به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل مردي به اداره پليس رفت از مرد جواني به اتهام سرقت خودروي گرانقيمتش شكايت كرد.
شاكي در توضيح ماجرا گفت: چند روز قبل به خاطر معامله زميني تصميم گرفتم خودروي بيامو مدل بالايم را بفروشم تا اينكه در سايت ديوار آگهي دادم. روز قبل فردي به عنوان خريدار با شمارهام تماس گرفت و مشخصات خودرو را براي او توضيح دادم. پس از كمي حرف زدن درباره قيمت خودرو به توافق رسيديم و قرار شد امروز در يكي از خيابانهاي شرق تهران خودرو را بازديد كند. ساعتي قبل با خودروام در محل قرار حاضر شدم كه مشاهده كردم خريدار هم منتظر من است. او ابتدا كمي اطراف خودرو را بر انداز كرد و بعد از من خواست هر دو سوار خودرو شويم و كمي رانندگي كند و من هم قبول كردم. مرد جوان پشت فرمان نشست و من هم در صندلي جلو نشستم. هنوز ثانيههايي نگذشته بود كه موتور سيكلتي با خودروام برخورد كرد. راننده موتور سيكلت پس از برخورد تصميم به فرار گرفت كه من پياده شدم تا مانع فرارش شوم، اما او به سرعت از محل دور شد و همان لحظه مرد خريدار ماشينم را به حركت در آورد و سرقت كرد. با طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي دادسراي ويژه سرقت براي شناسايي سارقان در اختيار تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
همزمان با ادامه تحقيقات درباره اين حادثه مأموران با چند شكايت مشابه ديگر روبهرو شدند كه همگي حكايت از اين داشت دو مرد سارق طعمههاي خود را از ميان كساني انتخاب ميكنند كه براي فروش خودروهاي گرانقيمت خارجيشان در سايت ديوار آگهي ميدهند.
مردي كه به همين شيوه خودروي بنز مدل بالايش سرقت شدهبود، گفت: چند روز قبل براي فروش خودروي بنزم در سايت ديوار آگهي دادم تا اينكه روز حادثه براي ديدن خودرو به محل كارم آمد. هر دو سوار خودروام بوديم كه موتورسيكلتي با خودروام تصادف و مقداري خسارت به آن وارد كرد. موتورسيكلت اقدام به فرار كرد و من هم از خودرو پياده شدم تا راننده موتور سيكلت را به دام بيندازم كه مرد خريدار هم خودروي بنز مرا سرقت كرد.
در حالي كه هر روز به تعداد شاكيان افزوده ميشد مأموران گشت پليس در يكي از خيابانهاي شمال تهران به خودروي خارجي مدل بالايي كه راننده آن مرد جواني بود مشكوك شدند. مأموران پس از استعلام پلاك خودرو از سامانه پليس متوجه شدند خودرو سرقتي است و صاحب آن چند روز قبل اعلام شكايت كردهاست. بدين ترتيب مأموران به راننده خودرو دستور ايست دادند، اما مرد جوان به دستور مأموران پليس توجهي نكرد و فرار كرد. در نهايت مأموران پس از تعقيب و گريز كوتاهي با شليك گلوله متهم را بازداشت كردند.
متهم پس از دستگيري به اداره پليس منتقل شد و بررسيها نشان داد وي همان سارقي است كه همراه مرد جوان ديگري خودروهاي گرانقيمت را كه در سايت ديوار براي فروش آگهي دادهاند، سرقت ميكند.
متهم صبح ديروز براي بازجويي به دادسراي ويژه سرقت منتقل شد و به جرم خود اقرار كرد. مأموران در تلاشند تا همدست متهم را دستگير كنند.
گفتوگو با متهم
خودت را معرفي كن؟
اسكندر هستم 30 ساله.
چه شد كه تصميم گرفتي به اين شيوه سرقت كني؟
من راننده بودم و با خودروی پرايدم مسافركشي ميكردم تا اينكه مدتي قبل تصميم گرفتم خودروام را بفروشم و خودروي مدل بالاتري بخرم تا استهلاك كمتري داشته باشد.
پس از اين در ديوار آگهي فروش دادم. چند مشتري براي خريد به من مراجعه كردند، اما سر قيمت به توافق نرسيديم تا اينكه مردي به سراغم آمد و قرار شد به همان قيمت دلخواه من خودروام را بخرد. آن روز همراه مرد خريدار راهي دفتر ثبت و اسناد شديم تا پس از گرفتن پولم خودرو را به نام فروشنده بزنم كه در ميانه راه با موتور سيكلتي تصادف كردم. خودرو را كنار خيابان پارك كردم و پياده شدم كه مرد خريدار پشت فرمان نشست و خودروام را سرقت كرد. مدتي گذشت و سارق را پيدا نكردم تا اينكه تصميم گرفتم با همين شيوه خودروي گرانقيمت سرقت كنم.
با همدستت چطور آشنا شدي؟
بچه يك محل و از دوستان قديمي هستيم.
شما به او پيشنهاد دادي؟
بله. او سابقه سرقت داشت و با خودم فكر كردم بهتر با او به سرقت بروم كه حرفهاي و به چم و خم سرقت وارد است. وقتي براي او شيوه سرقت را توضيح دادم خيلي خوشش آمد و گفت شيوه جديدي است و راحت ميتوانيم سرقت كنيم.
چند خودرو به اين شيوه سرقت كرديد؟
چهارخودرو سرقت كرديم. تازه اول كارمان بود.
خودروهاي سرقتي را به چه كسي فروختي؟
همدستم ميفروخت. او با مالخرا آشنابود.
همدستت كجاست؟
فراري است.