علي احمدي فراهاني
در مقالي كه پيش روي شماست، سخن از پديدهاي است كه در سايه غفلت يا تغافل دلسوزان مكتب تشيع، به مرور رشد داشته و بيم آن ميرود كه به مكانت مرجعيت و يكپارچگي جهان اسلام، آسيبهايي جدي وارد آورد. اميد آن است كه در پي اين زنهار، توجه بخش بيشتري از تاريخپژوهان بدين مهم جلب گردد. ماجرا از اين قرار بود كه آيتالله حاجسيد ميرزا مهدي شيرازي از مراجع تقليد مقيم شهر كربلا، در بهمن ماه 1339 بدرود حيات گفت. پس از درگذشت وي، فرزندش آيتالله سيدمحمد شيرازي - كه در سنين جواني بود- مدعي اجتهاد و مرجعيت گشت و موفق شد كه برخي مريدان پدر را به سوي خويش جذب نمايد. اجتهاد وي از سوي مراجع نامدار نجف و كربلا مورد تخطئه قرار گرفت. با اين همه وي با اتكا به برخي پيروان خويش، به فعاليتهاي خود در عراق، كويت و ايران تداوم بخشيد و پس از مرگ وي نيز در ابعادي به ظاهر گستردهتر ادامه يافت. امروزه به جرئت ميتوان مدعي شد كه رهاورد مرجعيت خاندان شيرازي در طول56 سال اخير، موروثي كردن مرجعيت در تبار خويش، ايجاد حقد و كينه در اهل سنت نسبت به تشيع به دليل افراط در حمله به معتقدات آنان و از همه عجيبتر، قدرت عجيب در سازش با كانونهاي قدرت جهاني است كه شمهاي از آن پس از حمله امريكا به عراق نمايان گشت. آنان با سازش با مقامات امريكا و برخي دستنشاندگان آنان در عراق، به سرعت به كربلا بازگشتند و بسياري از مراكز و كانونهاي مذهبي اين شهر را در دست گرفتند. در اين مقال تلاش و كارنامه شيخ ياسرالحبيب يكي از مبلغان و وابستگان فرقه شيرازي در لندن مورد اشاره و تبيين قرار گرفته است. اميد آنكه با توجه محققان دغدغهمند و انقلابي شيعه، ابعاد كاركرد مخرب اين فرقه انحرافي مورد كنكاش قرار گیرد و آگاهي عمومي درباره اينان افزون گردد.
مبلغ لندننشين فرقه شيرازي كيست؟
«ياسر يحيي عبدالله حبيب»معروف به ياسرالحبيب، در سال1979 در كويت به دنيا آمد. او از دوره نوجواني در كويت مشغول فعاليتهاي سياسي -رسانهاي شد و با روزنامههاي مختلف از قبيل صوتالكويت، السرايالعام، القبس، الطليعه و الوطن همكاري كرد. در 17سالگي به قم آمد و مدتي شاگرد يكي از فرزندان آيتالله سيد محمدشيرازي بود و با وي صميميت زيادي پيدا كرد. سپس در سال2000 و در سن 20 سالگي به كويت برگشت و با تأسيس مجله« المنبر» و هيئت«خدامالمهدي» فعاليتهاي خود را در كويت ادامه داد. وي در سال2010. م(رمضان1431ه. ق) به مناسبت سالروز وفات عايشه همسر پيامبر اسلام(ص)، خشم و حيرت اهل سنت اين كشور را برانگيخت و توسط دولت كويت بازداشت شد. او با اينكه تحت فشار سلفيها به 15 سال حبس محكوم شده بود، اما با اعمال فشار مقامات انگليسي، پس از سه ماه، در سالروز ملي كشور كويت، در زمره زندانياني كه مشمول عفو قرار گرفته بودند، آزاد شد. او پس از آزادي، مدتي در ايران و عراق به طور مخفيانه زندگي كرد. خشم اهل سنت نه تنها او را از اقدامات ناپسندش بازنداشت، بلكه در كتابي مواضع خود نسبت به عايشه را منتشر كرد و نامي زشت بر آن نهاد. سپس در پي اقدامات فتنهانگيز خود، در سالروز منتسب به مرگ خليفه دوم، مراسمهايي را برپا و آنها را به صورت زنده از شبكه ماهوارهاي پخش كرد.
جاسوس يا مبلغ؟
ياسرالحبيب پس از خروج از عراق و ايران، به انگلستان رفت و مورد حمايت گسترده دولت انگليس و رسانههاي اين كشور قرار گرفت. همين رويكرد باعث شد كه شائبه جاسوس بودن او، بيش از پيش تقويت شود تا جايي كه حتي شيخ اسدقصير و سيدحسن نصرالله نيز در اين باره صحبت كردند.
ياسرالحبيب در انگلستان اقدام به راهاندازي شبكههاي ماهوارهاي صوتالعتره و فدك نمود و سايتالقطره را تأسيس كرد. همچنين روزنامهاي به نام« روزنامهشيعه» را به راه انداخت. يكي از اقدامات عجيب او، راه انداختن دستجات قمهزن و روزهاي تاسوعا و عاشوراست كه كاملاً تحت حمايت دولت انگليس انجام ميشود و اين دولت با ارائه خدمات پزشكي به مجروحان قمهزني و ارسال آمبولانسهايي براي گردآوري مجروحان و مداواي آنها، عملاً راه را براي اينگونه اعمال موهن- كه چهره تشيع را مخدوش ميسازد- باز ميكند. جالب اينجاست با اينكه او در دوران اقامت خود در كويت از طريق راهاندازي هيئت خدامالمهدي، دست به تندرويهاي مذهبي ميزد كه بعضاً منجر به بازداشت او ميشد، اين همه راحت به كويت رفت و آمد ميكند و هيچ مشكلي در اين زمينه ندارد! اين موضوع نشانهاي است بر حمايت سرويسهاي امنيتي كشورهاي منطقه از او و ايده جاسوس بودن او را تقويت ميكند. وزير اطلاعات در مورد ارتباط شبكههاي جاسوسي با جريان افراطي شيرازي چنين اظهار ميدارد:«اين عناصر افراطي دانسته يا ندانسته به دام سرويسهاي اطلاعاتي غرب ميافتند. اين سرويسها گاه مستقيم يا با يك يا چند واسطه به آنان مرتبط ميشوند و آنان را مديريت ميكنند، به طوري كه گاهي خود آن فرقهها هم متوجه نميشود توسط اين سرويسها مديريت ميشوند. طبق اطلاعاتي كه داريم يك سلسله كانالهاي ماهوارهاي كه برنامههاي مغاير با وحدت امت اسلام پخش ميكردند متصل به سرويسهاي انگلستان بودند و از طرف آنها خطدهي ميشدند. ما حتي قرائني داريم كه با دو سه واسطه به اينها كمك مالي ميكرد و در چهره انسان متديني كه ميخواهد خمس مالش را به اينها اهدا كند به اين شبكهها كمك ميشد، زيرا اين رسانهها و كانالهاي ماهوارهاي با كمترين هزينه اهداف آنان را مبني بر ايجاد خلاف ميان مسلمانان محقق ميسازند.»
استقبال وهابيت از اقدامات مبلغ لندننشين
اقدامات عجيب و هتاكيهاي فراوان ياسرالحبيب، موجبات خشنودي وهابيونسلفي را فراهم آورده، زيرا به قول آنها، گسترش تشيع را در كشورهاي عربي و اسلامي متوقف ميسازد. شيخعبدالعزيز آل الشيخ مفتي اول سعودي، شعف و شادي خود را از اقدامات اين مبلغ لندننشين اينگونه بيان ميكند: «سخنان ياسرالحبيب، روحاني شيعه كويتي باعث شد تا بسياري از اهل سنت كه تمايلي به تشيع پيدا كرده بودند، از انحراف خود برگشته و راه مستقيم را برگزينند. مخبرين ما در كشورهاي عربي به من اطلاع دادند عده زيادي از جوانان اهل سنتي كه اخيراً شيعه شده بودند، به خصوص در شمال آفريقا، پس از گفتههاي ياسرالحبيب متوجه شدهاند كه تشيع، مذهبي باطل است و به مذهب حق خود بازگشتهاند.»
