کد خبر: 907672
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۳
كاري دشوار اما شدني
با توجه به اينكه عصر حاضر و دنياي امروزي با سرعت و شتاب بيشتري نسبت به گذشته در حال تغيير است توانمندي روانشناختي انسان در مواجهه با اين پيچيدگي و سرعت امري ضروري است.

با توجه به اينكه عصر حاضر و دنياي امروزي با سرعت و شتاب بيشتري نسبت به گذشته در حال تغيير است توانمندي روانشناختي انسان در مواجهه با اين پيچيدگي و سرعت امري ضروري است. مسئوليت‌پذيري و متعهد بودن افراد هر جامعه نسبت به وظايف و مسئوليت‌هايشان بي‌شك يكي از ارزش‌‌ها و سرمايه‌هاي آن جامعه محسوب مي‌شود كه نه تنها نوعي نگرش و انتخاب نيست، بلكه تكليف و عملكردي ضروري است كه ضامن سلامت، پيشرفت و بقاي جوامع بشري است.
اهمال‌کاري و عدم پذيرفتن مسئوليت‌پذيري از مخرب‌ترين اختلالات رفتاري است كه تبعات منفي و جبران ناپذير بسياري چه به لحاظ فردي و چه به لحاظ اجتماعي در بر خواهد داشت، بنابراين به كارگيري راهكارهاي گوناگون مانند درمان‌هاي فردي، آموزش‌هاي گروهي براي افراد و خانواده‌‌ها و تلاش در جهت فرهنگ‌سازي و آموزش مهارت‌هاي زندگي توسط متخصصان روانشناسي براي عموم افراد جامعه ضروري است.
بدون شك رهايي از اهمال‌کاري بسي دشوار و طاقت‌فرساست و چيزي نيست كه يكباره تصميم بگيريم و به طور كل از دستش خلاص شويم، بلكه عادتي رفتاري است كه معمولاً به صورت ناهشيار انجام شده و فرد را درگير مي‌كند و درمان آن تدريجي است. بي‌شك هر فردي در طول زندگي خود ممكن است دچار اهمال‌کاري شود،لذا هدف حذف كامل اين رفتار نيست، بلكه يادگيري نحوه كنترل آن است.
قطعاً آنچه مراجعان را در روند درمان دلسرد مي‌كند داشتن توقعات نامعقول و غيرمنطقي از نتيجه درمان است. به ياد داشته باشيم كه براي دستيابي به نتيجه مطلوب به صرف زمان و انرژي نياز است. اساساً لازمه درمان اهمال‌کاري يا هر اختلال رفتاري ديگر شناسايي ريشه‌هاي تحولي يا بررسي عوامل ايجادكننده آن رفتار است. پژوهشگران حوزه روانشناسي عوامل متعددي مانند افسردگي، خودكم‌بيني و كمبود اعتماد به نفس، كمالگرايي افراطي يا وسواس گونه، لذت‌طلبي، كم‌طاقتي و راحت‌طلبي، عدم رفتار جرئتمندانه، خشم و بدبيني، نداشتن مهارت مديريت زمان، عدم مسئوليت در برابر ديگران، نگرش غيرواقع‌بينانه نسبت به كار يا ديگران را از عوامل به وجود آورنده اهمال‌کاري مي‌دانند.
درمان افسردگي و رساندن شخص به باور ارزشمندي و اعتقاد به تأثيرگذار بودنش در رويدادهاي زندگي و توجه بيشتر به انتخاب‌هايش او را از حالت انفعال خارج ساخته و به كاهش ترس و اضطراب او كمك مي‌كند و اين خود باعث كاهش اهمال‌کاري فرد مي‌شود. فرد افسرده بايد بياموزد با ايجاد تعادل بين بخش نااميد كننده و افكار منفي و بخش دلگرم كننده و مشوقش و همچنين جايگزيني خودگويي‌هاي مثبت به جاي خودگويي‌هاي منفي خود را از شر اين حالت معلق و احساس رخوت خلاص كند.
انسان سالم بدون واهمه و تفكرهاي بي‌مورد درباره نتيجه نهايي كارها به انجام فعاليت مي‌پردازد و تنها دغدغه‌اش اشتغال به كار و انجام آن است و بدين وسيله خود را از انديشه‌هاي مزاحم نجات داده و با احساس امنيت و آرامش به سوي رشد و خودشكوفايي پيش مي‌رود. نكته قابل تأمل اين است كه بپذيريم اشتباه، نقص و لغزش، اجزاي جدايي ناپذير يادگيري، رشد و رسيدن به كمال است و بدون تجربه آنان هرگز به موفقيت دست نخواهيم يافت.
ما بايد در جهت شناخت و كشف باورهاي غلط و ناكارآمد خود تلاش كرده و درستي يا غلطي آنها را به چالش بكشيم و نهايتاً افكار منطقي و كارآمد را جايگزين ساخته و موجبات آرامش و موفقيت را فراهم آوريم. انسان سالم مي‌داند كه طبعاً در سايه تلاش و زحمت به آسايش و راحتي دست مي‌يابد، از اينرو ناراحتي‌هاي زودگذر را فداي راحتي‌هاي بعدي كرده و براي دستيابي به آينده‌اي روشن فعالانه تلاش مي‌كند و به نقش بسزاي خود و تعيين سرنوشت و آينده‌اش ايمان دارد. فرد سالم با پذيرش رنج و سختي حاصل از تلاش آن را براي خود لذتبخش نموده و با انگيزه بيشتر در جهت رسيدن به آرزوهايش حركت مي‌كند. تحمل و پافشاري در برابر مشكلات فرد را نيرومند ساخته و او را براي غلبه بر آنها آماده مي‌سازد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار