با آغاز فصل سرما، بار ترافیکی در معابر شهر تهران افزایش یافته و زمان ترافیک صبحگاهی و شامگاهی بسیار شدیدتر شده است. ماندن چند ساعته در ترافیک معابر اصلی پایتخت این روزها علاوه بر اینکه رانندگان را کلافه کرده، مسافران را نیز کلافه کرده است. در برخی از روزها بار ترافیک آن هم در معابر مرکزی شهری چنان افزایش مییابد که مسافتهای زیر یککیلومتر را هم باید در حدود دو ساعت طی کرد. حضور کمرنگ پلیس و افزایش ورود خودروها و استفاده از وسایل نقلیه شخصی سبب شده تا تهران به اصطلاح قفل شود، نه راه پیش باقی بماند و نه راه پس. این روزها همه اخبار حوزه سوخت، حولوحوش کارت سوخت و مبارزه با قاچاق سوخت است، در حالی که هدر رفت سوخت در اثر افزایش بار ترافیک، دست کمی از قاچاق سوخت ندارد. تردد حدود ۷ میلیون خودرو و موتورسیلکت در معابرشهری به علاوه تردد وسایل نقلیه سایر شهرهای اقماری حاشیه پایتخت، کار را به جایی رسانده است که اگر با اپلیکیشن مسیریاب هم بهدنبال مسیر کمترافیک و جایگزین برای رسیدن به مقصد باشیم، باز هم خیلی دیر خواهیم رسید.
ترافیک روی قاچاق را سفید کرد!
قرمزبودن مسیرها بهدلیل ترافیک شدید در بسیاری از اوقات علاوه بر وقت و هزینه، سوخت بسیاری را نیز هدر میدهد. هدررفت انرژی در ترافیک روی قاچاق سوخت را سفید کرده است؛ مسئولان همچنان روی قاچاق سوخت متمرکز هستند و کارتهای سوخت را فعالسازی میکنند!
بنا بر آماری که دو سال پیش منتشر شده است، هر ساله حدود 3/98 هزار میلیارد تومان از منابع در اثر اتلاف سوخت، 3/24 هزار میلیارد تومان از منابع در اثر اتلاف وقت و حدود 793/3 میلیارد تومان از منابع شهر تهران در اثر آلودگی از بین میروند که جمعاً حدود ۸ هزار و ۲۲ میلیارد تومان میشود. این در حالی است که طی این دو سال هم بار ترافیک افزایش یافته و هم تعداد خودروهای اضافه شده به معابر شهری افزایش چشمگیری داشته است. معابر شهری پایتخت هم بهدلیل ورود سالانه چندین هزار خودرو ظرفیت خود را ازدست دادهاند و دیگر گنجایش خودروهای جدید را ندارند. کوتاهشدن روز و تاریکی زود هنگام نیز بر بار ترافیکی اثر گذاشته و زمان پیک ترافیک معابر اصلی زودتر آغاز میشود.
کاهش سرعت ۸۰ کیلومتر به ۱۰ کیلومتر
ماندن در ترافیک علاوه بر معابر اصلی، لاینهای کندرو و مسیرهای فرعی را نیز در برگرفته و همچون شبکه مویرگی به همه جا منتشر شده است. تابلوهای سرعت در اتوبانها که روی آنها سرعت مجاز ۸۰ تا ۹۰ کیلومتر نقش بسته است، فقط به درد نگاهکردن و حسرت خوردن میخورند؛ چراکه عملاً سرعت خودروها در تهران غالباً به کمتر از ۱۰ کیلومتر میرسد و سرمای هوا اجازه نمیدهد رانندگان در ترافیک، خودروهای خود را خاموش کنند و همین امر هم مزید بر علت مصرف بالای سوخت و افزایش آلودگی و آلایندگی هوا شده است.
ترافیک بارانی در پایتخت ۱۰ میلیونی
در کنار همه اینها، با کوچکترین بارندگی خوشحالی شهروندان تبدیل به ناراحتی میشود، چون باید باز هم در ترافیک سر کنند!
ترافیک در روزهای بارانی بسیار کلافهکننده است و افزایش تصادفات و قفلشدن مسیرها سبب کندی شدید حرکت خودروها میشود. کمرنگبودن حضور پلیس از یک سو آن هم در ترافیک صبحگاهی و بیشتر شامگاهی به همه مسیرهای عبوری کشانده میشود؛ این امر سبب میشود تا شهروندانی که رعایت مصلحت کرده و از شبکههای حملونقل استفاده میکنند هم در این ترافیک کلافه شوند.
مدیریت شهری حلقه گمشده ترافیک
وجود سازمان حملونقل ترافیک شهرداری در پایتخت و اجرای طرحهای مختلف تاکنون نتوانسته است از بار ترافیک بکاهد و وجود چراغهای هوشمند و کنترل از راه دور هم بر کاهش ترافیک شهر مؤثر نبوده و به بازشدن گرههای ترافیکی کمکی نمیکند و طرحهای ترافیکی بینتیجه به اجرا در میآید. مدیریت شهری درصدد است تا با اجرای طرحهای گوناگون از آلودگی هوا بکاهد، همچون چند مرحلهای اجراکردن «طرح کاهش»، ولی افزایش بار ترافیک، کاهش آلودگی ناشی از معاینه فنی را جبران میکند.
گویا رسانههای ملی هم چشم خود را به روی بار ترافیک شدید پایتخت بستهاند و گزارشی از آن پخش نمیکنند. ترافیک در کنار تمام مضرات خود مستقیماً بر اعصاب شهروندان اثرگذاشته و به اصطلاح روی مخ همه پایتختنشینان است. بر همه اینها باید آلودگی صوتی و نوری را نیز افزود؛ در این بین سخن گفتن از حیات آرامبخش شبانه نیز طنز تلخی است.