حضرت امام خامنهای در دیدار دانشآموزان و دانشجویان به مناسبت ۱۳ آبان، جوانان را به «ترویج و تبیین نظریه مقاومت» فراخوانده و نظریه «مقاومت در مقابل دشمن قویپنجه» را هم در مقام نظر و تئوری و هم در جایگاه عملی، نظریهای متقن و صحیح خوانده و افزودند: جوانان در محیطهای مختلف هدف اصلی استکبار یعنی سلطهطلبی را تبیین کنند تا ضرورت و صحت نظریه مقاومت، بهخوبی نمایان و درک شود. معظم له فرمودند: از نظر عملی نیز ما مقاومت را حق جوانان عراقی، سوری، لبنانی، کشورهای شمال افریقا، شبه قاره و دیگر مناطق میدانیم و تقویت این جریانها تقویت نظریه مقاومت است.
در تبیین نظریه مقاومت بهعنوان مقدمه باید گفت؛ نظام استکباری و استعماری غرب، از قرن هجدهم میلادی و پس از انقلاب صنعتی تا امروز سه مرحله را برای تسلط و استعمار جهان پشت سر گذشته است:
۱ - اشغال، اداره و استثمار مستقیمِ کشورهای جهان با هدف چپاول و بهرهبرداری از سه گنج بزرگ این کشورها مشتمل بر «بازار مصرف»، «مواد اولیه» و «کارگر ارزان» که با موج اول بیداری مواجه و استعمارگران، مجبور به ترک کشورهای هدف شدند.
۲ - استعمار نو و اداره کشورهای استثمارشده با بهکارگیری دیکتاتورها و عوامل دستنشانده که این مرحله نیز با موج دوم بیداری تهدید به نابودی شد.
۳ - موج دوم بیداری، استعمارگران غربی را به فکر دائمی کردن چپاولگری از طریق قانونمند کردن سلطه انداخته و با راهاندازی دو جنگ بزرگ و تحمیل خسارات وحشتناک و جبران ناپذیر مادی و معنوی و کشتار بیرحمانه بیش از ۱۳۰ میلیون انسان بیگناه با هدف ایجاد ساختار سازمان ملل متحد و سازمانهای وابسته، به این هدف مهم دست یافته و به این ترتیب؛ عملاً تمام کشورهای جهان در «استعمار فرانوین» مجبور به پذیرش قواعد و مقررات «نظام قانونی سلطه» شدند.
نظام سلطه طی ۷۳ سال چپاولگری برای تمامی شئون زندگی اجتماعی بشر در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی، علمی، ورزشی، ارتباطی و... با وضع قوانین و تعاریف مبتنی بر توجیه و حفظ منافع نظام سلطه، کشورها را قانوناً وادار به تمکین از آنان کرده که حاصل آن چپاول قانونمند تمامی کشورها و تمکین بدون، چون و چرای آنان از نظام سلطه است. امروز جهان بشریت مجبور است باساز ناکوک نظام سلطه رقصیده و با تن دادن به قواعد مدون سازمان ملل، رژیم سفاک و کودککش صهیونیستی را به رسمیت شناخته و حافظ صلح دانسته و از هر گونه کمک و حمایت از جنبش مقاومت فلسطین و حزبالله لبنان و کلیه گروههای مقاومت به اتهام تروریست بودن! اجتناب نمایند. تمام قوانینی که توسط سازمان ملل متحد و با آرای کشورهای تحت سلطه به تصویب میرسند بیاستثنا در راستای تضمین منافع نظام سلطه وضع شده و میشوند و نظر به تصویب آن در مرجع بینالمللی، هر گونه مخالفت با، محکومیت بینالمللی و مجازاتهای سنگین در پی خواهد داشت.
