به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل پسر جواني سراسيمه به اداره پليس مراجعه كرد و از مردي به اتهام آدمربايي و كتككاري شكايت كرد. شاكي در توضيح ماجرا گفت: من دانشآموز سال آخر دبيرستان هستم، مدتي قبل در مؤسسه زبان انگليسي با دختر جواني به نام شهره آشنا شدم، ما ابتدا به صورت پيامكي و از طريق فضاي مجازي با هم ارتباط داشتيم و روزهايي با هم كلاس زبان داشتيم و با يكديگر ملاقات ميكرديم. مدتي بعد ارتباط ما بيشتر شد به طوري كه به يكديگر علاقه پيدا كرديم و تصميم گرفتيم در آينده با هم ازدواج كنيم. ارتباط ما ادامه داشت و هر زمان با هم بيرون ميرفتيم عكسهاي دو نفري زيادي با گوشيهايمان ميگرفتيم و داخل گوشي ذخيره ميكرديم، تا اينكه چند روز قبل شهره با من تماس گرفت و گفت عمويش از ارتباط ما باخبر شده و عكسهاي دو نفريمان را داخل گوشياش ديده است.
شهره گفت: عمويم اصرار دارد كه شما را معرفي كنم، اما من گوشيام را شكستهام تا اطلاعات شما را بهدست نياورد. او گفت: عمويم مرد بداخلاقي است، اگر تو را شناسايي كند حتماً بلايي سر تو ميآورد و به همين دليل من و شهره چند روزي ارتباطمان را با هم قطع كرديم.
وي ادامه داد: از آنجايي كه ما خيلي به هم علاقه داشتيم، ارتباط تلفنيمان را ادامه داديم تا اينكه یک روز با هم داخل خياباني قرار ملاقات گذاشتيم. من كمي زودتر در محل قرار حاضر شدم كه ناگهان مردي با خودروي پرايد كنارم توقف كرد، اسم مرا صدا زد و من هم جواب دادم كه از خودرو بيرون آمد و مرا كتك زد و گفت که عموي شهره است. سپس گوشيام را به زور از من گرفت و تمامي عكسهاي من و شهره را پاك كرد و در ادامه مرا به زور سوار خودرواش كرد و به خانهاي در تهرانسر برد. او آنجا مرا دو ساعت حبس كرد و در اين دو ساعت به شدت مرا كتك زد، هر چقدر التماس كردم و گفتم كه ارتباط ما فقط تلفني بوده و قصد ازدواج داريم، فايدهاي نداشت تا اينكه در آخر مرا دوباره سوار خودرواش كرد و داخل خيابان خلوتي مرا از خودرواش پياده و تهديد كرد ارتباطم را با دختر برادرش قطع كنم .
با طرح اين شكايت پرونده به دستور بازپرس دادسراي امور جنايي تهران براي رسيدگي در اختيار مأموران پليس آگاهي قرار گرفت.
مأموران همزمان با ادامه تحقيقات درباره اين حادثه عموي شهره را به عنوان مظنون اين حادثه بازداشت كردند.
متهم پس از دستگيري در بازجوييها منكر آدمربايي شد و گفت: مدتي قبل متوجه ارتباط پسر جواني به نام شاهين با دختر برادر 17 سالهام شدم، از آنجايي كه او دختر جواني بود و احتمال داشت فريب پسر جوان را بخورد تلاش كردم ارتباط آنها را قطع كنم، اما فايدهاي نداشت. روز حادثه متوجه قرار آنها شدم و سر قرار حاضر شدم من فقط عكس دختر برادرم را از داخل گوشي شاهين پاك كردم تا مورد سوءاستفاده قرار نگيرد و بعد هم از او خواستم ارتباطش را با برادرزادهام قطع كند.
وي در پايان گفت: من كتككاري و آدمربايي را قبول ندارم و شاكي دروغ ميگويد.
پس از ادعاي مرد جوان، قاضي پرونده دستور تحقيقات درباره اين حادثه را صادر كرد تا زوايايي پنهان آن برملا شود.