حكايت حجاب و گشت ارشاد سالهاست به يكديگر گره خورده است. اين ماجرا هرازچندگاهي با بهانهاي تازه به موضوع روز تبديل ميشود و چالشهايي را در بين مردم ايجاد ميكند. نكته قابل تأمل در اين ميان اظهارنظرهاي چهرههاي سياسي و دولتي است كه به نوعي در نقش اپوزيسيون فرو ميروند و ماجرا را از يك اتفاق ساده و بديهي به معضلي تبديل ميكنند كه پايانش ايجاد دوقطبي ميان افراد محجبه و بدحجاب در جامعه است؛ دوقطبياي كه بيترديد هيچ منفعتي را براي جامعه در پي ندارد اما گاهي به نظر ميرسد برخي از مسئولان و درست همانهايي كه در مباحث مرتبط با حجاب مطابق قانون نقشها و وظايفي را بر عهده دارند به جاي ارائه گزارش اقدامات و بيان نقاط ضعف خود در جايگاه منتقد مينشينند و عملكرد ديگران را نقد ميكنند. به بيان ديگر اگر امروز تنها وجه برخورد با پديده بدحجابي در گشت ارشاد خلاصه شده و عملكرد نيروي انتظامي زير ذرهبين منتقدان و گردانندگان پروژههايي نظير «نه به حجاب اجباري» است به دليل كمكاري و ضعف عملكرد 26 دستگاهي است كه مطابق قوانين و مصوبات حجاب و عفاف در اين حوزه نقش داشتهاند و بار اين ضعف عملكرد بر دوش نيروي انتظامي به عنوان يكي از اين دستگاهها افتاده است، اگرچه بخشي از وظايف نيروي انتظامي در حوزه حجاب و عفاف نيز ايجابي است و تنها در يك بند از وظايف اين دستگاه به حوزههاي سلبي و برخورد با بدحجابان به عنوان برهمزنندگان نظم عمومي تأكيد شده است.
حجاب و عفاف زن ايراني حكايت ديروز و امروز نيست. زن ايراني حتي در آثار باقيمانده در تخت جمشيد هم حجاب بر سر دارد و پوشيده است و هنوز هم نگاه عمومي مردم نسبت به حجاب آنچنان مثبت است كه حجاب را به عنوان يك مطالبه عمومي در سطح جامعه مطرح ميكند، بهخصوص اينكه حجاب تنها ابزاري براي پوشش زنان نيست بلكه نمادي از فرهنگ اسلامي است و مبلغي براي اين دين و مرام است. به همين خاطر هم است كه در بسياري از كشورهاي غربي همزمان و همراستا با پروژه اسلامهراسي ممنوعيتهايي را براي حجاب در نظر ميگيرند چراكه حضور يك زن محجبه در جامعه به نوعي اسلام و فرهنگ اسلامي را تبليغ و ترويج ميكند. شايد بر همين اساس هم باشد كه مركز ثقل برنامههاي فرهنگي اپوزيسيون خارجنشين و عوامل آن موضوع عفاف و حجاب را نشانه گرفته است زيرا بهترين راهكار براي نفوذ بر يك جامعه تغيير نگاه و باورها و ارزشهاي زنان به عنوان نيمه تأثيرگذار آن جامعه است. مصوبه حجاب و عفاف اما بر اساس همين مطالبه عمومي به تصويب رسيده و تكاليف همه دستگاهها را در بحث حجاب و عفاف به عنوان يك نماد فرهنگي روشن كرد. 26 دستگاهي كه در اين زمينه وظيفههايي عموماً از جنس ايجابي و فرهنگي دارند و تنها دستگاه با وظايف سالبه نيروي انتظامي است هرچند نيروي انتظامي هم بخشي از وظايفش در حوزه عفاف و حجاب بر اساس مصوبه 427 شوراي عالي انقلاب فرهنگي ايجابي است.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با 21 وظيفه، وزارت بازرگاني با 13 وظيفه، سازمان صدا و سيما با 31 وظيفه، نيروي انتظامي با 21 وظيفه، سازمان جوانان با 14 وظيفه، سازمان تبليغات اسلامي با 12 وظيفه، وزارت آموزشوپرورش با 21 وظيفه، وزارت علوم با 17 وظيفه، مركز زنان و خانواده با شش وظيفه، وزارت ارتباطات با هشت وظيفه، سازمان تربيت بدني با 18 وظيفه شهرداري با 10 وظيفه، وزارت بهداشت با 17 وظيفه، ستاد امر به معروف و نهي از منكر با 11 وظيفه، سازمان بهزيستي با پنج وظيفه، وزارت امورخارجه با 10 وظيفه، وزارت كار با پنج وظيفه، مجلس شوراي اسلامي با هفت وظيفه، وزارت كشور با 11 وظيفه، سازمان مديريت و برنامهريزي با 9 وظيفه، قوهقضائيه با پنج وظيفه، وزارت مسكن با 9 وظيفه، سازمان ميراث فرهنگي با 11 وظيفه، بسيج با شش وظيفه، وزارت راه با هفت وظيفه و سازمان تبليغات اسلامي با 12 وظيفه سازمانها و نهادهايي هستند كه در مصوبه 427 شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي گسترش عفاف و حجاب نام وظايفشان ذكرشده است.
مصوبهاي با تعيين وظيفه براي 26 دستگاه
طرح راهكارهاي اجرايي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب 13 دي 1384 به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيد. بر اساس اين طرح 26 وزارتخانه، سازمان و دستگاه اجرايي موظف به اجراي اصولي براي گسترش فرهنگ حجاب و عفاف شدند. در اين ميان سازمان صدا و سيما با 31 وظيفه براي گسترش فرهنگ حجاب و عفاف در رأس اين 26 دستگاه قرار دارد و بعد از آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و آموزش و پرورش با 21 بند از شرح وظايف در جايگاه بعدي قرار ميگيرند. شايد جالب باشد بدانيد حتي وزارت راه و شهرسازي هم در اين زمينه وظايفي را بر عهده دارد اما از ميان تمام دستگاههاي مسئول در حوزه عفاف و حجاب تنها دستگاهي كه مردم به عنوان متولي اين امر ميشناسند نيروي انتظامي و گشت ارشاد است. اين در حالي است كه وظايف نيروي انتظامي هم در اين باره به گشت ارشاد محدود نميشود و قسمت اعظم اين وظايف ايجابي است.
صدا و سيما در مصوبه حجاب و عفاف
بيترديد رسانهها نقش مهمي در شكلدهي به ذائقههاي فرهنگي مردم و نهادينه كردن امور فرهنگي در جامعه دارند.
سازمان صدا و سيما به عنوان بزرگترين نهاد فرهنگي و رسانهاي كشور با تمام امكاناتي كه در اختيار دارد در مصوبه 427 شوراي عالي انقلاب فرهنگي تحت عنوان مصوبه حجاب و عفاف بيشترين وظايف را بر عهده دارد.
اهتمام ويژه درخصوص معرفي و ترويج فرهنگ عفاف به منظور نهادينهسازي و جذاب نمودن آن، تبيين نقش حجاب و عفاف در افزايش سلامت جامعه و بهرهوري آن از طريق توليد برنامههاي مختلف، فرهنگسازي در زمينه اصلاح پوشش نامناسب و ارائه راهحلهاي مؤثر و فوري از طريق توليد برنامههاي كارشناسي، گفتمان، توليد فيلم، تيزرهاي تلويزيوني و... تبيين و آموزش احكام شرعي حجاب و عفاف و رعايت حريم عفاف در خانه و اجتماع و آموزش معيارهاي رفتار صحيح زن و مرد جهت برقراري روابط متعادل اجتماعي، اينها تنها چهار بند نخست از وظايف سيويكگانه سازمان صدا و سيما براي گسترش فرهنگ حجاب و عفاف است؛ دستگاهي كه شايد ضعيفترين عملكرد را در نهادينه كردن موضوع حجاب و پاسخگويي به شبهات ايجاد شده در اين باره دارد.