پیدایش انقلاب اسلامی ایران در غرب آسیا، نظام قانونمند شده سلطه را با چالش جدی مواجه ساخته و بیشک جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که طی ٤۰ سال گذشته، یک تنه در برابر نظام سلطه و قوانین ظالمانه آن ایستاده و ملتهای جهان را به ایستادگی در برابر نظام سلطه فرا خوانده است. انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹ میلادی) موجب پیدایش تفکر ایستادگی و شکلگیری «نظریه مقاومت» در بین آزادیخواهان جهان بهویژه در بین انقلابیون غرب آسیا در برابر رژیم صهیونیستی شد. تا پیش از شکل گیری «نظریه مقاومت»، رژیم صهیونیستی با استراتژی «جنگ در بیرون از خانه و امتیازگیری و توسعه جغرافیایی در درون خانه» به مقابله با تمامی دول عربی و مسلمان و توسعه جغرافیایی خود پرداخته و عملاً همه ارتشهای عربی را زمینگیر کرده بود، اما ایجاد تفکر ایستادگی در برابر دشمن قویپنجه و شکلگیری «نظریه مقاومت» تحت تأثیر مستقیم انقلاب اسلامی، موجب شکلگیری انتفاضه در داخل سرزمینهای اشغالی شده و در مدت زمان کوتاه، رژیم اشغالگر صهیونیستی را وادار به تغییر استراتژی خود به استراتژی «جنگ در درون خانه و امتیاز دادن در بیرون از خانه» کردند. حاصل سه دوره انتفاضه مردم فلسطین، شکلگیری جبهه مقتدر مقاومت فلسطین و تشکیل حماس و شکستهای پی در پی ارتش تا بن و دندان مسلح صهیونیستی ابتدا در جنگ ۳۳ روزه در برابر حزبالله لبنان و سپس در جنگهای ۲۲ روزه و ۱۱ روزه و محاصره و بمباران ۵۹ روزه غزه در برابر جنبش مقاومت اسلامی فلسطین بودهاست. اینک در چهلمین سال مقاومت، این نظریه از مرزهای جغرافیایی منطقه غرب آسیا نیز فراتر رفته و بهعنوان تنها نظریه علمی قابل قبول و عملی، تمام جهان را در برابر نظام سلطه سازماندهی و به میدان آورده و بقای نظام سلطه را با خطر فروپاشی مواجه ساخته است. امروز نظریه مقاومت بهعنوان میراث گرانبهای ایستادگی و مقاومت پیامبر اکرم (ص) و مسلمانان صدر اسلام، تنها نسخه مطمئن و مؤثر برای مقابله با قوانین ظالمانه و استعماری نظام سلطه فراروی کشورهای منطقه و سایر کشورهای تحت ستم و بهطور کلی مردم جهان است. نظریه مقاومت با تکیه بر دیپلماسی عمومی و اراده ملتها و در جهت مقابله با یکجانبهگرایی غرب و قوانین نظام سلطه و مطالبه حقوق خود از حاکمان و دولتهای ترسو و مرعوب، استوار بوده و روز به روز بر قدرت و وسعت این نظریه افزوده میشود.
جمهوری اسلامی ایران در پناه رهبری بینظیر حضرت امام خامنهای با ایجاد «محور مقاومت» متشکل از ایران، عراق، سوریه، لبنان، یمن و افغانستان توانسته تمام نقشههای نظام سلطه در جنگ بین تمدنی و درون تمدنی را خنثی کرده و بر اَشکال مختلف توطئهها و دسیسههای غرب نظیر تشکیل، تجهیز، سازماندهی و هدایت گروههای تروریستی داعش، النصره، طالبان، القاعده، جیشالعدل و... فائق آمده و عمق استراتژیک محور مقاومت را به فراتر از منطقه غرب آسیا توسعه دهد.
«نظریه مقاومت» بهعنوان حق قانونی ملتها برای مقابله با دشمن قویپنجه، بیتردید بیشترین سهم را در فروپاشی نظام سلطه و نابودی هژمون امریکا در منطقه غرب آسیا و پنبه شدن رشتههای غرب برای تغییر ژئوپلتیک و جغرافیای سیاسی منطقه از یکسو و شکل گیری نظام چندقطبی و انتقال کانونهای قدرت از غرب به شرق از سوی دیگر داشته و به شکل جدی پیشبینی میشود در آیندهای نزدیک بر اساس الگوی نظریه مقاومت شاهد فروپاشی کامل نظام سلطه باشیم.