سرویس زنان جوان آنلاین: خودش را جلوی آینه ورانداز میکند؛ لبخندی از رضایت میزند و گوشی تلفن همراهش را برمیدارد تا از خودش سلفی بگیرد و دیگران را نیز در این رضایتمندی شریک کند! اما یک نکته بر وفق مرادش نیست. عکسش در آینه به او میگوید اضافه وزن دارد همچنانکه خودش هم از وضعیت اندام خود راضی نیست. این بار دست به کار میشود و به سراغ نرمافزارهای ویرایش عکس میرود تا ظاهرش را قابل تحسین کند، اما همین ماجرا زمینهای میشود برای تلاش بیشتر و بیشتر برای رسیدن به اندام ایدهآل؛ تلاشی که خیلی وقتها از مثلث مرگ یعنی آرایشگاه، باشگاههای بدنسازی و ماهواره و فضای مجازی میگذرد و دختران و زنان جوانی همچون او را وادار میکند تا برای رسیدن به تصویر ایدهآلی که در رسانهها از زن مقبول به نمایش درمیآید خودشان را به آب و آتش بزنند.
رسانهها با بازنماییای برای ما تصاویر و قالبهای ذهنی میسازند. این قالبهای ذهنی، اما روی گروههای مختلف اجتماعی تأثیرهای متفاوتی دارد. در این بین زنان یکی از قربانیان چنین قالبهایی هستند؛ چراکه تصویری که رسانهها از زن مقبول ارائه میدهند متناسب با زنی است که استانداردهای زیبایی ظاهر و اندام هالیوودی را داشته باشد و این مسئله بر ساختار ذهنی زنان و مردان سراسر دنیا اثر گذاشته است. اگرچه برخی مواقع شاهد برخی شورشهای اجتماعی علیه قالبهای زیبایی دیکته شده از سوی رسانهها هستیم شبیه جنبش «نه به لوازم آرایش در کره جنوبی»، اما درمجموع قالب ذهنی درباره ظاهر و اندام زنان همان نسخهای است که زنان هالیوود برای دنیا پیچیدهاند و این مسئله در دنیای غرب هم نگرانیهایی را در محافل علمی موجب شده است.
در مطالعهای در کشور امریکا که در سال ۲۰۱۶ از سوی چارلز واگنر و استاد آگویر انجام شده است رابطه بین اندازه واقعی بدن، نارضایتی از بدن، رضایت از خود و تعداد سلفیهایی که در اینستاگرام به تصویر گذاشته میشود، بررسی شده است.
ویژگیهای عصر دیجیتال
اصطلاح «هزاره» افرادی که بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۷ متولد شدهاند را دربرمیگیرد (Fry، ۲۰۱۶). استراوس و هوو در کار خود در رابطه با نظریه نسبیت، استدلال میکنند که هر نسل از ویژگیهای منحصربهفرد خود برخوردار است و با توجه به تجارب اجتماعی و تاریخی مشترک خود احساس هویت مشترک میکند. هزارهها هنوز هم هویت بالغانه خود را در اختیار دارند، اما اغلب آنها با موقعیت خود به عنوان نسل اول که در دوره عصر دیجیتال سن دارند، مشخص میشوند.
در بخش دوم قرن بیست و بعد از آن، اجتماعی شدن رسانهها در قالب برنامههای پخش تلویزیونی و رادیویی به نمایش گذاشته شد که برای مشاهده خانواده جمعی طراحی شده بود. اینترنت موجب تغییر در عادات رسانهای شده است، بهویژه برای هزاره سومیهایی که هرگز بدون فناوری دیجیتالی زندگی نکردهاند. این تغییر در رسانهها با افزایش سایتهای شبکههای اجتماعی (SNS) و سایر سایتهای آنلاین باعث میشود افراد برای ساخت و نمایش هویتهای خود در حین ارتباط با دیگر اعضای شبکه (بوید و الیسون، ۲۰۰۷)، بیشتر تلاش کنند. حس گرایش رسانه شخصیسازی و تمایل به استفاده از اینترنت به منظور اهداف اجتماعی باعث شده است که هزاره سومیها به طور فزایندهای در ایجاد یک وبسایت ایدهآل شده آنلاین که بتوانند به جهان ارائه دهند فعال باشند (Gonzales and Hancock، ۲۰۱۱). پیگیری یک وبسایت ایدهآل آنلاین میتواند یک زمین بازی خطرناک برای نوجوانان و بزرگسالان جوان فراهم کند که از نارضایتی از بدن و سایر مسائل محبت رنج میبرند.