پس از اين اتفاقات، مقام معظم رهبري در پاسخ به استفتاي علماي شرق عربستان، هر نوع اهانتي به نمادهاي اهل سنت از جمله همسران پيامبر(ص) را حرام اعلام كردند. اين برخورد ايشان سبب شد ياسرالحبيب كه تا اين زمان به نامهنگاري و صحبت با علماي وهابي و بخشي از اهل سنت ميپرداخت، اينك آشكارا عليه علما و مراجع شيعه موضعگيري كند و هر روز يكي از بزرگان شيعه را مورد هجمه قرار دهد و كار را به تكفير بسياري از آنها بكشاند. او نگرشهاي تقريبي، عرفاني و سياسي امام خميني، علامهطباطبايي، آيتالله سيستاني، آيتالله بهجت، شهيد آيتالله سيد محمدباقر حكيم و بسياري ديگر را محكوم كرد و ادعاي عجيب و غريبِ خارج شدن از مذهب تشيع را در مورد شهيد آيتالله صدر اظهار نمود! او زشتترين توهينها را نسبت به علامه مجاهد سيد حسننصرالله بيان كرد و ايشان را همرديف قرضاوي و بنلادن دانست. هنگامي كه حضرت آيتالله وحيدخراساني اعلام كردند كه هر گونه بيحرمتي به مقدسات اهل سنت حرام است، او آشكارا اعلام كرد كه ما مقلد سيدصادق شيرازي هستيم و الزامي براي عمل به اين فتوا نداريم. او گفت:«اين سخن چون از طرف دروغگويان نظام منتشر شده است، سنديت و حجتيت ندارد و حتي اگر صدق هم داشته باشد، ما پيرو مرجع ديني شيرازي هستيم و نه وحيد خراساني!» ياسرالحبيب در روزهاي نخست، در صحبت درباره آيتالله سيستاني جانب احتياط را نگه ميداشت، ولي هر روز بر جسارت او افزوده شد و جسارت را به آنجا رساند كه ادعا كرد:«ايشان به نگاههاي نسل جديد تشيع توجه ندارد و به زودي شيعيان عليه مرجعيت ايشان قيام خواهند كرد.»
نسبت سيدصادق شيرازي با فعاليتهاي مخرب ياسرالحبيب
ياسرالحبيب هيچ يك از اعاظم و مراجع شيعه را از تيرهاي زهرآگين توهين و تكفير خود مصون نگه نداشته، اما نكته جالب اينجاست كه در اين ميان، سيدصادق شيرازي از هر نوع گزند وي در امان مانده و حتي او مدعي شده كه بيت شيرازي حامي او و جرياني است كه به راه انداخته است. بيت سيدصادق شيرازي نيز تاكنون و رسماً، كوچكترين اعتراضي به رفتارهاي توهينآميز ياسرالحبيب به علما و مراجع نداشته و كلمهاي عليه او حرف نزده، بلكه در مواردي او را تأييد و از او حمايت كرده است. پس از آنكه موج انتقادات عليه ياسرالحبيب بالا گرفت، سيد صادق شيرازي در يك انعكاس رسانهاي گسترده، در 30سالگي به او اجازهنامه داد و عملاً بر رفتارهاي او مهر تأييد زد. پايگاه رسمي ياسرالحبيب اين اجازهنامه را منتشر كرد. با اينكه رسانهها درباره اين جريان انحرافي افشاگريهاي فراواني را انجام دادند و اين اجازهنامه از سايت« القطره» حذف شد، ولي همچنان سيد صادق شيرازي در رد يا انكار اين اجازهنامه واكنشي نشان نداده است. يكي از شبكههاي ماهواره ياسرالحبيب، شبكه فدك است. اين شبكه اصل ولايتفقيه را گمراهكننده، حمايت از فلسطين را حرام و قمهزني را واجب ميداند! شبكه مرجعيت وابسته به بيت سيدصادق شيرازي در 9 آبان92 و در سايت رسمي وي، بيانيهاي را منتشر و از فعالان رسانهاي شيعه در شبكه فدك تشكر كرد! نخستين هدف اين شبكه توهين به جمهوري اسلامی و همه مراجع و علمايي است كه به نوعي با ايران ارتباط دارند. ياسرالحبيب در لندن با سيدمجتبي شيرازي برادر سيدصادق شيرازي ارتباطي نزديك دارد و از سوي او و سيد احمد شيرازي فرزند لندننشين سيدصادق شيرازي مورد حمايت قرار ميگيرد.
