به گزارش خبرنگار ما، قاتل كه مرد 40سالهاي به نام شاهين است شامگاه يكشنبه 26 فروردينامسال برادر 38سالهاش را به نام كيوان داخل خودروي گرانقيمتش در چهارراه اتحاد حوالي خيابان دماوند با شليك دو گلوله به قتل رساند و از محل گريخت. با كشف جسد مقتول داخل خودروي آزراي خودش تيم جنايي به سرپرستي بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران در محل به تحقيق پرداختند. تيم جنايي با بررسي فيلم دروبين مداربسته محل حادثه دريافتند قاتل مرد ميانسالي است كه پايش ميلنگد و خيلي زود بررسيهاي تخصصي مأموران نشان داد قاتل برادر مقتول به نام شاهين است. بدين ترتيب مأموران راهي محل زندگي شاهين شدند و وي به اتهام قتل برادرش بازداشت كردند.
صبح ديروز متهم براي بازجويي به دادسراي امور جنايي منتقل و مدعي شد به خاطر اختلاف 15ميليون توماني برادر كوچكترش را به قتل رسانده است. متهم به دستور بازپرس پرونده براي مشخص شدن سلامتي روحي و روانياش به پزشكي قانوني معرفي شد.
گفتوگو با متهم
متأهلي؟
بله، سه فرزند دارم، دو دختر و يك پسر.
به چه كاري مشغولي؟
قبلاً مغازه لوازم خانگي داشتم، اما مدتي است شغل درست حسابي ندارم.
چرا؟
وضع مالي پدرم خيلي خوب است. چند سال قبل يكي از مغازههاي پدرم را در تهرانپارس با 15ميليون تومان وديعه و ماهي 500 هزار تومان اجاره كردم و فروش لوازم خانگي زدم. وضعيت خوبي داشتم تا اينكه مهرسال گذشته در حال رفتن به سمت مغازهام بودم كه تصادف كردم و از ناحيه پا به شدت آسيب ديدم. پس از اين حادثه مغازه را بستم و مدتي هم در بيمارستان بستري شدم و الان هم كه پايم آسيب ديده و هنگام راه رفتن ميلنگم.
بعد چه شد؟
پس از حادثه پدرم مغازه را به شيريني فروشي به مبلغ 30 ميليون تومان وديعه و پرداخت 3ميليون و 700 هزار تومان ماهانه اجاره داد و من هم بعد از آن با خودروام در يك شركت مسافربري اينترنتي مسافركشي ميكنم.
شما كه پدر پولداري داري، چرا به خاطر 15ميليون تومان برادرت را به قتل رساندي؟
وقتي مغازه را اجاره دادند هر ماه مبلغي به حسابم واريز ميكردند، اما پدرم 15ميليون تومان وديعه مغازه را كه دستش بود به من نميداد. هر وقت درخواست پول ميكردم پدرم مرا به برادرم و برادرم مرا به پدرم حواله ميداد. از طرفي پدرم يكي از مغازههايش را به برادرم داده بود و تمامي حساب و كتاب او دست كيوان بود اما حاضر نبود پول وديعه مرا بدهد. حتي يكبار پدرم مرا مسخره كرد و گفت بروم پولم را از مادرم بگيرم در صورتي كه مادرم سهسال قبل فوت كرده است.
يعني شما از اول تصميم به قتل گرفته بودي؟
نه، من عيد امسال يك اسلحه به قيمت 6ميليون تومان خريدم و قصد داشتم برادرم را بترسانم و پولم را بگيرم اما شب حادثه اشتباه كردم و به سوي برادرم شليك كردم.
درباره شب حادثه توضيح بده؟
آن شب آخرين مسافرم را در خيابان پياده كردم و به طرف خانهام رفتم كه ديدم برادرم در حال بستن مغازهاش است. از او خواستم با هم حرف بزنيم كه قبول كرد. من به خانهام رفتم و ماشينم را پارك كردم و اسلحه را از داخل انباري برداشتم و به مغازه برادرم آمدم. دو نفري سوار خودروي او شديم و به راه افتاديم. در نزديكي محل حادثه به خاطر اختلاف حسابمان با هم مشاجره كرديم كه عصباني شدم و دو تير به سوي او شليك كردم.
پس از حادثه دوباره به محل حادثه بازگشتي؟
همان ابتدا دوباره برگشتم و فهميدم كيوان فوت كرده است و بعد با خودروي عبوري از محل رفتم و ساعتي بعد با خودروي خودم به محل قتل برگشتم كه ديدم مأموران پليس و بازپرس در حال بررسي هستند كه فرار كردم.
متوجه دوربين مداربسته در محل حادثه شدي؟
نه، اصلاً خبر نداشتم در آن نزديكي دوربين مداربسته باشد.
فكر ميكردي به اين زودي شناسايي و دستگير شوي؟
نه، فكر نميكردم به اين زودي دستگير شوم. من تا صبح فضاي مجازي را بررسي ميكردم تا ببينم درباره قتل برادرم مطلبي منتشر ميشود يا نه. اما تمامي وسايل شخصيام را داخل ساكم گذاشتم و ميخواستم به بهانه كار كردن در شهرستان از تهران فرار كنم تا بعد از اينكه آبها از آسياب افتاد دوباره به تهران برگردم كه ساعت 10 صبح دستگير شدم.
چرا؟
عذاب وجدان داشتم. دوست نداشتم پس از حادثه در تهران باشم چون واقعاً عذاب وجدان آزارم ميداد.