کد خبر: 902052
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۰
فيلم سينمايي «مصادره» سرشار از جزئياتي است كه مصاديق عيني و ملموس آن را در سال‌هاي پس از انقلاب مي‌توان سراغ گرفت. چهره‌هاي انقلابي، احزاب چپ سنتي و مجاهدين، ملي‌گراها و مذهبيان از اين شمار هستند.
مهدي قنبر

درواقع مصادره درباره گذشته و آينده نسلي است كه بعد از انقلاب در خارج از كشور به تباهي كشيده شده است؛ نسلي كه دچار بحران هويت شده‌ و هويتش به مصادره رفته است. این فيلم به دليل كمدي بودن و با به‌كارگيري عنصر اغراق و كاريكاتور، موقعيت افرادي مانند شخصيت‌هاي اصلي قصه (اسي يارجانلو، خاوندي) به نمايش چهره هايي كه نماينده احزاب گوناگون هستند، مي‌پردازد و مي‌كوشد تا تمامي عناصر كمدي گروتسك يعني ناهماهنگي، خنده‌آوري و خوفناكي، افراط و اغراق، نابهنجاري و كاريكاتور را در فيلم به نمايش بگذارد.
مصادره برخلاف نظر كارگردان اثري صرفاً انساني نيست بلكه كمدي است كه اشارات نسبتاً دقيق سياسي از چهره‌ها، احزاب، وقايع و اتفاقات سياسي دوره خاصي از تاريخ انقلاب را مي‌دهد. لايه رويي فيلم «مصادره» داستان ايرانيان مقيم خارج است كه در اوايل انقلاب به دلايل مختلف سياسي، اجتماعي يا ترس از مجازات احتمالي كشور را ترك كرده‌اند.
مصادره ابتدا با معرفي اسماعيل يارجانلو مأمور خريد ساواك آغاز مي‌شود. او كسي است كه در ظاهري ساده، بي‌خبر از رخدادها و اتفاق‌هاي جامعه و انقلاب است. انتخاب چنين شخصي به‌جز خلق موقعيت‌هاي كمدي و عنصر اغراق بر اين نكته تأكيد دارد كه در جريان اتفاق‌هاي پس از انقلاب افرادي بودند كه جرمي مرتكب نشده بودند ولي از ترس جانشان كشور را ترك كرده‌اند و در اين ميان با مشكلات فراواني هم روبه‌رو شده‌اند. از سوي ديگر آنها همواره بيم مصادره اموالشان را نيز در كشور داشته‌اند. اين حرف فيلم صرف‌نظر از اينكه سازندگان اثر چه كساني هستند در نگاه نخست به نظر عبور از خط قرمز به‌حساب مي‌آيد. وجه ‌دوم فيلم «مصادره» به ناملايماتي كه براي شخصيت اصلي قصه و گروهي از ايرانيان پيش مي‌آيد، بازمي‌گردد. فيلم معتقد است اين گروه از ايرانيان خارج از كشور دچار نوعي بي‌هويتي و مشكلات اقتصادي هستند و به دليل غم نان در كشوري غريب به‌ناچار تن به پذيرش حضور در گروه‌هاي معاند و مخالف نظام مي‌دهند.
وجه سوم فيلم تعبير فيلمساز از مصادره در مفهوم خاص آن است، يعني چهره‌ها و شخصيت‌هايي كه در داخل انقلاب و به گفته شخصيت بازجو، نفوذي‌هايي هستند كه رنگ عوض مي‌كنند فيلم در لايه‌هاي زيرين و با استناد به نام اثر، اين نكته را گوشزد می‌كند كه اين افراد در طول سال‌ها كوشيده‌اند انقلاب را به نفع خود مصادره كنند. آنها همان كساني هستند كه با تندروي‌هاي كور، عامل فرار افرادي مانند يارجانلوها به‌عناوين ‌مختلف شده‌اند و امروز پس از سال‌ها كه از انقلاب گذشته يا خسته شده‌اند يا اهداف و آرمان‌هايشان رنگ‌باخته و قصد پياده شدن از قطار انقلاب را دارند، پس با اختلاس‌هاي ميلياردي و فروش اموال مصادره شده از كشور متواري مي‌شوند، از اين‌ رو فيلم مي‌كوشد تا به آسيب‌شناسي اين رخداد سياسي و اقتصادي نيز بپردازد.
فيلم «مصادره» بر اين نكته تأكيد مي‌كند كه مشكل افرادي مانند يارجانلوها اشتباهات خودشان است. در سكانس پايان فيلم نيز يارجانلو با انبوهي از مشكلات رها مي‌شود تا براي بازپس‌گيري ملكش در كشور اقدام كند. به‌ اين ‌ترتيب مشكلات او به اتمام نرسيده و اكنون در آغاز راه است.
بنابراين برخلاف ظاهر فيلم، «مصادره» از هيچ خط قرمزي عبور نمي‌كند و حرف جديدي را در قالب كمدي گروتسك نمي‌زند. حرف اصلي و هدف نهايي فيلم نمايش دربه‌دري‌هاي اسي يارجانلو و مشكلات ايرانيان خارج از كشور يا علت خروج آنها نيست، حتي هدف آسيب‌شناسي فعاليت گروه‌هاي سياسي در برهه‌ای از زمان هم نيست بلكه مهم‌ترين حرف فيلم «مصادره» به‌كارگيري اين لفظ در معناي مفهومي و خاص آن است، يعني بيان اين مطلب كه چگونه در اين سال‌ها افرادي نفوذي مانند خاوندي يا بهتر بگوييم خاوري‌ها به درون سيستم نفوذ كرده‌اند و قصد مصادره انقلاب را داشته‌اند و چه آسيب‌هايي بر پيكره انقلاب وارد كرده‌اند و در نهايت نيز چگونه با ثروت ملي از كشور متواري شده‌اند. همچنين اين افراد در جريان انقلاب نيز با تندروي‌هايشان باعث خروج بسياري چهره‌ها و شخصيت‌ها از كشور شده‌اند، البته فيلم در پايان و به شكل كمدي راه‌حل بازگشت آنان را نيز ارائه مي‌دهد كه بهتر است كساني كه در اين ميان متضرر شده‌اند اختلاسگران را به‌ صورت قاچاقي و شبانه به مرز مكزيك تحويل دهند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار