برخی خانوادهها هستند که ساعتها کنار هم مینشینند بدون اینکه کلمهای بین هم رد و بدل کنند. ظاهراً اعضای این خانوادهها حرفی برای گفتن به یکدیگر ندارند و نسبت به هم سرد و بیگانه هستند، اما در مقابل خانوادههایی وجود دارند که تمام موضوعات و اتفاقاتی که در طول روز برای هر کدام از آنها رخ داده باشد را سر میز شام مطرح میکنند و درباره آن به بحث و گفتوگو مینشینند. در واقع رسم این خانوادهها این است که در کنار هم درباره مشکلات و موضوعات مختلف صحبت و با راهحلهای پیشنهادی، مشکل پیش آمده را حل کنند. در مقایسه این دو نوع خانواده قطعاً خانوادههایی که گفتوگو محور هستند و گفتوگو یکی از اصلهای مهم زندگی آنهاست موفقتر هستند. گفتوگو همیشه یکی از دلایل موفقیت افراد است. اگر والدین که ستون خانواده هستند گفتوگو کردن را بلد باشند آن را به فرزندان خود نیز انتقال میدهند و اگر در گروه افرادی باشند که اصل گفتوگو کردن را بلد نباشند قطعاً خانوادهای سرد با فرزندانی گوشهگیر و درونگرا خواهند داشت.
گفتوگو با همسرمان
یکی از موضوعاتی که میتواند به استحکام روابط زن و مرد کمک کند صحبت کردن درباره موضوعات پیش آمده در زندگی است، اما گفتوگو آدابی دارد و برای رسیدن به آن باید ابتدا مهارت صحبت کردن را فرا گرفت. معمولاً زوجها در دوران نامزدی و قبل از ازدواج حرف برای گفتن بسیار دارند. هر روز و هر ساعت با هم در حال صحبت کردن درباره موضوعات مختلف هستند و همیشه فکر میکنند هیچوقت حرفهایشان تمام نمیشود، اما همین که ازدواج میکنند و زیر یک سقف میروند گویا حرفهایشان ته میکشد و روزها و ساعتها بدون یک کلمه صحبت در کنار هم زندگی میکنند. خیلی از زن و شوهرها از اینکه دیگر حرفی برای گفتن به هم ندارند احساس نارضایتی میکنند. گرچه آنها احساس میکنند این یک اتفاق طبیعی است، اما حرف نزدن در زندگی زناشویی میتواند یکی از بزرگترین تهدیدها برای ارتباط زن و شوهر باشد. یک نویسنده فرانسوی میگوید: «یک ازدواج موفق، پر از صحبتهایی طولانی است که به نظر زن و شوهرها کوتاه میرسد.»، اما برای بعضیها پیدا کردن موضوعی برای صحبت چندان آسان نیست. صحبت کردن با شریک زندگی موضوع خاصی نمیخواهد. شما میتوانید از جزء جزء وقایع زندگیتان موضوعات نابی برای صحبت کردن بسازید. مثلاً از تجربههایی که در آن روز به دست آوردهاید صحبت کنید یا از تغییراتی که در کار خود ایجاد کردهاید صحبت کنید. از تجربیاتی که دوست دارید داشته باشید یا درباره یک گردش کوتاه یا یک مسافرت صحبت کنید. از اخبار و اتفاقات جاری در جامعه حرف بزنید و بسیاری موضوعات ریز و جزئی که شاید اصلاً مهم به نظر نرسد ولی برای شروع یک گفتوگو بسیار مهم و نقطه شروع خوبی هستند.
اگر شما والدین بلد باشید چگونه با هم حرف بزنید این را به فرزندان خود نیز انتقال میدهید. اگر دوست دارید فرزندانتان با شما حرف بزنند و این اعتماد را در آنها ایجاد کنید که خانواده درستترین جایی است که باید مشکلات خود را در آن مطرح کنند از خود شروع کنید. در زمانی که بعد از یک روز کاری سخت در حالت استراحت در خانه هستید با یکدیگر صحبت کنید. برخی سخن گفتن درباره امور روزمره را برای خود عیب میدانند، در حالی که گاهی زن و شوهر نیاز دارند از امور روزمره خود، مثل قضایایی که امروز در خانه یا بیرون از خانه برای او پیش آمده سخن بگوید. این گفتوگو، شاید چیزی را حل یا تقویت نکند، اما همین اندازه که همسر، سفره دل خود را باز کرده و طرف مقابل خود را شنونده خوبی میبیند، در استحکام روابط زن و شوهر مؤثر است و نه تنها به استحکام روابط زوجین کمک میکند بلکه بچهها هم یاد میگیرند آنها هم درباره روزی که گذراندهاند صحبت کنند. این گفتوگو، سخن گفتن و شنیدن درباره امور روزمره موجب میشود که زن و شوهر از اوضاع هم با خبر شوند و برخورد خود را با همسر خویش، متناسب با همین اوضاع مدیریت کنند. مثلاً اگر شوهر فهمید امروز فرزند خردسالش بهانهگیری و گریه بسیاری کرده است، از اینکه همسر او حوصله و نشاط ندارد، شاکی نمیشود. اگر هم زن متوجه شود که امروز کار شوهرش بیش از روزهای دیگر بوده است، از اینکه خواسته او را برای رفتن به خرید رد میکند، ناراحت نمیشود. همچنین اگر کودک ما کمی بیحوصله و دلخور است دلیل آن را میتوانیم در یک فضای آرام و صمیمی جویا شویم.
گفتوگو با فرزندمان
حال اگر در خانه فرزند نوجوانی داشته باشیم و زوجین بلد نباشند با یکدیگر صحبت کنند قطعاً با نوجوان خود دچار مشکل میشوند. اگر میخواهید با پسر یا دختر نوجوانتان صمیمی شوید تا او شما را محرم زندگی و رازهایش بداند باید مهارتهایی را بلد باشید. صمیمی شدن با نوجوانان کار چندان سختی نیست فقط باید اعتماد آنها را جلب کنید. بیشتر والدین سعی در صحبت کردن، تشویق کردن، توضیح دادن و نزدیک شدن به آنها را دارند، اما علم روانشناسی به والدین اینچنین نصیحت میکند که «به جای پرچانگی، عمل کنید.» پیامهای والدین به فرزندان باید کوتاه، مشخص و مستقیم باشد. از زمانهای کوتاه برای صحبت کردن با نوجوانتان استفاده کنید، از آنها پرسشهایی که پاسخ یک کلمه نداشته باشد، بپرسید. مثلاً بپرسید «امروز در مدرسه چه کردهاید؟» آنان را تشویق به صحبت کردن کنید. بعضی از نوجوانان کم حرفترند و حوصله صحبت ندارند. سعی کنید آنها را نیز به سر شوق آورید تا حرف بزنند. مطمئن باشید اگر مهارتهای مؤثر کلامی را با نوجوانتان بدانید، والدینی مؤثر و موفق به حساب میآیید. باید دانست که نوجوانان حوصله ساعتها حرف و حدیث را با طول و تفصیل و مخلفات اضافه ندارند، بنابراین از ابتدا کاری کنید که حرف زدن با شما برای او جذاب باشد. رسیدن به این مرحله هم زیاد سخت نیست. کافی است به جای یک خط در میان پیام اخلاقی دادن، فقط مثل یک دوست در کنارش باشید. هنگام گفتوگو با یک نوجوان، خلاصه حرف بزنید و اجازه بدهید در کنار شما احساس امنیت داشته باشد، یعنی اطمینان داشته باشد بابت اشتباهاتش سرزنش یا تنبیه سختی نخواهد شد، ضمن اینکه اگر دوست دارید بین صحبتهایتان در موردی به او آگاهی بدهید فقط در مورد خوبیها و بدیهای هر عادت و رفتاری حرف بزنید و نتیجهگیری را به عهده خودش بگذارید. نکته مهم آن است که هر چه میتوانید مثبتتر صحبت کنید.