آموزش و پرورش
بعد از خانواده مهمترين آموختههاي افراد در دوران تحصيل و در ارتباط با گروههاي همسال و معلمها شكل ميگيرد. به عبارت ديگر بچهها پس از پدر و مادر از معلمان خود الگو ميگيرند و بسياري از آموزههاي فرهنگي در دوران تحصيل در درون افراد نهادينه ميشود. آموزش و پرورش هم يكي از نهادهايي است كه در حوزه گسترش فرهنگ عفاف و حجاب و مصوبه 427 شوراي عالي انقلاب فرهنگي با 21 وظيفه در جايگاه دوم اهميت قرار دارد.
آموزش، ساماندهي، توجيه و بهكارگيري مديران، معلمان و تمامي پرسنل مدارس براي ترويج فرهنگ عفاف و حجاب در بين دانشآموزان و سازمانهاي مربوط نظير بسيج، انجمنهاي اسلامي و... ، انجام تحقيقات الزام در مورد بسط حيا و عفاف در مدارس به منظور اجراي برنامههاي فرهنگي، تربيتي و پرورشي در آن، گنجانيدن موضوع عفاف و حجاب از ديدگاه آيات و روايات همراه با تبيين ضرورت و فلسفه آن براي دانشآموزان در 35 كتب درسي تمامي مقاطع تحصيلي، اهتمام به مثبتنگري و زيباانديشي در مورد فرهنگ عفاف و حجاب در تأليف كتب درسي؛ اينها هم بخشهايي از وظايف وزارت آموزش و پرورش در حوزه حجاب و عفاف است. اما با نگاهي گذرا به وضعيت حجاب در ميان دانشآموزان دختر ميتوان دريافت اين سازمان هم در انجام وظايف خود به درستي عمل نكرده است. همچنانكه در بحثهاي آموزشي نيز نواقص و انتقادات فراواني به اين نهاد وارد ميشود. به همين خاطر خروجي مناسبي از وزارت آموزش و پرورش را هم شاهد نيستيم.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
بديهي است اصليترين ساختار شكل گرفته در كشور براي مباحث فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است و در اين بين وظيفه اين سازمان در نهادينه كردن و گسترش موضوع عفاف و حجاب هم غير قابل انكار و حياتي است.
بر اساس مصوبه حجاب و عفاف 21 وظيفه بر عهده اين وزارتخانه گذاشته شده است. از جمله جلوگيري از انتشار و تبليغ كانالهاي فرهنگي كه با فرهنگ عفاف و حجاب مغايرت داشته باشد مانندكتاب، فيلم، نشريات، تئاتر و... ، ترويج الگوهاي مناسب براي عفاف و حجاب و ممانعت از ترويج فرهنگ مدگرايي منفي در محصولات و كانالهاي فرهنگي، اهتمام الزام براي اجراي قانون «منع استفاده ابزاري از تصاوير زنان در مطبوعات» و همچنين نظارت فرهنگي بر اينترنت و ايجاد سياستهاي حمايتي و هدايتي به منظور تعميق فرهنگ عفاف و حجاب و جلوگيري از ورود و گسترش مظاهر تهاجم فرهنگي ازجمله وظايفي است كه در اين قانون بر عهده وزارت ارشاد گذاشته شده است.
در اين ميان اما رها شدن فضاي مجازي و وادادگي فرهنگي در اين فضا يكي از اصليترين مجاري تهاجم فرهنگي و آسيب رساندن به باورهاي عميق مذهبي مردم ايران از جمله مسئله حجاب و عفاف به شمار ميرود. از اين گذشته استفاده ابزاري از زنان در تبليغات رسانهاي موضوعي است كه امروز به بخشي از فضاي عادي جامعه تبديل شده است. بگذريم از اينكه اگر سراغ بازار كتاب و بهخصوص بازار كتابهاي روانشناسي برويم با وضعيت آشفتهاي مواجه خواهيم شد كه جداي از آسيب به مقولهاي از جنس عفاف و حجاب وضعيت رواني و ساختارهاي اجتماعي جامعه را هم هدف گرفته است.
