وزیر راه و شهرسازی که در هفتههای اخیر جزو خبرسازترین اعضای کابینه دولت دوازدهم بوده و شایعههایی درباره استیضاح یا استعفای وی بهطور متناوب مطرح میشد، دیروز متن استعفای خود را در تلگرام منتشر کرد تا نشان دهد بیش از آنکه به فکر راه و شهرسازی و حل مشکلات مردم در حوزه مسکن باشد، به فکر حاشیهسازی و تئوریپردازی در حوزههای سیاسی و اقتصادی است. البته رئیس جمهور نیز در ساعات پایانی دیشب، استعفای او را خیلی سرد و بیروح و در یک جمله پذیرفت: «بدین وسیله ضمن قبول استعفای جنابعالی از تلاشهای مستمر شما در طول مدت تصدی وزارتخانه تشکر و قدردانی میکنم.»
نامه آخوندی که تاریخ ۱۰ شهریورماه سال جاری روی آن خورده، از سوی وزیر راه و شهرسازی خطاب به رئیسجمهور نوشته و در آن درخواست شده که با استعفای وی موافقت کند.
آخوندی در این نامه عملاً به ناکارآمدی و خودرأیی خود در حوزه مشکلات مسکن و شهرسازی اعتراف کرده و نوشتهاست: «پیرو سهبار درخواستی که سال گذشته از محضر جنابعالی (رئیسجمهوری) داشتم، اجازه میخواهم از خدمت شما از دولت رخصت بخواهم. به نظر نمیرسد در ارتباط با روش بازآفرینی شهری مورد نظر جنابعالی بتوانم کار مؤثری انجام دهم. همچنین در ارتباط با سیاست دخالت حداکثری دولت در بازار و روش ساماندهی امور اقتصادی به لحاظ شرایط موجود کشور نیز امکان هماهنگی ندارم. این حق شماست که وزیر همراهتری را در دولت داشته باشید. خواهشمندم اینبار با درخواست اینجانب موافقت و در تعیین جانشین تسریع فرمایید.»
وزیر راه و شهرسازی دولتهای یازدهم و دوازدهم در ادامه این نامه آورده است: «من بر این اعتقاد هستم که سه اصل پایبندی به قانون، احترام به حقوق مالکیت و اقتصاد بازار رقابتی را در هیچ شرایطی نباید زیرپا گذاشت. آنچه در تدبیر شرایط سخت جدید ناشی از تحریمهای امریکا شاهدیم، دقیقاً نقض همین سه اصل است. در هر صورت با این سطح از تفاوت دیدگاه از حیث اخلاقی ادامه کار من درست نیست.»
تمکین دیرهنگام در عین اختلافنظر
اما سؤال این است که اگر تا این حد اختلافنظر عمیق بوده و پذیرش این اختلافنظر برای آخوندی راحت بوده پس اصرار و لابیهای مکرر آخوندی برای ماندن یا اخذ رأی از نمایندگان را چگونه میتوان توجیه کرد!
نگاهی به سابقه اختلافنظر روحانی با آخوندی در باره وظایف حاکمیتی در حوزه مسکن که اتفاقاً بر اساس قانون اساسی است نشان میدهد که آخوندی در دولت دوازدهم وزیری تحمیلی بود.
در واقع چنین میتوان برداشت کرد که روحانی تمایلی به همکاری با آخوندی نداشت، اما تمایلی هم به دادن هزینه برای حذف وی نداشت و ترجیح میداد تا مجلس یا خود آخوندی هزینه کنار رفتنش را بپردازند.
منشأ اختلاف کجا بود؟
وی اگر چه سعی داشت خود را به عنوان تئوریسین حامی اقتصاد بازار آزاد در دولت نشان دهد، اما انتشار نامه استعفای آخوندی پس از حضور پرحاشیه دیروز وی در مراسم امضای تفاهمنامه نوسازی ۱۰۰ هزار واحد مسکونی بافتهای فرسوده نشان داد که وی بیش از آنکه به دنبال خدمت باشد، بیشتر به دنبال حاشیهسازی بودهاست.
او حتی در مراسم صبح دیروز در سخنرانی بسیار کوتاه خود گفت: من امروز برای حرف زدن اینجا نیامدهام، بلکه برای کف زدن آمدهام!
