به گزارش جوان آنلاین، محمد رضا کائینی، دبیر سرویس تاریخ روزنامه جوان، در آستانه سالگرد فوت دکتر شریعتی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: حدود ده سال پیش حواشیای از آیت الله خامنهای بر کتاب "جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران" منتشر شد که بخشی از آن، در موضوع داوریهای نویسنده اثر، درباره دکتر علی شریعتی بود. در این بخش از حاشیهها، جملهای وجود داشت که از منظر این قلم، یکی از دقیقترین داوریها درباره عملکرد شریعتی است: «او با تظاهر به مخالفت با مارکسیسم و روحانیت و تظاهر به انتقاد از آنها، ساواک را فریب داد!»
آنان که دوران سخن گفتن شریعتی در حسینیه ارشاد را به یاد دارند، اذعان دارند که او بدون هیچ مزاحمتی از سوی ساواک، سخنرانیهای پرشور و مطول داشت و آثارش نیز بدون مانعی، در تیراژهای بالا منتشر میشدند. این شواهد نشان میداد که ساواک از در افتادن او با مارکسیسم و روحانیت و دعوای او با برخی اهل منبر تهران، بس خشنود است.
اما پس از مدتی دستگاه امنیتی کشور خود را با معضلی بزرگ مواجه دید: کسانی که از حسینیه ارشاد به در میآیند، درست است که مثلا درباره خواجه نصیر طوسی و علامه مجلسی نگرشی انتقادی یافتهاند، اما از اعماق وجود از شاه و حکومت او نیز متنفرند، شهادت را با تمام وجود تقدیس و استقبال میکنند و بر این باورند که اگر نتوانستهاند کاری حسینی کنند، باید کاری زینبی کنند و گرنه یزیدیاند!
در اینجا بود که سازمان اطلاعات و امنیت کشور دریافت که از شریعتی رو دست بزرگی خورده و چارهای جز تخته کردن دربهای حسینیه ارشاد و بردن او به کمیته مشترک نیافت.
از عجایب روزگار این بود که این داستان به شکلی دیگر، در دوران برقراری جمهوری اسلامی برای برخی از جماعت موسوم به "اصلاح طلب" رخ داد. به حاشیه رانده شدگان سیاست در دهه اول و دوم عمر نظام اعم از لیبرالها و جناح چپ، بدین فکر افتادند تا شریعتی را به نمادی برای مخالفت با روحانیت و گفتمان سیاسی حاکم تبدیل کنند، اما به قول خودشان، پس از دوم خرداد هفتاد و شش دریافتند که شریعتی به تنها دردی که نمیخورد، تثبیت گفتمان جامعه مدنی و قرائت رایج و جهانی از حقوق بشر است، لذا از بهداشتی کردن اندیشه او و حتی نقش وی در صاف کردن جاده برای فاشیسم مذهبی سخن گفتند. آری،شریعتی دو دهه پس از مرگ خود نیز، اصلاح طلبان را به همان شیوهای که ساواک را اغوا کرده بود، فریفته بود.
پ.ن اول: در این مجال، سخن از نقش طرارانه دکتر شریعتی در برابر مزاحمین فکری خویش بود و نه نقد آرای او در حوزه کلام و تاریخ و فقه اسلامی، که این مجالی دیگر میطلبد.
پ.ن دوم: تصویر فوق آمده، شریعتی را در منزل پدری، در دوران نوجوانی نشان میدهد.