايم. درباره «بگنر» حتي سراغ منابعي درباره سيستمهاي امنيتي «ناتو» رفتهايم يا درباره تأثير حادثه حج سال 66 بر سرنوشت جنگ تحميلي از منابع عربي و واكنش رسانههای عرب زبان به آن حادثه استفاده شده است. خاطرات برژينسكي، هميلتون جردن، چارلي بكويث از جمله ديگر منابعمان بود. درباره منابع داخلي هم مركز اسناد انقلاب اسلامي و وزارت امور خارجه از جمله مراكزي است كه اسناد و مداركشان مورد استفاده ما بوده است.