همین جمله نشان میداد که تا چه حد بازار مسکن و حوزه راه و شهرسازی در مظلومیت به سر میبرده و مردم چه انتظارات بیهودهای از چنین مدیری برای حل مشکل خود داشتهاند!
اما همانطورکه گفته شد، نخستین بارقههای اختلاف نظر روحانی و آخوندی در خصوص نوسازی بافت فرسوده در زمان معرفی کابینه دولت دوازدهم در مجلس و در سال ۹۶ زده شد. رئیسجمهور در هنگام معرفی عباس آخوندی به عنوان وزیر پیشنهادی راه و شهرسازی دولت دوازدهم، پس از تعریف و تمجیدهای گستردهای که از وی در خصوص تلاشش برای نوسازی ناوگان حمل و نقل به خصوص ناوگان هوایی در دولت یازدهم کرده بود، اظهار داشت: البته من و آقای آخوندی در خصوص نوسازی بافتهای فرسوده با یکدیگر اختلافنظر داریم.
هر چند که در دولت قبل نیز تمام طرحها و سخنرانیهای آخوندی حول محور بازار پولی و در چارچوب وظایف رئیس کل بانک مرکزی بود و در یک مورد نیز برای نشان دادن علاقهاش به اقتصاد کلاسیک به زیر مجموعه وزارت صنعت انتقاد کرده و خواستار تعطیلی سازمان حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان شدهبود.
انتصاب ترکان؛ دومین اختلاف روحانی و آخوندی
یکی دیگر از نشانههای اختلافات رئیس جمهور و عضو کابینه دوازدهم در ۴ دی ۹۶ و تنها سه ماه پس از آغاز به کار دولت دوازدهم نمایان شد. روحانی در حکمی اکبر ترکان، رئیس سابق سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور را به سمت مشاور خود در امور هماهنگی نوسازی بافت فرسوده منصوب کرد.
گفتنی است، ترکان در زمان ریاستش بر شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان نیز اختلافنظرهایی با آخوندی در نحوه صدور بخشنامههای نظام مهندسی داشت، بنابراین در ماههای اخیر به کرات بر وی تاخته بود.
آخوندی فکر میکند «همه چیز بلد» است و وزیر راه و شهرسازی «لجباز» است، از جمله توصیفات ترکان درباره آخوندی بود.
ماجرای عکسی که اردوغان به روحانی نشان داد، چه بود؟
البته در برخی خبرگزاریها نیز منشأ اختلاف روحانی و آخوندی را در یک عکس که اردوغان به روحانی نشان داده، میدانند. در واقع آخوندی معتقد به فعالیت مردم در بازسازی است، در حالی که در بافت فرسوده اساساً اگر توان چنین کاری بود، افراد در مناطق مختلف جابهجا میشدند ولی روحانی به بازسازی دستوری و دخالت جدی دولت در این حوزه باور داشت.
خبرگزاری مهر در این باره نوشته است: در یکی از سفرها به ترکیه، اردوغان عکسی از بافت فرسوده استانبول به رئیسجمهور کشورمان نشان داد؛ عکسی که نشان میداد زمانی که رجب طیب اردوغان شهردار استانبول بود، بافت فرسوده و مرکزی این شهر را در یک حرکت جهادی تخریب کرد و چند برج و مجتمع مسکونی بلندمرتبه در آن ساخت. گفته میشود روحانی از آن زمان شیفته این تفکر شد و تلاش دارد که بافتهای فرسوده شهری به خصوص در پایتخت با این الگو بازسازی شود.
اکنون باید دید با تغییر وزیر راه و شهرسازی و با توجه به اعداد و ارقام مصرح در بودجه امسال، مسکن، موتور محرکی برای خروج از رکود اقتصاد بدل میشود یا باز هم وزیری معرفی خواهد شد که مانند پنج سال گذشته بازار مسکن به دست نامرئی آدام اسمیت سپرده خواهد شد و بیش از آنکه به دنبال تولید مسکن باشیم، به دنبال گوسفندی برای قربانی کردن جلوی هواپیما زمان را سپری خواهد کرد؟