موضع قاطع رهبري در برابر تحركات «تشيع انگليسي»
ياسرالحبيب به شدت طرفدار قمهزني و رفتارهايي از اين دست است و اعتقادي به وحدت شيعه و سني ندارد. ولايت مطلقه فقيه را قبول ندارد و دائماً به امام خميني و مقام معظم رهبري توهين ميكند و از شخصيتهاي بزرگ شيعه از قبيل: امام خميني، مقام معظم رهبري، شهيد آيتالله سيدمحمدباقرصدر و سيدحسننصرالله، متنفر است. سرانجام و در پي استفتاي جمعي از علماي شهر احساء در عربستان از رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيتالله العظمي خامنهاي(دام ظله)، ايشان درباره رفتارهاي وحدتشكن اين طيف چنين فرمودند:«يحرم النيل من رموز اخواننا السنه فضلا عن اتهام زوج النبي(ص) بما يخل بشرفها بل هذا الامر ممتنع علي نساء الانبياء و خصوصا سيدهم الرسول الاعظم(ص).
اهانت به نمادها و شخصيتهاي اسلامي برادران اهل تسنن ما حرام است و به طريق اول هر چيزي كه موجب اخلال در شرافت و هر گونه اتهام به همسر نبي مكرم اسلام(ع) باشد، حرام است بلكه اين اقدام نسبت به همسران انبيا ممنوع است و به ويژه نسبت به سرور ايشان حضرت رسول اعظم(ص)».
اين فتوا يكي از 10رويداد بزرگ سال2010 شمرده شد و آتش فتنه ياسرالحبيب كه ميرفت گسترده شود تا حد زيادي خاموش شد. رئيس جامعهالازهر گفت:«با تمجيد و خرسندي، فتواي مبارك حضرت امام علي خامنهاي[مدظلهالعالي] را در خصوص تحريم اهانت به صحابه يا تعرض به همسران حضرت رسول(ص) دريافت كردم. اين فتوايي است كه با دانش صحيح و درك عميق از خطرناكي آنچه كه اهل فتنه انجام ميدهند، صادر شده و بيانگر علاقه و اشتياق به وحدت مسلمانان است. آنچه باعث ميشود بر اهميت اين فتوا افزوده شود، آن است كه عالمي از علماي بزرگ مسلمان و از بزرگترين مراجع شيعه و به عنوان رهبر عالي جمهوري اسلامي ايران، چنين فتوايي را صادر كرد. من از جايگاه علم و با توجه به مسئوليت شرعياي كه دارم، ميگويم تلاش براي وحدت مسلمانان، واجب است و اختلاف بين پيروان مذاهب اسلامي بايد به اختلاف نظر بين علما و صاحبنظران محدود بماند و به وحدت امت اسلامي، لطمه نزند كه خداوند فرموده است: و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم و اصبروا انالله مع الصابرين».
تشيع انگليسي و فتواي آيتالله العظمي سيستاني درباره مقابله با داعش
پس از صدور فتواي جهاد با داعش توسط آيتالله العظمي سيستاني، ياسرالحبيب در شبكه ماهوارهاي خود مردم عراق را به تجمع در برابر بيت ايشان تحريك كرد. اين رويكرد، ادعاي منتقدان جريان شيرازي يعني تقابل با وحدت بين شيعه و سني را عملاً به اثبات رساند. بيت شيرازي معمولاً در اينگونه اوقات مدعي ميشود كه در هر دو مذهب، عدهاي متعصب به جان هم افتادند و جنايات بسياري را رقم زدند!كما اينكه درباره جنگ تحميلي عراق عليه ايران نيز چنين ديدگاهي داشتند. آنان با اين رويكرد، در واقع داعش را در زمره مسلمانان قرار دادند و شيعيان را از ريختن خون آنان بر حذر داشتند.
و كلام آخر
اين جريان جعلي و شيعهنما، با حمايت فرقه شيرازي تأسيس شده و در دو سه سال اخير قوت گرفته و در حال رشد و نمو است. آنها با پنهان شدن در پشت نقاب دين، سعي ميكنند جلوههاي واقعي شيعه بودن را به صورت كاملاً وارونه نشان دهند و با برخورداري از شبكههاي ماهوارهاي متعدد، در پي القاي اين شبهه هستند كه طرح مسائل سياسي در هيئات موجب فرار مردم ميشود! در حالي كه خود اين شبكهها اساساً بر مبناي ايجاد تفرقه بين شيعه و سني بنا شدهاند و با موضعگيريهاي عجيب و غريب خود تصوير ناخوشايند و خشني را از شيعه در سطح دنيا رواج ميدهند.