کد خبر: 930619
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۷ - ۲۳:۱۶
کبری آسوپار
نمايندگاني معترض هستند و اعتراض‌شان را هم در صحن علني، هم در توئيتر و هم در گفت‌وگو با رسانه‌ها اعلام مي‌كنند. رئيس مجلس هم در اين اعتراض همراه‌شان مي‌شود. كار بالا مي‌گيرد و گفته مي‌شود وزارت اطلاعات هم به ماجرا ورود كرده است. رسانه‌هاي اصلاح‌طلب هم پي كشف سرنخ‌هاي اتفاق بزرگ رخ داده هستند. همه‌ اين غوغا براي چيست؟ براي پيامك‌هاي اعتراضي در مورد برخي طرح‌ها و لوايح كه به نمايندگان مجلس ارسال شده است؛ همين. چرا نمايندگان اصلاح‌طلب تا اين حد برآشفته شده‌اند؟ پيامك است ديگر؛ همراه نقد، همراه اعتراض؛ اصلاً همراه ناسزا. مسئول شدن يعني همين نشستن پاي حرف مردم. مردمي كه شايد گاه آنقدر به ستوه آمده‌اند كه در ادبيات اعتراضي خود مسير اشتباه هم بروند. آيا راهش اين همه بلوا و آشوب و حواله دادن به وزارت اطلاعات و نامه‌نگاری به دادستان براي مجازات پيامك زنندگان است؟!
روزهاي دي ماه 96 را به خاطر بياوريد كه كشور در آشوب ضدانقلاب بود. اموال عمومي را آتش مي‌زدند و به كلانتري‌ها حمله مي‌كردند و شعارهاي ساختارشكنانه كف خيابان شنيده مي‌شد و امنيت جان و مال مردم مورد خدشه قرار گرفته بود. نمايندگان ليست اميد آن روزها با مردم ناميدن آشوبگران، مسئولان را به شنيدن صداي آنها دعوت مي‌كردند. محمود صادقي از لزوم شنيدن صداي مردم مي‌گفت؛ غلامعلي جعفرزاده از اينكه بايد تمهيداتي انديشيده شود كه مردم بتوانند حرف‌شان را به گوش حاكميت برسانند؛ احمد بيگدلي مي‌گفت گروهي از مردم كه موفق به بيان خواسته‌هاي خود نشده‌اند، در اين روزها از راه‌هاي مختلف نظر خود را بيان كردند! محمدرضا تابش با هشدار دلسوزانه ناميدن آشوب‌هاي خياباني، گفت كه بروز اعتراضات مردمي نشان داد كه صداي مردم به خوبي شنيده نمي‌شود... حجم اظهارنظرات اين چنيني در مورد لزوم شنيدن اعتراضات بالاست و در اين مجال كوتاه نمي‌گنجد. نمايندگان اصلاح‌طلب حتي پس از آشوب جنايت‌بار دراويش گنابادي در تهران، از حق آنان براي اعتراض دفاع كردند! يك ماه پس از اعتراضات دي ماه 96 حسن روحاني در حرم امام گفت كه «حكومت‌ها بايد صداي نصيحت، خواست، مطالبه، انتقاد و اعتراض مردم را به خوبي بشنوند.»
حال به مهر ماه 97 برگرديد. عده‌اي از مردم، درست يا غلط در مورد طرح و لايحه‌اي نظري مخالف نظر نمايندگان حامي دولت دارند و به اين نمايندگان دسترسي ندارند كه نظر خود را به آنها بگويند. علاقه هم ندارند در خيابان تجمع كنند و شعار مرگ بر اين و آن سر دهند. تنها ابزار دست‌شان گوشي تلفن‌شان است و شماره تلفن نماينده‌ مورد نظرشان. آنها فقط پيامك زده‌اند. نه اردوكشي خياباني كرده‌اند؛ نه بانك و اتوبوس آتش زده‌اند؛ نه به كلانتري‌ها حمله‌ور شده‌اند؛ نه ماشين آتش‌نشانی را از بالاي پل روي مردم خلاص كرده‌اند و نه با اتوبوس از روي مأموران تأمین امنيت رد شده‌اند. شايد ادبيات برخي پيامك‌ها مناسب نباشد. شايد حتي من نوعي با نظر آنها موافق نباشم اما آنها فقط پيامك زده‌اند. همين. آيا دعوت به شنيدن صداي اعتراض مردم معنايش اين بود كه با هر پيامك، فرياد من تهديد شدم و توهين شد و به استخر نمي‌روم و چرا وزارت اطلاعات و دادستاني با اين افراد برخورد نمي‌كند، سر داده شود؟ يا مردمي كه بايد صدايشان شنيده شود فقط اهالي آشوب و اغتشاش هستند؟! آيا مجلس جزيي از حكومت و خانه‌ ملت نيست كه به قول حسن روحاني بايد صداي اعتراض مردم را بشنود؟! مدعیان خوب است به‌دور از غوغاسالاری محتوای پیامک‌های ادعایی تهدید آمیز را منتشر کنند، تا مردم هم قضاوت کنند. برخی پیامک‌ها ممکن است توهین‌آمیز باشد اما تهدید‌آ‌میز نیست.
روزهاي خرداد 97 بحث‌هاي داغي در رسانه‌ها و دولت و مجلس و شوراي شهر پايتخت براي اختصاص مكاني به اعتراضات مردمي در جريان بود و گفتند مكان‌هايي را انتخاب كرده‌ايم كه صداي اعتراض را مردم ديگر هم بشنوند. يكي از اماكن در نظر گرفته شده ورزشگاه تختي تهران است كه تقريباً حاشيه شهر است و اگر جنگ گلادياتورها هم روي دهد، كسي متوجه‌ نمي‌شود. اطرافش هم پوشيده از مراكز نظامي و امنيتي است. همان زمان در توئيتر نوشتم كه انتخاب چنين جايي توسط دولت و شورا آدم را ياد آن جمله‌ طنز عاميانه مي‌اندازد كه «وقتي با من حرف مي‌زني، دهنتو ببند!» گويا نمايندگان مجلس اين روزها با بي صبري در مقابل چند پيامك در كنار آن همه ادعاي شنيدن صداي مخالف، مصداق ديگري به اين طنز بخشيده‌اند!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار