مثل برف بايد بودن! سرما ميآورد و يخبندان و پنهان کردن آفتاب! و بسته شدن جاده ها و تعطيلي مدارس و مراکز تحصيل علم و نشستن پشت پنجرهها مثل زنداني! و گرسنه ماندن گنجشکها و کولاک مسيرها و مسيلها و ماسيدن دست رفتگران و بهمن!
اما مردم را به شادي ميخواند حتي در غيبت آفتاب و به گرما ميخواند حتي با سوزش سرما و به بهار فرا ميخواند از دريچه بهمن!
مثل روزهاي بهمن سال 57 که نويد يک بهار داد و گلهاي پيروزي از غنچههاي آزادي بهمن شکفت.
اين روزها بسيارند سياهنماها که سرما ميآورند و سياهي تا آفتاب را پنهان کنند و جادهها را ببندند و فهميدن و ديدن را تعطيل کنند و مسيرها را با کولاک بپوشانند اما بهمن خواهد آمد و سياهي را با سفيدي خواهد پوشاند.