رسانه در دنیای امروز حرف اول را میزند و اگر کشور یا تفکری بخواهد در این دنیا حضور و حرفی برای گفتن داشته باشد، میبایست به رسانه به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای خود بنگرد. به بیان دیگر، جنگ نظامی اکنون جای خود را به جنگ رسانهای داده و از این منظر، هر کشوری که رسانه قویتری را در اختیار داشتهباشد، میتواند با انعکاس رویدادها و تحولات جهانی مطابق با سیاستها و خطمشی خود، نفوذ بیشتری را در اذهان عمومی داشته و مخاطبان بیشتری را با خود همراه کند.
در میان انبوه رسانههای انگلیسیزبان، پرس تیوی در مقام یکی از شبکههای برونمرزی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، توانسته در این سالها و با رویکرد خاص خود مبنی بر ارائه اخبار بیطرفانه و صادقانه از آنچه در جهان میگذرد، مخاطبان زیادی را به خود جذب کند، اما این عملکرد موفق و جذب میلیونها مخاطب در اقصی نقاط جهان، چندان هم آسان نبوده و بدون هزینه بهدست نیامده است. اکنون این شبکه خبری بینالمللی وارد دوازدهمین سال فعالیت خود میشود.
حبیب عبدالحسین، مدیر وبسایت پرس تیوی در گفتوگو با «ایران»، با اشاره به اهمیت تولید محتوای باکیفیت نسبت به جذب حداکثری مخاطب گفت: «ما داریم به سمت محتواسازی حرکت میکنیم و هر کسی که اخبار و محتوای سایت پرس تیوی را در یک سال گذشته دنبال کرده است به آسانی بر درستی این موضوع صحه میگذارد. ما باید بین تعداد بازدید و تأثیرگذاری بر مخاطب انتخاب میکردیم. اول ما سعی کردیم هر دوی آنها را داشته باشیم ولی در نهایت ما تأثیرگذاری و تولید محتوای باکیفیت را بر تعداد بازدید ترجیح داده و مطمئن هستیم با تولید محتوای خوب شاید در ابتدای کار استقبال بالایی نداشته باشیم ولی به مرور زمان این محتوا جای خودش را در بین مخاطب پیدا میکند و ما را به عنوان منبع اختصاصی این محتوا میشناسند؛ اتفاقی که کم کم دارد میافتد. به عنوان مثال در ابتدا ویدئوهای تولیدی ما حدود ۴ تا ۵ هزار بازدید داشت ولی الان به بازدید متوسط بالای ۱۵ هزارتا رسیده و گاه به بالاتر از این رقم نیز میرسد و این نشان میدهد که تصمیم ما درست بوده و انشاءالله این مسیر را ادامه خواهیم داد.»
وی در خصوص جذب مخاطبان سایت و موانعی که در این راه وجود دارد توضیح داد: «در خصوص جذب مخاطبان، موانعی وجود دارد که خود فیسبوک، توییتر و یوتیوب مخصوصاً بر سر راه وبسایتهایی مثل پرس تیوی میگذارند و شما را مجبور میکنند که برای فعالیت در این فضا تمام قوانین آنها را انجام دهید. مراکز اصلی همه اینها در امریکاست و شما عملاً دارید در زمین حریف بازی میکنید و همه اینها سختی کار را دوچندان میکند و ما باید خیلی مراقب باشیم، چون با کوچکترین اشتباه سریع صفحات ما را مسدود میکنند. به عنوان مثال نشان دادن حادثههای دلخراش در ویدئوها، نشان دادن خون و خونریزی، تصویر سید حسن نصرالله و... همه اینها از ممنوعیتهای فیسبوک است و در این شرایط حساس بینالمللی که ایران زیر ذرهبین همه رسانههای قدرتطلب است، با کوچکترین اشتباه شما را بهراحتی حذف میکنند. در دو سه روز گذشته توییتر و فیسبوک دو سایت «اعلامالحربی» (وابسته به محور مقاومت و حزبالله) را به دلیل اطلاعاتی که درباره اتفاقات و جنایاتی که در یمن در حال اتفاق است و آنها سعی در روشنگری این اتفاقات داشتند، بهراحتی مسدود کردند. چون رسانههایی که قدرت در دست آنهاست به هر نحوی که بخواهند اطلاعات را برای مخاطبان به نمایش میگذارند. یک هفتهای است که همین رسانهها اعلام کردهاند که حدیده یمن کاملاً در دست کنترل است درحالی که تا به حال هیچ ویدئویی از صحت ادعای خود منتشر نکردهاند.»
رسانههای مستقل در جنگ رسانهای با امریکا
دکتر امیدعلی مسعودی، مدیر گروه تبلیغ و ارتباطات دانشگاه سوره، به بهانه ورود پرس تیوی به دوازدهمین سال فعالیتش، در این خصوص نوشت: چند سال پیش دکتر یحیی کمالیپور استاد ایرانی دانشگاه پوردو امریکا، دست به آزمایش جالبی زد. او در یکی از کلاسهای درسش که بیشتر دانشجویانش، غیرامریکاییها بودند، روی تابلو چندکلمه را نوشت. کلماتی چون: قذافی، نفت، جنگ، امریکا، خاورمیانه، ایران، عربستان و... آنگاه از دانشجویان خواست که درباره هر یک از این کلمات جملهای را بنویسند. نتیجه بسیار شگفتآور بود: بیشتر جملات دانشجویان همان تیترهای روزنامهها و یا اخبار رادیو-تلویزیون بودکه هر روز در امریکا منتشر میشود. از این آزمایش تجربی بهخوبی میتوان دریافت که افکار عمومی در امریکا و دیگر کشورهای صنعتی، تحت تأثیر رسانههای جمعی است. رسانههایی که صاحبان آنها شرکتهای بزرگ چندملیتی است. شرکتهایی که به دنبال کسب سود بیشتر، منافع کشورهای در حال توسعه را زیر پا میگذارند. نمونه بسیار گویای آن طرح کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران یا کودتای معروف امریکا در شیلی و سرنگونی دولت قانونی آلنده است. در دو مثال صدرالاشاره رسانههای دولتی و ضدانقلابی نقش عمدهای را در تحمیق تودههای مردم داشتند و نقش واقعی آنها جادهصافکنی بود. مثال مهمتر و ملموستر اخبار دروغین وجود سلاحهای اتمی در عراق و در دوران صدام حسین بود. امریکا و متحدانش همه گوشه و کنار عراق را بازرسی کردند، اما کوچکترین نشانی از سلاحهای مورد ادعای رسانههای غربی پیدا نشد. سهل است حتی پس از سرنگونی صدام هم هیچ رسانهای از پیدا شدن سلاح هستهای در عراق خبر نداده است، اما هجوم گسترده امریکا به عراق بر اساس همین ادعای پوچ رسانهها صورت گرفت.
در چنین اوضاع و احوالی است که رسانههای مستقل میتوانند به جنگ رسانهای با امریکا بروند و از تحمیق تودهها توسط رسانههای فریبکار و سودجوی غرب جلوگیری کنند. نمونه چنین رسانهای شبکه الجزیره بود که هنگام اشغال افغانستان در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ میلادی، توحش سربازان امریکایی را در ویران کردن شهرها و کشتن آدمهای بیگناه به جهانیان نشان داد.
در دوران رسانههای جدید اگر بپذیریم که رسانهها، بازیگران نوین دیپلماتیک هستند، بخش مهمی از توان و قدرت استراتژیک جمهوری اسلامی در توان و استعداد رسانهای آن نهفته است. بدین معنی رسانههای صوتی و تصویری هنوز هم جایگاه اول را در صدور سیاستهای انقلاب اسلامی بر عهده دارند. بر این اساس استفاده از قدرت دیپلماتیک ایران در میان ملتهای تحمیق شده از طریق رسانهای، چون پرس تیوی قابل درک و فهم است. در واقع با توجه به جهانگستر بودن زبان لاتین و مخاطبان وسیعی که از طریق گفتوشنود به زبان انگلیسی میتوان یافت، اهمیت و ارزش حضور دیپلماتیک پرس تیوی را در آن سوی مرزهای جغرافیایی ایران و در ژئوپلتیک رسانهای میتوان بهخوبی مشاهده کرد. شاید نمونهای از برخوردهای حذفی غربیها با پرس تیوی در بریتانیا مشتی از خروار باشد: چند سال پیش که پرس تیوی در لندن موفق شده بود تعداد زیادی از مخاطبان بریتانیایی را جذب برنامههای خود کند، دولت بریتانیا و قوه قضائیه آن کشور به بهانه شکایت یک شهروند فراری جمهوری اسلامی رأی به تعطیلی فعالیت این شبکه در آن کشور داد. از همین نوع از برخوردها بهتر میتوان به نقش پرس تیوی در خنثیسازی تهدیدات رسانهای غرب پی برد. در سالگرد تأسیس پرس تیوی به عنوان بخش مهمی ازکمپین دیپلماسی رسانهای کشور، تولد آن را به همه فعالان و کوشندگان این شبکه جهانی تبریک میگویم و امیدوارم این رسانه در اجرای رسالت رسانهای خود که بیداری و آگاهی ملتهای دربند است موفق باشد.