شاهزاده ظلالسلطان پسر اخاذ و ستمگر و آدمكش ناصرالدين شاه كه چندين دهه از كودكي والي اصفهان و 44 ولايت ديگر ايران در جنوب و غرب كشور بود، زردآلو بسيار دوست ميداشت، ولي هر وقت تعداد زيادي زردآلو تناول ميكرد، دچار اسهال و شكمروش شديدي ميشد و در بستر بيماري ميافتاد كه پزشكان فرنگي مقيم اصفهان خوردن زردآلو را بر او ممنوع كردند. داروغه اصفهان هم محض خوشخدمتي چند بار جارچي به خيابانها و بازارهاي اصفهان فرستاد و يكي دو بار هم با استفاده از چاپخانه جلفا اعلاميههايي به طبع رساند و دستور اكيد داد در خيابانها و كوچههاي حول و حوش اقامتگاه ظلالسلطان كه روزها كاخ عاليقاپو و شبها كاخ چهلستون بود، هيچ فروشنده دستفروشي حق ندارد با صداي بلند زردآلوي خود را با جملاتي چون زردآلوي عسل و طلا آوردم، شكر پاره آوردم، بخر و ببر، آلوي بهشتي بخر و ببر، در آن حول و حوش عرضه كند، زيرا احتمال دارد صدا به گوش شاهزاده برسد و او هوس خوردن كند و دچار شكمروش شود.
مدتي اين ممنوعيت برقرار بود تا اينكه روزي يك روستايي اهل يكي از دهات اصفهان بيخبر از امريههاي شداد داروغه اصفهان، 50 كيلو زردآلوي شيرين خوشابه عالي از دهكده خود و از باغ موروثي خود بار الاغ كرد و به اصفهان آورد و درست در ميدان نقش جهان اصفهان روبه روي ايوان عالي قاپو بساط پهن كرد و با صداي بلند متاع خود را عرضه كرد. اتفاقاً ظلالسلطان آن نيمروز روي ايوان مشرف به ميدان نشسته و دهانش آب افتاد و فوراً دستور داد بروند و هر 50 كيلو زردآلوهاي او را بخرند و برايش بياورند كه يك شكم سير زردآلو بخورد. هر چه طبيبان و اطرافيان خواهش كردند كه منصرف شود، عزمش تغيير نيافت و آن زردآلوها را مجاني مصادره كردند و نزد شاهزاده آوردند كه پس از شستن ميوهها با ولع و اشتها شروع به خوردن يكييكي زردآلوها كرد و پس از خوردن 12،10 دانه زردآلوي درشت و شيرين و آبدار دچار اسهال شد و ناچار شدند دكتر كنسولخانه انگليس را بياورند، زيرا رنگ شاهزاده به زردي گراييده بود و از شدت درد شكم بر خود ميپيچيد.
داروغه اصفهان دهاتي بيچاره را به جرم نقض قانون و عرضه زردآلوي خطرناك و سوءقصد غيرعمدي به جان حضرت اقدس والا توقيف كرد و تصميم گرفت الاغ و پالان آن مرد بيچاره را مصادره كند. وقتي حال ظلالسلطان كمي جا آمد، آن پيرمرد روستايي را احضار كرد و با تشدد به او گفت: مرتيكه پدرسوخته مگر خبر نداشتي طوافي در حول و حوش قصر من قدغن است و هيچكس اجازه ندارد در اطراف عاليقاپو چهلستون زردآلو بفروشد. نكند دشمنان من تو را تحريك كرده بودند، اين كار را بكني. چرا اسم زردآلو را بردي؟ مرد روستايي گفت: خير. حضرت اقدس والا خبر نداشتم. من يك دهاتي هستم هر ماه يك بار به شهر ميآيم و طوافي ميكنم. سواد هم ندارم كه اعلاميههايي را كه خان داروغه ميگويد به ديوارها چسباندهاند، بخوانم. ظلالسلطان گفت: اي احمق نفهم ديدي مرا به چه روزي انداختي. مرد روستايي گفت: من چه گناهي دارم كار من تهيه زردآلو و فروش آن در شهر است. بهتر است حضرت اقدس والا راه علاج بهتري پيدا كند.
ظلالسلطان كنجكاو شد و پرسيد چه راه علاجي؟
روستايي گفت: كمتر بخور، شكمتو نگه دار.
شليك خنده از اين گفته روستايي بلند شد، زيرا گفته بود كمتر بخور جلوي شكمروش خودت را بگير.
ظلالسلطان بخشنامهاي صادر كرد كه ديگر كسي حق ندارد در سراسر شهر اصفهان زردآلو عرضه كند و نام آن را ببرد. يك روز بار ديگر هوس زردآلو كرد باز دستور داد هركس كلمه زردآلو را بر زبان آورد، ميرغضب شكم او را پاره كند. شش ماه گذشت باز روستايي ديگري به اصفهان آمد. جلوي چهلستون بساط كرد. ظلالسلطان دلش غنج زد. آهسته به آن مبارك خواجه مخصوص خود دستور داد برود و فقط دو كيلو زردآلو خريداري كند. خواجه گفت: حضرت اقدس والا من اين كار را نميكنم، زيرا ميترسم شكمم را به فرمان حضرت اشرف پاره كنند. ظلالسلطان گفت برو بخر، بياور و من فقط گفتم اسمشو نبرند. خودشو بيار، اسمشو نيار.
***
تاريخ در كشور ما تكرار ميشود. شركت ملي گاز به آن روش از مردم اخاذي ميكند. چندي پيش مراجع قضايي و گويا ديوان عدالت اداري بخشنامه كرده و رأي مشخص و متقن داده كه اين شركت صد جور مردم را تلكه ميكند، حق ندارد از مردم آبونمان گاز دريافت كند و وصول اين مبلغ و نوشتن كلمه آبونمان روي فيشهاي گاز خلاف قانون است، اما اولياي امور اين شركت نهتنها دستور قانوني را اجرا نكردند، بلكه در نهايت زرنگي ببخشيد پررويي كرده، نام آبونمان را برداشتهاند و با مبلغ بيشتري همان وجوه را زير عنوان هزينه بهاي خدمات مستمر از مشتركين وصول ميكنند و براي دستور مراجع صالحه يك قاز هم احترام قائل نشدند و ثابت كردند، اولاد خلف افرادي چون ظلالسلطان و عمال قديم استبداد هستند. وقتي وزارت نفت و شركت ملي گاز ايران رأي و حكم ديوان عدالت اداري و سازمان حمايت حقوق مصرفكنندگان را اجرا نكرده است و در كوزه گذاشته، آب آن را ميخورند، از مردم عادي چه انتظاري براي رعايت قانون داريد؟