محمد مهر
ما از كهنگي فرار ميكنيم. اين خصلت انسانهاست كه نو ميجويند و عيد نوروز نيز گواهي بر اين نوجويي است. همچنان كه در سال جديد، لوازم كهنهها را ميدهيم بيرون و اشياي تازه را ميآوريم داخل خانههايمان، پس چه بهتر عادتهاي بنجل و كهنه و غيرقابل دفاع را هم بدهيم بيرون، از قلمرو ذهن و روان خود بيرون بكشيم و انديشهها و عادتهاي نو و قابل دفاع را جايگزينشان كنيم. براي رسيدن به اين موضوع ما شش تكنيك پيشنهاد ميكنيم.
به بهانه كوتاه كردن مو، سرتان را نزنيد
اين خيلي خوب است كه شما براي هر سالي يك برنامه مشخص داشته باشيد و سال كه تمام ميشود دفتر و دستك را برداريد و شروع به محاسبه كنيد كه كجاي كار مطابق برنامه عمل كردهايد و كجا ورود مختصري كردهايد و ادامه ندادهايد و كجا اصلاً سراغش نرفتهايد. اين كارها خوب است به ويژه وقتي ميبينيد در جاهايي برنامه آنطور كه انتظار داشتهايد پيش نرفته است، اما دقت كنيد كه اين كار به ابزاري براي سرزنشها و سركوفتهاي افراطي نسبت به خودتان بدل نشود. برخي مرز ميان خودانتقادگري و له كردن خود را فراموش كردهاند. بله آدم آرايشگاه يا همان پيرايشگاه هم كه ميرود موهاي خود را در اختيار پيرايشگر قرار ميدهد كه موهايش را مرتب و كوتاه كند اما اين به معني آن نيست كه به سلماني اختيار بدهد سرش را از بيخ بزند. ما گاهي به نام خودانتقادگري سرمان را از بيخ ميبُريم و فكر ميكنيم كه اين دقيقاً همان كاري است كه بايد انجام ميداديم، پس در سال جديد وقتي برنامههاي سال بعد را مرور ميكنيد و تيك ميزنيد حتي اگر ديديد كه به بخش قابل توجهي از برنامه عمل نشده، به جاي اينكه بنشينيد و با كلنگ به جان خودتان بيفتيد، مهربانانه اما با لحني جدي از خود بپرسيد كه چرا اينگونه است؟ آيا برنامه شما فضايي و غيرواقعي و بيش از حد بلندپروازانه بوده است يا نه، شما در پيشبيني مسير و راهپلهاي كه آن مقصد و مقصود را برايتان دسترسپذير ميكرد كاهلي كردهايد. در بررسي اين علل و عوامل تأكيد ميشود كه با خودتان مهربانانه رفتار كنيد و تصور نكنيد كه اگر اسبتان را هر طور كه دلتان ميخواهد بر روي روان و ذهن خود بتازانيد دستاوردهاي عجيب و غريبي خواهيد داشت. نه، اينطور نيست.
مسابقه دادن با ديگران را متوقف كنيد
خوب است از فرصت سال جديد استفاده كنيد و بار ديگر به خودتان يادآور شويد كه شما به دنيا نيامدهايد كه 24 ساعته و شبانهروزي در حال مسابقه دادن با ديگران باشيد. به خودتان تذكر بدهيد كه ميخواهيد در سال جديد اين عادت را در خود تقويت كنيد كه من قرار نيست به صورت دائمي در حال مسابقه دادن با ديگران براي جلو زدن از آنها در هر زمينهاي باشم. فرقي هم نميكند كه چه زمينهاي، خواه ميخواهد پول درآوردن باشد يا مدرك تحصيلي بالاتر يا سفرهاي خارجي رفتن يا خانه بزرگ داشتن يا هر زمينه ديگري. به خود يادآور شويد دور و برتان پر از آدمهايي هستند كه از ديگران جلو افتادهاند، اما نفسشان بريده است، نفسشان بالا نميآيد و حالا هم كه به خط پايان رسيدهاند به جاي اينكه خوشحال باشند گيج و مات و مبهوت و خسته ماندهاند و احساس آدمهايي را دارند كه به بنبست رسيدهاند. به خودتان بباورانيد كه من در سال جديد ميدانهاي مسابقه خود را كاملاً محدود خواهم كرد و صرفاً به خاطر اينكه كساني آمدند و تختگاز از من گذشتند باعث نخواهد شد كه كوركورانه دنبال آنها راه بيفتم تا ناخودآگاه پاي من هم روي پدال گاز برود. به خود بگوييد من اگر در سال جديد مسابقهاي هم بدهم آن مسابقه نه مسابقه با ديگران كه مسابقه با خود خواهد بود. من ميخواهم در سال جديد حس بهتري نسبت به خود داشته باشم، نه اينكه از ديگران جلو بزنم، چون ميدانم كه قرار گرفتن در مسابقه و جلو افتادن از ديگران مرا بهتدريج خسته و رنجور خواهد كرد. به خود بگوييد كه من نميتوانم در هر زمينهاي برتر باشم و از سوي ديگر قرار گرفتن در گردونه برتري به تدريج ارزشهاي اخلاقي را در من از بين خواهد برد، چون وقتي من صرفاً به جلو افتادن و مسابقه دادن با ديگران فكر ميكنم احتمال اينكه به روشهاي غيراخلاقي متوسل شوم تا از ديگران جلو بيفتم بالا خواهد رفت. پس من در سال جديد، قلمروهاي مسابقه را براي خود روشن خواهم كرد و در ثاني لحظات قابل توجهي را در زندگي به كساني خواهم داد كه اساساً هيچ رقابتي با آنها در خود حس نميكنم. به خود بگوييد در سال جديد زمانهاي قابل توجهي در روز را به نيايش و دعا اختصاص خواهيد داد، چه نيايشها و دعاهاي معمول و چه حتي آنهايي كه جنبه غيررسمي دارند، اما ميتوانند ما را در درون تسويه و نو كنند. در اين لحظات كه من با معبودم حرف ميزنم هيچ احساس رقابتي با ديگري ندارم، همچنين است كه وقتي در جمع خانوادهام با همسرم يا فرزندم سخن ميگويم.
نگذاريد گذشته و آينده همه زندگيتان را ببلعد
به خود بگوييد من در سال جديد تلاش خواهم كرد كه بيشتر در لحظه زندگي كنم. بخش اعظمي از حالهاي خوب ما به خاطر بلعيده شدن زمانها و حسها و ادراكهايمان در گذشته و آينده بلعيده ميشود. اينكه به كسي بگوييم اصلاً در گذشته و آينده زندگي نكند امكانپذير نخواهد بود، دستكم اين كار با توجه به مسئوليتها و دغدغههاي امروزي امكانپذير نيست. ما نياز به برنامهريزي و تصميمگيري داريم، نياز به محاسبه و ارزيابي و تصحيح خطاهايمان داريم كه بدون رفت و برگشت به گذشته و آينده امكانپذير نيست. خاطراتي در زندگي ما اتفاق افتاده كه اگرچه در گذشته ريشه دارند اما امتداد آن به حال و اكنون ما هم كشيده شده است. اين خاطرات آثار عميقي بر زندگي ما گذاشتهاند و نميتوان به يكباره آنها را از ميان برداشت. ما براي مديريت امورمان نياز به آيندهنگري داريم يا گاه به خاطر احساسات و عواطفمان بيش از حد درگير گذشتهبيني ميشويم، اما اين به آن معنا نيست كه تمام فضاهاي ذهني و رواني من در اشغال دو زمان موهوم گذشته و آينده بگذرد و به اين واسطه لذت حضور در اكنون را از دست دهم. بنابراين در سال جديد ميتوانيم محدوده حضور در دو زمان گذشته و آينده را محدود كنيم. به خودمان بگوييم قرار نيست من تا ابد خاطره جانكاهي از گذشته را با خود به دوش بكشم و مثل جسدي بيتحرك آن را به اين سو و آن سو ببرم. هيچ اجباري در اين باره وجود ندارد. اگر من در گذشته ازدواج ناموفقي داشتهام اينطور نيست كه خاطرات جانكاه اين ازدواج را تا ابد با خود به اين سو و آن سو بكشم و تمام لحظات اكنون خود را در اختيار خاطرات تاريك آن قرار دهم. اگر من در گذشته در انتخاب حرفهام شكست خوردهام، اگر من در گذشته لغزشي در روابط خود داشتهام قرار نيست تا آخر عمر زير برچسب آن رفتار زندگي كنم. گرچه گاه اين رخدادها بسيار تأثير عميقي در زندگي من گذاشتهاند اما با تعيين قلمرو براي آنها ميتوان به گونهاي برنامهريزي كرد كه ذهن و روان از زير ضربات و مشتهاي آيندهنگري يا گذشتهگرايي بيرون بيايند.
در واقع من به خود بقبولانم كه لحظههايي در زندگي من باشند كه من در آنها از همه نقشها و مسئوليتهايم خالي شوم. مثل يك كوهنوردي كه براي لحظاتي كوله خود را از پشت خود پايين ميآورد و آن را بر زمين ميگذارد و با تمام وجود احساس سبكي و سرحالي ميكند. من اين حس سبكي و سرحالي را به عنوان يك هديه هر روز و هر هفته سال جديد به خودم ميدهم. در سال جديد اين جمله را به خود يادآوري كنيد كه در پس ظاهر و پوست اين زندگي حقيقت بالاتري است كه من در واقع به خاطر آن زندگي ميكنم. حقيقتي كه وراي گذشته و آينده است. اين نوعي مرگانديشي سالم است كه زندگي ما را از كام نگرانيها و دغدغههاي فرعي و غيراصيل نجات ميدهد.
خياط را زير فشار نگذاريد
اگر كسي به ما بگويد يك شاهكليد دارد كه ميتوان با آن همه درها را باز كرد ما به او چه ميگوييم. مشتاق نميشويم اين شاهكليد را داشته باشيم؟ با خودمان نميگوييم ميتوانم يك كپي از اين شاهكليد هم داشته باشم؟ نميرويم به هر جان سختي است آن كليد را بگيريم و مالك آن كليد شويم. اين شاهكليد حقيقتاً وجود دارد و از سوي بزرگان و اوليا به ما معرفي شده است و جا دارد كه در سال جديد همه ما تلاش كنيم كپياي از اين شاهكليد در نزد خود داشته باشيم. اما اين شاه كليد چيست؟ بزرگان به ما گفتهاند بردباري و صبوري شاهكليدي است كه همه درها را به واسطه آن ميتوان باز كرد. برخي از كلمات آنقدر تكرار شدهاند كه از فرط تكرار مدفونند. كلمه صبر و بردباري نيز از آن جملهاند و از فرط بازتكرار در خود مدفون است و آن تلألو و درخشش را در ذهن ما ندارد. در سال جديد اين حقيقت را با خود تمرين كنيد كه روند طبيعي امور در عالم بهتدريج اتفاق ميافتد. اگر ميخواهيد دست از عادتي كهنه و غيرقابل دفاع بشوييد و عادتي نو را بر تن ذهن و روان خود كنيد، بدانيد كه اين كار تدريجي روي ميدهد. مثل اين ميماند كه شما ميرويد نزد يك خياط و سفارش يك دست كت و شلوار ميدهيد. خياط اندازههاي ما را ميگيرد، پارچهاي را انتخاب ميكنيد و به او ميدهيد و دوباره براي پرو لباس ميآييد كه نقصهاي احتمالي گرفته شود تا در نهايت كت و شلواري كه خاص شماست و متناسب با اندازهها و قوارههايتان دوخته شده روي تنتان بنشيند. اگر ميخواهيد عادتهاي جديد روي ذهن و روان شما بنشيند قبول كنيد كه اين اتفاق به يكباره روي نميدهد، بنابراين خياط را زير فشار نگذاريد و اجازه دهيد كه با صبوري امور سامان بپذيرد تا به اندازههاي شخصي خودتان در اين باره برسيد.
نعمتها را نپوشانيد تا بر شما افزون شود
آيهاي در قرآن وجود دارد كه در عين كوچكي ميتواند در ما ريشهدار شود، همچنان كه بذر كوچك يك درخت ميتواند تبديل به درختي تناور و باشكوه شود. اگر ما اين آيه كوچك را در ذهن خود بكاريم و از آن مراقبت كنيم در ذهن و جان ما به شجره مباركي تبديل خواهد شد و به ما بار و سايههاي مباركي خواهد داد. آيه كوتاه اما شگفت است: «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكمْ لَئِنْ شَكرْتُمْ لَأَزيدَنَّكمْ وَ لَئِنْ كفَرْتُمْ إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ / و آن زماني كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر سپاسگزاريد، هر آينه افزونتر به شما ميدهم و اگر كفران نماييد، عذاب من بسيار شديد است.» خوب است يكي از جديترين تمرينهاي ما در سال جديد، تمرين روي همين آيه باشد. اين بشارت غيرقابل تخلف خداوند است كه اگر اهل سپاسگزاري و شكر باشيد خداوند نعمات بيشتري به شما خواهد داد. البته آيه در ادامه ميگويد و اگر اهل كفران باشيد و نعمتهايي را كه خداوند بر شما داده بپوشانيد -آنها را ناديده بگيريد چنان كه انگار از بيخ و بن وجود ندارند- خداوند آن نعمتها را از كف شما بيرون خواهد كشيد.
ببينيد روي شانههاي چه كساني ايستادهايد
پس در سال جديد بيش از هر زمان ديگري بكوشيم به جاي آن كه نعمتها را بپوشانيم، آنها را بر خود عرضه و نمايان كنيم. بگرديم ببينيم ما به چه كساني مديون هستيم، تا از آنها سپاسگزار باشيم. اينطور نيست كه ما همين طور و بدون هيچ چرخهاي زنده باشيم. هزاران هزار چرخه ريز و درشت در كار هستند كه فقط يكي از نعمتهاي خداوند به دست ما برسد، بنابراين جان آگاه به دنبال آن خواهد بود كه اين نعمتها بر او مرئي شود و اگر ما ميخواهيم آگاهانه و هشيارانه در اين دنيا زندگي كنيم راهي نداريم جز اينكه چشم ما در برابر نعمتها بينا باشد. اين اتفاق ما را در افتادگان در دام خودشيفتگي و خودبرتربيني نجات خواهد داد و ما را از دام و مهلكه حسهاي فرعوني و تاريك بيرون خواهد كشيد.
اگر در سال جديد ميخواهيم به انساني متعادلتر بدل شويم بكوشيم ببينيم كه روي شانههاي چه كساني ايستادهايم. اين ايستادن روي شانههاي ديگران را در خود رديابي كنيم تا با نامرئي كردن آنهايي كه ما بر شانههايشان اوج گرفتهايم به سمت خودشيفتگي و خودبرتربيني متفرعنانه سوق پيدا نكنيم.