نيروي انتظامي
شايد شناخته شدهترين دستگاه در موضوع حجاب و عفاف نيروي انتظامي باشد؛ تنها دستگاهي كه در عمل به اغلب وظايف قانوني خود در اين حوزه پايبند است و عمل ميكند. در مصوبه حجاب و عفاف در21 بند به وظايف قانوني نيروي انتظامي در اين زمينه تأكيد شده است. ازجمله وظايف قانوني نيروي انتظامي درباره مصوبه حجاب و عفاف ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
- اعلام حدود و ضوابط قانوني عفاف و ملاكهاي بدحجابي در جامعه به منظور تشخيص مصاديق آن.
- همكاري با سازمانهاي ذيربط در فضاسازي تبليغي و فرهنگي در تمامي مسيرهاي منتهي به كوهستانها و تفرجگاههاي كوهستاني و ساير اماكن عمومي و تفريحي.
- الزام اتحاديهها، سنديكاها و صنوف در مقابله با بدحجابي.
- تذكر به افراد بدحجاب و برخورد با آنها طبق ضوابط قانوني در اماكن عمومي شهر.
- پيشنهاد لايحه قانوني به مراجع قانونگذار در خصوص رعايت پوشش مناسب هنگام رانندگي.
- برخورد قانوني با افراد خياباني، افراد بدحجاب و باندهاي اصلي فساد و فحشا.
- نظارت و كنترل قانوني و اصولي بر وضعيت اماكن تفريحي و عمومي نظير پاركها، سالنهاي سينما، سالنها و اماكن ورزشي، كوهستانها، سواحل دريايي، جزاير، مناطق آزاد تجاري، فرودگاهها، پايانهها و... (با مشاركت نهادها و دستگاههاي ذيربط).
- اهتمام بيشتر به آگاهسازي جامعه از آثار مثبت اجتماعي و اخلاقي حجاب و عفاف و نتايج منفي رعايت نكردن آن از طريق خلق آثار فرهنگي، هنري و تبليغي (با مشاركت دستگاههاي ذيربط).
- ممانعت از توليد، توزيع و نمايش محصولات سمعي و بصري غيرمجاز و نمايش لباسهايي كه موجب بيعفتي و بدحجابي ميشوند.
- كنترل و نظارت جدي بر رعايت حدود و ضوابط قانوني عفاف در مجتمعهاي مسكوني، برجها و شهركها از طريق مديريت بر اينگونه اماكن.
- توجه و نظارت بر مراكز خطرناك، ويژه و آلوده و اولويت دادن به اين برنامهها و مراكز حساس و سلب ابتكار عمل از آنان در نفي امنيت اجتماعي زنان.
- آموزش، ساماندهي و بهكارگيري نيروهاي آگاه زنان جهت نظارت بر رعايت حجاب و پوشش در اجتماع، با رعايت حريم و حرمت شخصي افراد.
- توقيف خودروهاي دولتياي كه سرنشينان آن شئونات اسلامي را رعايت نميكنند.
تنها دستگاهي كه به وظيفهاش عمل كرده است
به طور يقين همه ما تصديق ميكنيم تنها دستگاهي كه به وظايف خود در حوزه قانون گسترش عفاف و حجاب عمل كرده نيروي انتظامي است. به بيان ديگر اگر ساير دستگاهها و نهادها از جمله معاونت زنان و مجلس شوراي اسلامي به وظايف ايجابي خود در حوزه عفاف و حجاب عمل ميكردند شرايط جامعه به گونهاي پيش نميرفت كه نيروي انتظامي به عنوان بازوي نظارتي وارد حوزه برخورد سلبي شود. شايد برخورد تند گشت ارشاد با خانمهاي بدحجابي كه به نوعي آسيبديده اجتماعي به شمار ميروند قابل انتقاد باشد اما چه كسي قرار است از كمكاري 25 نهاد مسئول در حوزه گسترش عفاف و حجاب انتقاد كند؟