به دنبال رشد و توسعه زندگی ماشینی، کمکم چهره کلانشهرها مثل هم میشوند و کمتر نشانی از ردپای هویت تاریخی آنها میتوان پیدا کرد. این زنگ خطری است که قرار بود سازمان عریض و طویل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را به تکاپو بیندازد تا از ابنیه و آثار تاریخی هر منطقه مراقبت کنند؛ چنانچه مدتی است چهارباغ عباسی اصفهان به ویروس مدرنیزه مبتلا شده است و انتظار میرود از سوی این سازمان اقدامی صورت گیرد. خیابانی که اگر بگوییم از شانزهلیزه معروف فرانسویها زیباتر و دلنشینتر است پربیراه نگفتهایم. گردشگران و سیاحان از نقاط مختلف دنیا در توصیف این بهشت ثانی شهر اصفهان مطالب زیادی نوشتهاند مانند پیترودولاواله که وقتى میخواهد خیابان چهارباغ را با خیابانهاى مشابه سرزمین خود مقایسه کند چنین مىنویسد:واقعاً داراى عظمتى بىنظیر است و باید با طیب خاطر اعتراف کنم خیابان پوپولو درم، خیابان پوجیودرناپل، خیابان شهرژن در خارج شهر ژن و خیابان مونرآل در شهر پالرمو، هیچکدام به پاى آن نمىرسد.
این روزها چهارباغ اصفهان حال و روز خوبی ندارد. با پیادهسازی و اجرای قطار شهری مترو در این خیابان قدیمی و تاریخی (که خود جای سؤال دارد) یکییکی درختان شناسنامهدار چهارباغ قطع شدند بهطوری که بخش اعظم خیابان بدون درخت شده است و در حدفاصل میدان انقلاب تا خیابان سیدعلیخان (مسیر خیابان چهارباغ عباسی) به جای چهار ردیف درخت بلند و باشکوه که اصفهان را بیشتر به سرزبان میانداخت، مسیر خاکی طولانی خسته کنندهای به چشم میخورد. البته مسئولان شهری برای توجیه وضعیت نافرم چهارباغ میگویند قصد دارند آن را سنگفرش کنند تا به شکلی مدرن و جدید شود و مانع تردد اتومبیلها در این خیابان خواهند شد. رفتارهای متناقض بدون کارشناسی درحالی است که از یکسو در نشستهای مختلف دم از توسعه گردشگری و اهمیت شهر تاریخی اصفهان میزنند به طوری که حتی نام خیابانها، بیمارستان و اماکنی که مذهبی بوده را به اسمهای ملی و ایرانی تغییردادهاند تا شهر وجهه تاریخی و ملی خود را حفظ کند، اما از سوی دیگر بعد از سوءمدیریت و خشک شدن زایندهرود، حالا نوبت به خیابان تاریخی و توریستی این شهر رسیده تا مدرن شود!
خیابانی که اگر بافت تاریخی و قدیمی آن حفظ میشد و مسئولان، تاریخی بودن آن را از توسعه شهری جدا میکردند، به طور حتم اصفهانی ایدهآل مانند رم یا فلورانس داشتیم؛ چراکه گردشگران برای دیدن برجها، هتلها و خیابانهای مدرن و سنگفرش شده راهی این شهر تاریخی نمیشوند. معالوصف انتظار میرود حالا که از همه سو هویت تاریخی و گردشگری اصفهان در معرض نابودی است حوزه علمیه این شهر که سابقه زیادی در همراهی با مردم دارد وارد گود شود مانند زمانی که حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی عالم مبارز دوران مشروطه در حمایت از درختان چهارباغ با جدیت عمل کرد. بنا بر نقلی مشهور، ظلالسلطان حاکم قجری اصفهان قصد تخریب و قطع درختان این خیابان را داشت. به حاج آقا نورالله خبر دادند. ایشان هم به طلاب مدارس دینی دستور داد جلوی کار را بگیرند. طلاب وقتی به چهارباغ میرسند که تعدادی از درختان توسط مأموران ظلالسلطان قطعه قطعه شده بود. آنها تصمیم میگیرند از قطع سایر درختان جلوگیری کنند. طلاب سراغ عمال ظلالسلطان میروند و آنها را کتک مفصلی میزنند تا حساب کار دستشان بیاید.
به نظر میرسد دوباره تاریخ درحال تکرار شدن است، زیرا این بار به نام توسعه و مدرنیزه شدن بخشی از هویت تاریخی این شهر توریستی که جنبه ملی دارد درحال نابودی است؛ معضلی که نباید نگاه محلی و محدود به آن داشت، بلکه نیاز به عزم و اراده ملی است تا هر چه زودتر رفع شود چه آنکه اصفهان به واسطه همین آثار تاریخی زیبا و باشکوهی که دارد نصف جهان شد تا گردشگردان زیادی را از سرتاسر جهان به سوی خود بکشاند وگرنه در تمام کشورهای دنیا مدرنیزه سالهاست معماری شهرها را درهم ریخته و بتونی کرده است.