کد خبر: 889858
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
مهندس بيكار كه متهم است دو سال قبل پدرش را با 27‌ضربه چاقو به قتل رسانده است با اعلام گذشت خواهران دوقلويش از مجازات قصاص فاصله گرفت و روز گذشته از جنبه عمومي جرم محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، پانزدهم آذرماه سال‌94، مأموران كلانتري ١٠٣‌گاندي از قتل مرد ميانسالي در خيابان ظفر باخبر و راهي محل شدند. جسد متعلق به مردي 55 ساله‌ به نام يحيي بود كه با 27 ضربه چاقو به قتل رسيده بود. با انتقال جسد به پزشكي قانوني، پيام، پسر 25‌ساله مقتول كه آثار جراحات روي دست‌هايش نمايان بود، گفت: «يك‌سال و نيم است كه بعد از فوت مادرم همراه دو خواهر دوقلويم در اين خانه زندگي مي‌كنم و پدرم در خانه موروثي پدربزرگم جدا از ما زندگي مي‌كند. امروز صبح براي كارهاي بانكي از خانه بيرون رفتم. ساعت‌٢ بود كه به خانه برگشتم، اما وقتي وارد ساختمان شدم، مردي را ديدم كه چاقو به ‌دست از خانه‌مان بيرون آمد و حين فرار ضربه‌اي به دستم زد و فرار كرد. وارد خانه شدم با جسد غرق‌ خون پدرم روبه‌رو شدم. نمي‌دانم پدرم چه موقع به خانه‌مان آمده بود.‌»

بعد از اين توضيحات بود كه پليس در تحقيقات از سرايدار خانه دريافت فرد ناشناسي به خانه پسر مقتول رفت و آمدي نداشته است. آنجا بود كه كارآگاهان با توجه به تناقض‌گويي‌هاي پيام بار ديگر او را تحت بازجويي قرار دادند تا اينكه 15 روز بعد از حادثه پسر مقتول بالاخره لب به اعتراف گشود و به قتل پدرش اعتراف كرد.  پيام كه مربي بدنسازي و مهندس رشته معدن است در شرح ماجرا گفت: «مدتي بود با پژو ٢٠٦ كه متعلق به عمه‌ام بود در يك تاكسي تلفني كار مي‌كردم تا اينكه يك‌ماه قبل به ‌خاطر مبلغ زياد خلافي مجبور شدم ماشين را به عمه‌ام برگردانم. اين ماجرا مرا بيكار كرد و بعد از آن نتوانستم كار خوبي پيدا كنم به همين دليل به افسردگي مبتلا شدم و بيشتر مواقع در خانه بودم.‌» متهم در خصوص روز حادثه گفت: «‌پدرم به خاطر شرايط بيكاري‌ام هميشه مرا تحقير مي‌كرد و به خانه‌نشيني‌ام معترض بود به همين خاطر هميشه با هم درگير بوديم.

آن روز به خاطر بيماري‌ام قرص آرام‌بخش مصرف كرده بودم و حال طبيعي نداشتم. وقتي پدرم به خانه ما آمد بار ديگر غرزدن‌هايش را شروع كرد و با هم جر و بحثمان شد. در آن بين سنگي برداشت و به طرفم پرتاب كرد سپس به مادرم نيز فحاشي كرد. آنجا بود كه از عصبانيت با سنگ دو ضربه به او زدم. او دست بردار نبود و از آشپزخانه يك چاقو برداشت و به دستم ضربه زد. من هم چاقو را گرفتم و ضرباتي را به او زدم.‌»

با اقرارهاي متهم و بازسازي صحنه جرم، پرونده بعد از صدور كيفرخواست به شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. در حاليكه پرونده در نوبت رسيدگي قرار داشت خواهران دو قلوي متهم با مراجعه به دادسرا اعلام گذشت كردند.  به اين ترتيب صبح ديروز پرونده از جنبه عمومي جرم در همان شعبه به رياست قاضي قربان‌زاده روي ميز هيئت قضايي قرار گرفت. با اعلام رسميت جلسه متهم در جايگاه قرار گرفت و در آخرين دفاعش گفت: «روز حادثه در جريان درگيري وقتي پدرم پشت سر مادرم مرحومم حرف زد و فحاشي كرد كنترل اعصابم را از دست دادم و ابتدا با سنگ به سرش زدم و بعد چاقو را از او گرفتم و ضربات پياپي به او زدم.‌» او در ادامه گفت: «بعد از قتل به خاطر حفظ آبرو و ترسي كه داشتم نخواستم حقيقت را بگويم و داستان را طور ديگري براي پليس تعريف كردم.‌» متهم در پايان گفت: «مربي باشگاه بدنسازي بودم و از طرفي قهرمان ورزش شنا و ژيمناستيك هستم. در رشته شيرجه شنا مقامات زيادي كسب كرده بودم، اما شغل مناسبي نداشتم و اين موضوع مرا اذيت مي‌كرد. كنار اين همه مشكلات طعنه‌هاي پدرم را ديگر نمي‌توانستم تحمل كنم، اما از اين حادثه به شدت ناراحت و پشيمانم. باور كنيد بعد از حادثه پدرم هر شب به خوابم مي‌آيد و مي‌گويد نگران نباش! اگر هم آزاد شوم شرمنده خانوده‌ام هستم و در عذاب وجدان خواهم سوخت.‌» در پايان هيئت قضايي وارد شور شد. 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار