بیست و هفتمین نشست از مجموعه درس گفتارهایی درباره سنایی به «تلقی سنایی از دین و دینداری» اختصاص داشت و با سخنرانی دکتر ایرج شهبازی برگزار شد. در بخشی از این سخنرانی شهبازی به موضوع مخالفت سنایی با عقل پرداخت که گوشهای از آن را از نظر میگذرانید:
به نظر میرسد سنایی گونهای از عقل را قبول دارد که خود آن را عقل آنجهانی، رحمانی یا عقل تابع شریعت مینامد. منظور او از این عقل، عقل فلسفی، علمی و عقلی که بر برهان و استدلال استوار باشد، نیست، بلکه او عقلی را میپسندد که در چارچوب شرع فعالیت داشته باشد و حکمت دستورات شرعی را بفهمد. مهمترین ویژگی این عقل این است که حتماً باید خودخواهی و عنادیت را کنار گذاشته باشد. بنابراین سنایی عقل تحت سلطه شرع را قبول دارد. به نظر او عقل دینی، عقل خوبی است و با عقل فلسفی و مبتنی بر استدلال و برهان مخالفت میکند و آن را نمیپسندد.
عقل در فرهنگ ما دو رقیب قوی داشته یکی دین و دیگری عشق. همواره تضاد بین عقل و دین از یک سو و عقل و عشق در دیگر سو وجود داشته و در این رقابت تاریخی همواره آنچه شکست خورده عقل است که هم در برابر دین و عشق عقل شکست خورده و قربانی شده و به صلیب کشیده شده است. عقل مظلومترین پدیده جهان است و باید برای احیای مقام عقل کوشش کنیم.
حرفهایی که امثال سنایی، عطار، حافظ، مولانا و… درباره عقل میزنند، از جهاتی بسیار ارزشمند هستند، چراکه یک نوع نقادی عقل در آنها وجود دارد، یعنی تلاش میکنند محدوده و حدود فعالیت عقل را به ما نشان دهند، به ما بیاموزند که عقل همهکاره نیست و همه چیز را با عقل نمیتوان فهمید که به نظر من این نقادی عقل بسیار ارزشمند است و ما باید به آن احترام بگذاریم. از سوی دیگر کسانی مثل سنایی، عطار، حافظ و مولانا، واقعاً سالهای زیادی به دنبال فلسفه رفته، علم آموخته و کتاب خوانده بودند و بعداً به این نتیجه رسیده بودند که غیر از عقل راههای دیگری هم برای معرفت وجود دارد.
وقتی در آثار بزرگان مطالعه میکنیم، همواره باید مراقب این وجه آسیبزا و صدمهرسان اندیشه آنها باشیم و به نام نقادی عقل، کارمان یکسره به انکار، تحقیر و رد کردن عقل نکشد. به نظر من یکی از اولویتهای فرهنگ ما در این زمان، احیای مقام عقل و نشاندن آن در جایگاه راستین خود است. دینداری اخلاقی سومین نوع دینداری در آثار سنایی است. در اینجا منظور دینداری است که در آن تلاش ما این است که از طریق دین به اخلاقی شدن نزدیک شویم، بین دین و اخلاق تضادی وجود ندارد، بلکه دین مقدمه اخلاقی شدن انسانها را فراهم میآورد و جایگاه اخلاق در دینداری به شکل ویژهای دیده میشود. به نظر میرسد سنایی به این نوع دینداری به شدت احترام میگذارد و هر قدر که دینداری فقیهانه و فلسفی را رد میکند، دینداری اخلاقی را ترویج میدهد و شدیداً از آن دفاع میکند.