کد خبر: 905949
تاریخ انتشار: ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۹
دنيا حيدري

بي‌توجهي در ورزش ايران حرف اول و آخر را مي‌زند. بي‌توجهي‌اي که وقتي با عدم ثبات مديريت و ضعف آن همراه مي‌شود، مي‌تواند به کشنده‌ترين آفت براي ورزش کشور تبديل شود، آفتي که برخي رشته‌ها را زودتر و برخي ديگر را ديرتر از پاي درمي‌آورد، آفتي که اين روزها به جان هندبال افتاده و در حال زدن ريشه آن است.
باورش سخت است؛ تيمي که هفت سال قبل براي نخستين بار موفق به کسب عنوان نايب‌قهرماني در رقابت‌هاي آسيايي گوانگژو شد، اين روزها در خطر انقراض است و شرايط اسفناکي دارد تا جايي که نه اغراق است و نه دور از ذهن که به‌رغم داشتن استعدادهاي فراوان خيلي زود پرونده‌اش براي هميشه در ورزش ايران بسته شود و به خاطرات بپيوندد!
نايب‌قهرماني در بازي‌هاي آسيايي مي‌توانست آغاز راه موفقيت باشد، عنواني که کسب آن در گوانگژو اميدواري‌هاي زيادي را به وجود آورد، آن هم براي رشته‌اي پراستعداد که همان يک موفقيت هم با غفلت و بي‌توجهي مسئولان به اولين و آخرين آن تبديل شد، توانست بازيکنان اين رشته را به جايگاهي قابل توجه برساند. با اين حال خوابيدن در باد موفقيتي که در گوانگژو به دست آمد و مديريت ضعيف، خيلي زود هندبال را به زانو درآورد و آن را به رشته‌اي متروک تبديل کرد، در شرايطي که استعدادهاي فراوان آن طي سال‌ها توانستند براي به نمايش گذاشتن توانايي‌هاي خود با رفتن به تيم‌هاي خارجي لژيونر شوند.
اين بي‌توجهي اگرچه تنها مختص به هندبال نيست و رشته‌هاي پراستعداد و پرطرفداري چون جودو را هم طي سال‌هاي اخير تحت تأثير قرار داده و از پاي درآورده، اما در برخي رشته‌ها مانند هندبال، نمود بيشتري داشته است. رشته‌اي که با توجه به استعدادهاي فراوان و ظرفیت خوبي که دارد، مي‌تواند به راحتي راه موفقيتي که هفت سال پيش استارتش در بازي‌هاي آسيايي گوانگژو زده شد را ادامه دهد، اگر اندکي بيش از قبل مورد توجه و حمايت قرار گيرد و فکري جدي به حال رئيسي شود كه يک سال است دغدغه‌اش نه هندبال است و نه بلاتکليفي تيم ملي از هم پاشيده‌اش که به دست گرفتن مديريت باشگاه‌هاي فوتبال اصفهان است. نگاه پيش‌پا افتاده‌اي که از يک‌سو بر ناکامي‌هاي اين رشته افزوده و از سوي ديگر استعدادهايش را به يغما برده و ستاره‌هايش را بر آن داشته تا با گرفتن تابعيت کشورهاي ديگر استعدادهاي خود را شكوفا و خرج آن كشورها كنند.
داستان هندبال که اين روزها در رشته‌هاي زيادي مي‌توان نمونه آن را کم و بيش ديد، داستان بي‌توجهي‌هايي است که زنگ خطر آن بارها و بارها به صدا درآمده، اما گوشي براي شنيدن آنها نبوده است. زنگ خطري که زماني به صدا درآمد كه آقايان ‌ چشم در چشم خبرنگاران گفتند که با تمام شدن مسابقات، بازيکنان به خانه‌هايشان مي‌روند تا اندکي قبل از مسابقات بعدي و بدون هيچ نگراني‌اي از بي‌برنامگي‌هاي خود براي تيم‌هاي ملي پرده بردارند تا امروز شاهد آن باشيم که همين بي‌برنامگي‌ها و بلاتکليفي‌هاي تيم ملي که وجود خارجي ندارد، فدراسيون جهاني را بر آن داشته تا تنها «وايلد کارت» رقابت‌هاي قهرماني جهان مردان در سال ۲۰۱۹ را به ژاپن بدهند تا هندبال ايران بار ديگر موقعیت مناسبی را از دست بدهد و با وجود بهره بردن از 10 لژيونر باز هم تنها نقش يک تماشاگر را داشته باشد، تماشاگري که سال‌هاست به تماشاي ناکامي‌هاي خودساخته نشسته و تصميمي براي بلند شدن و برداشتن گامي در جهت سازندگي ندارد. با اين شرايط دور از ذهن نيست اگر طي سال‌هاي نه‌چندان دور، به خاطره‌اي دور در ذهن مردم تبديل شود، آن هم با داشتن استعدادهاي فراواني که بدون داشتن هيچ پشتوانه‌اي مي‌توانند به ستاره‌هاي تيم‌هاي خارجي تبديل شوند و عنوان لژيونر را يدک بکشند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار