سعيد احمديان
شناسنامه خراسانيهاست و جزئي جدا نشدني از فرهنگ و ميراثشان؛ سال نو كه ميرسد خيليها لحظهشماري ميكنند براي رسيدن 14 فروردين تا خودشان را به گود چشمه زينلخان اسفراين برسانند و تماشاگر مبارزه كشتيگيراني باشند كه هر ساله كشتي باچوخه را به عنوان يكي از ميراث قديميشان زنده نگه ميدارند، با آن لباسهاي خاص و انبوهي از تماشاگراني كه از سراسر كشور خودشان را به خراسان شمالي ميرسانند.
كشتي كردها
كشتي باچوخه همان كشتي كردي است و در مهد خويش يعني در ميان كردهاي شمال خراسان كوشني يا كشني ناميده ميشود. در قديم بندي كه بر پشت كشتيگيران بسته ميشد كشني ناميده ميشد. اين بند سه رنگ داشت، نمودار سه شعار پر مغز و محتواي ايرانيان باستان «گفتار نيك، كردار نيك و پندار نيك» كه يادگار حضرت زرتشت بوده است. در 12 فروردين سال 1342 مرحوم منوچهر لطيف كه مسئوليتي در تربيت بدني خراسان داشت، نامي جديد براي اين ورزش انتخاب نموده و آن را كشتي باچوخه ناميد. وي میگويد: «كشتي كردي را از سال 1342 به نام كشتي باچوخه معرفي كردم!»
چوخه كه در گذشته «چوخا» گفته ميشد نام نوعي لباس (بالاپوش) سنتي است كه كردهاي شمال خراسان، آن را بر تن ميكردهاند. اين نوع شنل كه به دست زنان از پشم ميش يا بز بافته و سپس دوخته ميشده است هنگام كشتي باچوخه به همراه شال سفيدي بر كمر بسته ميشود و پيژامهاي بر تن كشتيگير قرار ميگيرد.
در اين رقابت چوخهكاران لباسهاي محلي شامل يك پيژامه، پيراهن و كمربند ميپوشند و در مدت كشتي كشتيگيران حق گرفتن زير زانوي حريف را ندارند و در خاك نيز هيچ فني اجرا نميشود. از فنون معروف كشتي باچوخه ميتوان به يانباش، انواع لنگها، قل پيچ، انواع كندنها، گاو تاب، پلنگ شكن، چنارانداز، انواع تابيدنيها و پيچيدنيها اشاره كرد.
كشتي بر روي خاك نرم و با حضور انبوه تماشاگران از زن و مرد و پير و جوان برگزار ميشود. هنگام برگزاري اين كشتي دو نوازنده سرنا و دهل با نواختن موسيقي كرمانجي حال و هواي خاصي به ورزش كشتي باچوخه ميدهند و وقتي زورآزمايي كشتيگيران به اوج ميرسد بر سرعت چوب طبل و سرنا ميافزايند، اين موسيقي مقامي معروف به كوراوغلي است كه با تمهاي سنگين و رزمي نواخته ميشود.
جوايز كشتي باچوخه نيز به سبب ماهيت سنتي و ملياش متفاوت است. در اصطلاح به فاتحان ميدان چوخه «قند» اهدا ميشود! اين قند كه همان جايزه است ميتواند شتر باشد، همچنين گوسفند، قالي، لوازم منزل، وجه نقد و سكه ديگر قندهايي است كه برگزاركنندگان مسابقهها ميتوانند به نفرات اول تا سوم اهدا كنند. غالباً به طور سنتي جوايز كشتي باچوخه از نمادهاي زندگي عشايري كردها نظير قوچ در نظر گرفته ميشود. گاهي اوقات نيز از دستبافتههاي عشاير نظير قالي و جاجيم و گليم استفاده ميشود. البته اين جوايز ميتواند در مناطق مختلف متفاوت باشد. مهم اين است كه جوايز متناسب با شأن اين ورزش بوده و پشتوانهاي براي كشتيگير باشد.
چوخه تنها كشتي بومي و محلي جهاني
تا كنون بيش از 160 نوع كشتي بومي و سنتي و محلي در جهان شناخته شده كه هريك ويژگيهاي خاص خود را دارد. دوري مسافت، اختلافات قومي و تمايزات فرهنگي در بروز چنين ويژگيهايي مؤثر بودند. در اين ميان ميتوان از كشتيهاي سومو در ژاپن، كوخ در ارمنستان، قولج در آذربايجان، كوراچ (كوراش) در ازبكستان، ياغلي گولش در تركيه، چوخه در خراسان، لوچه (لوچو) در مازندران، گيلهمردي در گيلان و زورلاما در آذربايجان، بغل به بغل در ارسنجان، گلي يا روغني در تركيه، گرش در خوزستان، كمر به كمر در تركمن صحرا، پهلواني در زورخانههاي تهران و قم، تركمني در مازندران، سامبو در روسيه و دهها كشتي ديگر نام برد كه سرآمد همه آنان كشتي چوخهاي (چقهاي) بوده است.
نكته مهم اين است كه كشتي باچوخه به غير از خراسان و با عناوين مشابه به نام كوراش، گولش، آليش در ازبكستان، قزاقستان، تاتارستان و... رواج دارد كه پس از استقلال ازبكستان و با تلاشهاي اين كشور، كشتي كوراش، ثبت بينالمللي شده است.
از بين كشتيهاي بومي و سنتي كشورمان تنها كشتي كردي باچوخه است كه جنبه بينالمللي و جهاني پيدا كرده است. در آبان ماه ۱۳۹۰ با تلاش مسئولان و متوليان ورزش كشورمان كشتي كردي باچوخه رسماً جهاني اعلام شد.
ولادمير كراشينكوف دبير كل كميته كشتيهاي سنتي فدراسيون جهاني كشتي در سمينار كشتي باچوخه تأكيد كرد: «با رأي اكثريت اعضاي جهاني كشتيهاي سنتي فدراسيون جهاني كشتي سمينار كشتي چوخه در جهان رسميت يافت. روزي تاريخي براي ايران و كشتي دنياست زيرا يك رشته جديد به رشتههاي كشتي جهان اضافه شد و رسماً اعلام ميكنم كه رشته ورزشي كشتي چوخه در دنيا وجود دارد.» همچنين كشتي باچوخه به عنوان ميراث معنوي در سال 87 به شماره 30 در فهرست آثار ملي ناملموس كشور ثبت شده است.