کد خبر: 903864
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۲
حاشيه‌هايي بر اثر «ناگفته‌هايي از زندگي سياسي سپهبد قرني»
در اين نوشتار، نخست نگاهي بيفكنيم به فرهنگ شهادت و پاسداشت شهيد در اسلام، خصوصاً از ديدگاه مكتب تشيع و مي‌دانيم كه پيشوا و مقتداي تمامي شهداي راه اسلام، سرور و سالار شهيدان، آقا اباعبدالله‌الحسين ( ع) است.

غلامرضا صفايي

در اين نوشتار، نخست نگاهي بيفكنيم به فرهنگ شهادت و پاسداشت شهيد در اسلام، خصوصاً از ديدگاه مكتب تشيع و مي‌دانيم كه پيشوا و مقتداي تمامي شهداي راه اسلام، سرور و سالار شهيدان، آقا اباعبدالله‌الحسين ( ع) است. بديهي است كه از عاشوراي سال61 هجري تا به امروز هر كجا اسلام با خطر يا انحرافي مواجه شده است، جوانمرداني از تبار عاشورايان به پا خاسته و با ايثار جان خود خطر و انحراف را از ساحت مقدس اسلام دور كرده‌اند و اين مهم ميسر نشده است، مگر در پرتو اهتمام و توجه مستمر مردم مسلمان به بزرگداشت ياد و نام شهداي عاليقدر عاشورا كه نه تنها در ايام محرم بلكه در تمامي مراسم مذهبي كه در گوشه و كنار جامعه اسلامي ما وجود داشته و خواهد داشت ايثار و فداكاري آنان مطرح و از اين طريق روح حماسي عاشورايي در كالبد جامعه دميده مي‌شود.
پرچمدار نهضت پيام‌رساني و بزرگداشت شهيدان كربلا اسوه‌ صبر و مقاومت حضرت زينب (س) بوده است كه به راستي«كربلا در كربلا مي‌ماند اگر زينب نبود.» بر اساس اين باور و در همين راستاست كه انديشمندي شيعي در حوزه مبارزه با دشمنان اسلام توصيه‌اي به اين مضمون دارد: در جريان مبارزه حق با باطل اگر نتوانستي حسيني عمل كني پس زينبي باش، اگر نه در زمره يزيديان تاريخ خواهي بود با اين اميد كه ما نيز بتوانيم با بزرگداشت ياد و نام شهداي گرانقدر انقلاب اسلامي پيام آنها را به نسل‌هاي آينده منتقل كنيم و پاسدار فرهنگ ظلم برانداز و كفرستيز شهادت باشيم تا در زمره يزيديان تاريخ قرار نگيريم. شهيد محمدولي قرني در كاروان شهيدان انقلاب اسلامي ايران چه جايگاهي دارد؟ براي پاسخ به اين پرسش نگاهي گذرا به زندگي و سابقه مبارزاتي آن شهيد داشته باشيم گرچه با ارائه اسناد و مدارك در متن كتاب اين مبحث به طور مفصل مورد بررسي قرار گرفته است. افسري در زمان شاه و نظام طاغوت تا درجه سرلشكري ارتقا يافته و همين كه متوجه اسلام‌زدايي و ستمكاري شاه و جنايات و خيانات امريكا در ايران شده است، به تمام مزاياي مادي مقام و منزلت، حقوق سرلشكري و ارتقا به درجات بالاتر پشت‌پا زده و اين تحول دروني دفعتاً نبوده، بلكه با تعقل ، انديشه و مطالعات تاريخي، ديني و آشنايي با قرآن و اهل‌بيت( ع) همراه بوده است. دوستان نزديك ايشان اين تحول را طي نامه‌اي مفصل كه گزيده‌اي از آن را در اينجا مي‌آوريم چنين بيان كرده‌اند: اغلب افرادي كه بعد از آن ماجرا به ارتشبدي، حتي نخست‌وزيري رسيدند در جميع جهات در مراتب بسيار پايين‌تر و دورتري از سرلشكري قرار داشتند.
او به اقتضاي سمت، هوش و شايستگي خود و نزديكي به مراكز قدرت، به خصوص در آن بازار قحط‌الرجال، خودبه‌خود به اين مقامات مي‌رسيد، ولي ايشان تن به پستي و ذلت كه مستلزم احراز چنان مناصبي در آن روزگاران بود نداد. قرني خميرمايه ديگري داشت و براي خدمت به هموطنان ستمديده‌اش جهت و سير مخالفي را انتخاب كرد كه گذشته از شش سال زندان و محروميت‌هاي مختلف تا اواخر عمر عملاً تحت نظر بود. علت انتخاب چنين راهي در چنان شرايط ويژه و مرفَهي چيست؟و مگر انگيزه حر رياحي در جدا شدن از يزيد و پيوستن به امام حسين(ع) چه بود؟
آيا مي‌توان بين شهادت وي با شهادت شهيد گرانقدر آيت‌الله مرتضي مطهري ارتباطي برقرار كرد؟ هر چند آيت‌الله شهيد مطهري به عنوان بزرگ‌ترين ايده‌پرداز(ايدئولوگ) و معمار فرهنگي انقلاب اسلامي بعد از امام راحل به شمار مي‌آيد و در جايگاه رفيع آن بزرگوار در عرصه فرهنگي كه بارزترين بُعد انقلاب است هيچ ترديدی وجود ندارد اما به اعتبار فاصله اندك شهادت اين دو شهيد (10 روز) آن هم در روزهاي بحراني و آغازين انقلاب و نيز به اعتبار اينكه عامل شهادت و ترور هر دو شهيد، گروهك فرقان بوده است به نظر مي‌رسد با توجه به چند نكته بتوان رابطه بين اين دو شهادت را كشف كرد. در روزهاي پاياني دوران ستمشاهي محمدرضاشاه مي‌گويد: اگر سلطنت نباشد، اگر من بروم ايران ايرانستان مي‌شود، يعني بعد از من و بعد از فروپاشي رژيم سلطنت، اتحاد مردم ايران از هم پاشيده مي‌شود و مناطقي چون كردستان، آذربايجان و بلوچستان از ايران جدا خواهد شد و در مركز ايران كشور كوچكي به نام ايرانستان پديد مي‌آيد بدون نفت و پشتوانه و آسيب‌پذير و شاهد بوديم كه در روزهاي آغازين پيروزي انقلاب در مناطق نام برده شده توسط ايادي دشمنان اسلام زمزمه‌هاي شوم جدايي‌طلبي شروع شد كه بحراني‌ترين اين مناطق كردستان بود، به طوري كه پادگان مهاباد را در روزهاي پاياني بهمن1357 تصرف كردند و فرماندهان ارتش را كه به فرمان امام راحل از پادگان محافظت مي‌كردند شهيد كردند و سلاح‌هاي سبك و سنگين آنها به غارت رفت. چند روز بعد پادگان سنندج مورد تعرض و حمله قرار گرفت. شهيد قرني با موضع قاطع خود توسط جان‌بركفان ارتش، اين پادگان را از خطر سقوط نجات داد و خطر تجزيه كشور را در منطقه خنثي كرد.
نكته در خور توجه اينكه سرلشكر قرني روزگاري سرلشكر همان شاهي بود كه دلش مي‌خواست بعد از او ايران ايرانستان شود كه پافشاري و قاطعيت وي براي سركوبي ضد انقلاب با نثار جان خود ضمن اثبات اطلاعات خود از امام (ره) و حفظ اسلام و ميهن اسلامي بار ديگر شاه ستيزي خود را ثابت كرد. دشمنان اسلام كه در بُعد نظامي او را مانع بزرگي در تحقق اهداف خود ديدند ترور وي را در دستور كار خود قرار دادند و در سوم ارديبهشت ماه1358 وي را شهيد كردند و در گام بعدي سراغ معمار ساختار فرهنگي انقلاب آيت‌الله مرتضي مطهري رفتند و شخصيتي را هدف قرار دادند كه بعد از امام بزرگ‌ترين پاسدار و مرزبان و حافظ تماميت ايدئولوژي اسلام بود. مي‌توان گفت خون اين دو شهيد، تماميت ارضي و تماميت فرهنگي اسلام ناب محمدي را در انقلاب بيمه كرد و اگر بگوييم كه شهيد قرني به عنوان سرباز اسلام پيشقراول شهيد مطهري و تمامي شهداي گرانقدر انقلاب شد، سخن گزاف نگفته‌ايم و متوجه قدر و منزلت شهيد سپهد قرني خواهيم شد.
با توجه به جايگاه و منزلت شهيد، با اين انديشه‌هاي والا و آن ايثار، از اينكه تاكنون نسبت به معرفي شايسته و بزرگداشت او قصور يا تقصير كرده‌ايم بايد از روح بلند او پوزش بخواهيم.
در پايان اين مقال، از همه كساني كه به انتشار اثر تاريخي«ناگفته‌هايي از زندگي سياسي سپهبد قرني» اقدام ورزيده يا نقاط قوت و ضعف اين تلاش را برشمرده‌اند، سپاسگزاري و همه علاقه‌مندان به ويژه نسل جوان را به مطالعه اين اثر ارجمند دعوت مي‌كنم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار