ملیپوشان فوتبال در حالی این روزها بهرغم دریافت پاداشهای چندصد هزار دلاری و اردوهای خارجی از عدم رسیدگی دولت گلایه میکنند و بر طبل ناکامی در جام ملتها با ادامه این وضعیت میکوبند که بهتر است سری به خانه کشتی بزنند و ببینند چطور یک قهرمان با عدسپلو و در اتاقهای نمور، طلای جهان و المپیک میگیرد.
شاید آن وقت کمی خجالت بکشند!
فوتبال را چه میشود؟! مصاحبههای همین چند روز اخیر ملیپوشان در اولین اردوی تیم ملی برای جام ملتها را مرور کنید، همه آنها از کمبود امکانات گلایه و از اینکه فوتبال حمایت نمیشود و برای رسیدن به قهرمانی جام ملتها مأموریت سختی پیشرو دارند، ناله میکنند. گلایههای اهالی فوتبال در حالی به نظر میرسد هدفمند و هدایت شده است که در دو دهه گذشته بیشترین توجه، امکانات و حمایتهای مالی و معنوی متوجه فوتبال بوده و کسی نمیتواند ادعا کند که چه دولت و وزارت ورزش و چه فدراسیون فوتبال به خصوص برای تیم ملی فوتبال کم گذاشتهاند. اینکه رئیسجمهور در کمتر از یک سال دوبار به فوتبالیها وقت ملاقات میدهد و وزیر ورزش پاداش ۶۰۰ هزار دلاری را برای موفقیتی که برای اولین بار نبود که به دست میآمد، برایشان به روسیه میبرد، نشاندهنده نگاه ویژه و افراطی دولت به فوتبال است، آن هم در شرایطی که قهرمانان رشتههای دیگر ورزشی که اغلب افتخارات ورزش ایران در دنیا و جهان به نام آنهاست، برای یکبار هم در طول سالهای اخیر موفق نشدهاند به صورت خصوصی با حسن روحانی دیدار کنند. همچنین اهالی فوتبال نمیتوانند کتمان کنند که بیشترین اردوی خارجی و بازیهای تدارکاتی را در بین تیمهای مختلف داشتهاند و برای موفقیتهای کوچک پاداشهای چندصد هزار دلاری دریافت کردهاند! در چنین وضعیتی ملیپوشان فوتبال گویا این همه توجه و حمایت مالی را نمیبینند و همچنان با چشمهای بسته و دهانهایی باز گلایه میکنند که چرا از آنها حمایت نمیشود. البته صحبتهایشان نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد، وقتی همه چیز در ورزش ایران در فوتبال خلاصه میشود و از رئیسجمهور گرفته تا وزیر ورزش به سمت این رشته توپی غش میکنند.
در چنین شرایطی باز هم ملیپوشان فوتبال که به نظر میرسد، خط گرفته باشند همچنان پرتوقعتر از همیشه انتظار حمایتهای بیشتر از این را دارند و در صحبتهایی قابل تأمل، درخشش و موفقیت در جام ملتهای آسیا را به تأمین امکانات و حمایتهای بیشتر منوط میکنند تا با این گروکشی ناکامی احتمالیشان را در امارات توجیه کنند. در حالی ملیپوشان شاخصی مانند علیرضا جهانبخش، سعید عزتاللهی و دیگر بازیکنان در مصاحبههایشان با پمپاژ غیرواقعی از مشکلاتی که به صورت موقت حل شده، سعی در پایین آوردن انتظارات از تیم ملی در جام ملتها دارند که بدون شک این تیم در سالهای اخیر بهترین اردوهای خارجی را برگزار کرده و در بهترین شرایط اردویی آماده مسابقات شده، آن هم در شرایطی که خیلی از رشتههایی که موفقیتهای فوتبال به یکهزارم آنها هم نمیرسد، بدون اردو و تدارک خارجی بزرگترین موفقیتها را برای کشور کسب کردهاند. فوتبالیها، اما بهرغم بهره بردن از بهترین امکانات، نزدیک به چهار دهه است که حتی در آسیا هم نتوانستهاند قهرمان شوند.
شاید بهتر باشد ملیپوشان فوتبال که این روزها از زمین و زمان گلایه دارند سری به اردوی ملیپوشان کشتی بزنند. نمیخواهد جای دوری بروند؛ چندصد متر بالاتر از ورزشگاه یکصد هزاری نفری آزادی به خانه کشتی بروند، جایی که هرچه افتخار و مدال در آسیایی و جهانی و المپیک برای ورزش ایران به دست آمده را مدالآوران گوششکستهای کسب کردهاند که در همین سالن، سخت تمرین کردهاند. خانه کشتی با اتاقهایی معمولی و وعدههای غذایی معمولی محل اردوی قهرمانان کشتی جهان و المپیک است. قهرمانانی که بدون اینکه مانند فوتبالیها در هتلهای پنج ستاره و با منوی باز اردوی شبانهروزیشان را برپا کنند، در چنین شرایط سختی توانستهاند بزرگترین افتخارات را به دست بیاورند.
شاید بهتر باشد اهالی فوتبال که این روزها در هتلهای پنج ستاره اردوهایشان برپا میشود، حرفهای دو قهرمان کشتی جهان را آویزه گوش خود کنند تا دستشان بیاید که حسن رحیمی و رضا یزدانی در چه شرایطی قهرمان جهان شدند. رحیمی گفته بود: «با عدسپلو قهرمان جهان شدیم. شاید برای برخی این طنز باشد، اما برای ما خاطره است. باور کنید زمانی من خودم میرفتم و آب معدنی میخریدم. روزهایی بود که برنج خالی میخوردیم.» یزدانی هم عنوان کرده بود: «شاید باورتان نشود که ما با خوردن عدسپلوی بدون گوشت قهرمان جهان شدیم.»
بدیهی است که حق این قهرمانان بهترین امکانات و بهترین رسیدگیهاست، اما وقتی نگاه افراطی و فوتبالی در وزارت ورزش حاکم باشد، نتیجه این میشود. با این حال قهرمان کشتی جهان با وجود کمترین امکانات در اردو، طلای جهان را میگیرد، اما ملیپوشان فوتبال با وجود بهره بردن از بهترین امکانات و بودجههای چندده میلیاردی سالانه برای اردوها و بازیهای خارجی همچنان طلبکارانه مدعی هستند که نه امکانات دارند و نه حمایت میشوند!
به نظر میرسد ترمز این طلبکاریهای فوتبالیها باید جایی کشیده شود، رشتهای که از مشکلات ارز و گرانیهای این روزها کمترین تأثیر را پذیرفته است. با وجود این، بازیکنان، کادر فنی و مدیریت آن با وجود حمایتهای بیسابقه دولت، این روزها در مصاحبههای هدفمندشان با ارائه یک تصویر غیرواقعی از وضعیت خود در حال زمینهچینی برای توجیه ناکامی در امارات هستند. بهتر است ملیپوشان، مدیران و مربیانی که از پشت پرده، خط مصاحبههای انتقادی این روزهای ملیپوشان فوتبال را میدهند، برای درک سختی مردم در این روزهای سخت اقتصادی میان مردم بروند تا شاید مانند امروز طلبکارانه، منکر حمایتها و امکاناتی که دارند، نشوند و از الان بر ساز ناامیدی برای موفقیت در جام ملتها ندمند!