همزمان با آغاز بازیهای جامجهانی فوتبال در روسیه ائتلاف متجاوز به رهبری مشترک عربستان و امارات عملیات گستردهای را از زمین، هوا و دریا برای اشغال شهر بندری الحدیده واقع در دریای سرخ آغاز کرد و با وجود اینکه بیش از ۳۵ هزار نیرو را در این عملیات به کار گرفت و در عین حال از نیروهای زبده فرانسوی استفاده کرد، اما این عملیات به شکست انجامید و شکست جدیدی را در کارنامه این ائتلاف به ثبت رساند. یکی از علل این شکست نظامی، ارزیابی نادرست از قدرت نظامی انصارالله و ارتش یمن است. ائتلاف متجاوز تصور میکرد به دلیل محاصره طولانی یمن ذخایر تسلیحاتی و دفاعی انصارالله و ارتش یمن ته کشیده است و لذا با یک حمله برقآسا و با بسیج نیرو خواهد توانست شهر بندری الحدیده را اشغال کند و در عین حال به سرعت خود را به صنعا پایتخت یمن برساند و کار را به نفع خود تمام کند. آنها با این تبلیغات که بارها در سخنان انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجی امارات بازتاب یافت، حتی برخی از کشورهای غربی از جمله فرانسه را نیز فریب دادند و در این عملیات با خود همراه ساختند، اما شکست در این عملیات علاوه بر ائتلاف متجاوز شکست بزرگی را نیز در کارنامه این کشورها از جمله فرانسه به ثبت رساند.
بر اساس یافتههای روزنامه الیوم العربی، ائتلاف مهاجم به زعم خود نقشه بسیار دقیقی برای اشغال الحدیده ترسیم کرده بود و در واقع خوشحالی پیش از موعد ائتلاف متجاوز به خصوص مسئولان اماراتی از این خوشباوری ناشی میشد. به نوشته این روزنامه این طرح بر سه عنصر اتکا داشت که شکست در هر یک از آنها به معنای شکست کل عملیات بود. عنصر نخست در این طرح، تهاجم با پوشش هوایی سنگین شبیه به آنچه در اواسط سال نخست تجاوز به یمن صورت گرفت و تسلط بر بخشهای گستردهای از شهرهای ساحل غربی و نفوذ به این مناطق و از جمله التحیتا و الدریهمی بود تا پس از آن نیروهای مهاجم در سه محور استقرار یابند. عنصر دوم بر بزرگنمایی این عملیات و پوشش رسانهای گسترده مبنی بر اعلام سقوط این مناطق پیش از آنکه واقعاً سقوط کند بود تا طرف مقابل دچار شکست روانی شود و از رساندن تدارکات به نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی که با ائتلاف میجنگند، خودداری کند. ائتلاف متجاوزان همچنین امیدوار بود شاهد موج آوارگان و تخلیه این مناطق و تبدیل آن به میدان جنگ باشد، اما رسانههای وابسته به ائتلاف متجاوزان دچار تناقضگویی گسترده و رسوایی شدند. آنها بسیار زودهنگام از تحت کنترل گرفتن فرودگاه و بندر و بخشهایی از الحدیده خبر دادند و به سرعت اخبار خود را تغییر دادند و گفتند که فقط فرودگاه الحدیده تصرف شده است و بلاخره عنصر سوم که از همه مهمتر و حساستر بود صدها تن از اعضای گروههای وابسته به ائتلاف تحت مدیریت طارق صالح، برادرزاده علی عبدالله صالح که از قبل در الحدیده مستقر شده بودند، قرار بود این شهر را تحت کنترل بگیرند. آنها قرار بود دقیقاً سناریویی را اجرا کنند که در دسامبر سال ۲۰۱۷ نیروهای علی عبدالله صالح در صنعا اجرا کرده بودند. این نیروها به سه گروه تقسیم شده بودند. گروه نخست قرار بود رادیوی الحدیده را تحت کنترل بگیرد و گروههای دیگر به ساختمان مرکزی امور امنیتی حمله کنند و آنجا را تحت کنترل خود درآورند. گروه سوم نیز قرار بود به سمت بندر الحدیده حمله کند و به این شکل چندین جبهه در قلب الحدیده ایجاد کند، اما انصارالله و نیرهای امنیتی مستقر در الحدیده توانستند پیش از هرگونه اقدام این گروهها، آنها را سرکوب کنند و فرماندهشان را به اسارت بگیرند. به این شکل عمدهترین بخش نقشه ائتلاف متجاوزان برای تحت کنترل گرفتن الحدیده شکست خورد و انصارالله و ارتش یمن توانستند ضمن قطع کردن مسیرهای تدارکاتی متجاوزان، تجمعات آنها را هدف حملات موشکی و هواپیماهای بدون خلبان قرار دهند. در واقع انصارالله برای به شکست کشاندن عملیات اشغال الحدیده از شیوه جدیدی استفاده کرد. ابتدا اجازه داد نیروهای مهاجم در امتداد ساحل پیشروی کنند سپس آنها را در چند نقطه قیچی کرد و نیروهای مهاجم را در جزیرههای جداگانه در محاصره خود قرار داد که نه راه پیش داشتند و نه راه پس. چند تاکتیک نظامی دیگر نیز به کمک انصارالله آمد: نخست استفاده از تکتیراندازها بود که بسیار موفق عمل کردند و دوم استفاده از موشکهای کورنت بود که همانند جنوب لبنان به انهدام تانکها و نفربرهای پیشرفته ائتلاف مهاجم انجامید. از دیگر سو انصارالله در جنگ روانی نیز موفق عمل کرد و با ساخت و انتشار ویدئوکلیپها و همچنین با برگزاری تجمع چندین هزار نفری از ساکنان عدن توانست با عملیات روانی ائتلاف متجاوز مقابله کند و حتی در مواردی ابتکار عمل را به دست بگیرد. همچنانکه ملاحظه میشود نیروهای کمیته مردمی به رهبری انصارالله برخلاف تصور دولتهای متجاوز سعودی و اماراتی کاملاً برای مقابله با طرح اشغال الحدیده آمادگی کامل داشتند و این از دو حالت خارج نیست: نخست اینکه نیروهای مدافع از قبل به طرح نظامی نیروهای مهاجم برای اشغال الحدیده پی برده بودند که در این صورت یک بعد دیگر به اهمیت پیروزی انصارالله اضافه میشود و آن بعد اطلاعاتی و امنیتی این عملیات و به طور قدرت برتر اطلاعاتی نیروهای کمیتههای مردمی به رهبری انصارالله است که به طرحهای نظامی سری نیروهای مهاجم دست مییابد و از آن برای دفع و شکست عملیاتهای آنها استفاده میکند. دوم اینکه نیروهای مدافع از جزئیات و کم و کیف طرح عملیات اشغال الحدیده بیاطلاع بودند، اما بعد از آغاز عملیات طرحی به مقابله با آن آماده و اجرا کردهاند که در این صورت نیز باز ارزش عملیات ناکام گذاشتن طرح اشغال الحدیده اهمیتی مضاعف مییابد و نشان میدهد که نیروهای مدافع مردمی یمن از انعطافپذیری بالایی برخوردارند به گونهای که در فرصت اندک میتوانند یک طرح عملیات نظامی را که ماهها درباره آن برنامهریزی شده در فرصت اندک تجزیه و تحلیل کنند و طرحی را برای مقابله با آن طراحی و به اجرا بگذارند. در مجموع شکست عملیات اشغال الحدیده یکبار دیگر این واقعیت را به اثبات رساند که بحران یمن راهحل نظامی ندارد و توسل به این شیوه همچون چهار سال پیش نتیجهای جز افزایش تلفات و خسارات به همراه نخواهد داشت. با این حال هیچ نشانهای که حاکی از تمایل ائتلاف متجاوز برای درس گرفتن از این شکستهای تلخ باشد مشاهده نمیشود که بخشی از آن به امید واهی اینها برای جبران شکستهای گذشته، اما بخش مهم آن به فشارهایی مربوط میشود که از سوی رژیم صهیونیستی و حامیان آن در دولت راستگرای ترامپ بر دولتهای متجاوز برای استمرار جنگ در یمن وارد میشود تا هم بحران فلسطین در حاشیه بماند و هم اینکه این دو کشور مجبور به خریدهای تسلیحاتی بیشتر از امریکا شوند و از همه مهمتر اینکه در وضعیتی قرار بگیرند که همچنان به همراهی با طرح ننگین موسوم به معامله قرن مجبور شوند.