Instagram یک شبکه اجتماعی مبتنی بر تصویر است که بهخصوص در میان نسل هزاره محبوب است. Instagram به کاربران اجازه میدهد عکس بفرستند، این عکسها را به صفحات شخصی خود ارسال کنند و محتوای دیگر را از طریق سایر حسابهای رسانهای اجتماعی پیوند دهند. محبوبیت اینستاگرام اغلب با ظهور یک پدیده اجتماعی جدید شناخته شده به عنوان خودپسندی (یعنی عکسهای سبک پرتره) مرتبط است. پدیده خودپسندی توجه زیادی را به خود جلب کرده است. بهرغم اهمیت اجتماعی آن، پدیده خودپسندی در جامعه علمی نسبتاً غیرقابل انکار است. این حقیقت قابل توجه است، زیرا ممکن است اینگونه افراد هویتهای خود را به صورت فیزیکی یا بدنمحور نشان دهند.
تصویر ظاهر
تصویر ظاهر به ادراکات و نگرشهایی که افراد در رابطه با انتظارات فرهنگی بزرگتری نسبت به خودشان دارند، اشاره میکند (Davison and McCabe، ۲۰۰۵). همانطور که توسط Szymanski و همکاران خلاصه شده است. (۲۰۱۱)، تصویر ظاهر شامل ارزیابی خودکار از بسیاری از ویژگیهای مختلف بدن مانند تن، تناسب و اندازه پوست است. تصویر ظاهر مهم است، زیرا این امر مستلزم ایجاد مقایسههای اجتماعی و فرهنگی است که میتواند احساس جذابیت فیزیکی و ارزش افزوده بیشتر (Cash، ۲۰۰۲) را تغذیه کند. گرچه تصویر ظاهر برای مردان و زنان مهم است، نظریه عینیسازی (Fredrickson and Roberts، ۱۹۹۷) ادعا میکند که بیشتر زنان به عنوان اشیای فیزیکی و جنسی دیده میشوند که ارزش اجتماعی آنها میتواند از ظاهر بدن به دست آید. به همین ترتیب، زنان بیشتر به نوعی خود- عینیسازی میپردازند که حس ارتباط بین جسم فیزیکی و حس خود ارزش خود را تأیید میکند.
انتظارات در مورد اندازه و شکل و ظاهر زنانه ایدهآل در طول زمان و فرهنگها متفاوت است. در جامعه مدرن غربی، ظاهر ایدهآل زن به طور معمول اندام باریک و لاغر است (Pelegrini et al. ۲۰۱۴). بیش از نیمی از جمعیت بالغ ایالات متحده را میتوان به عنوان افرادی که اضافه وزن دارند یا چاق طبقهبندی کرد که منعکسکننده رشد روانی اختلاف بین طبقات واقعی و هنجارهای اجتماعی زیبایی زنانه است (Pesa et al. ۲۰۰۰). درواقع، تقریباً نیمی از دختران امریکایی در سن ۱۱ تا ۱۶ سالگی از تصویر ظاهری خود (White and Halliwell، ۲۰۱۰) ناراضی هستند. اگرچه زنان نسبت به مردان بیشتر احساس نارضایتی میکنند (Furnham، et al. ۲۰۰۲)، تحقیقات موجود ارتباط بین تصویر ظاهری و عزت نفس را در میان مردان جوان بالغ نشان میدهد. افراد مبتلا به حساسیت نسبت به اندامشان احتمال بیشتری دارند که درگیر مسائل ذهنی و فیزیکی مانند اختلالات خوردن شوند (Dittmar، ۲۰۰۹). متأسفانه بیش از ۳۰ میلیون امریکایی در یک لحظه در طول زندگی خود از یک اختلال خوردن رنج میبرند و دو سوم این گروه از زنان تشکیل شده است (Wade et al. ۲۰۱۱).
رسانههای جمعی اغلب به عنوان یک مجرم در پشت روند رو به رشد نارضایتی از بدن در زنان جوان به چشم میخورد (Dittmar، ۲۰۰۹). زنان جوان تلاش میکنند، خودشان را با هنجارهای اجتماعی زیبایی که در این نمایشگاههای رسانهای نمایش داده میشود، تطبیق دهند (Bergstrom et al. ۲۰۰۹).
همانطور که قبلاً ذکر شد، تمایل زنان برای به دست آوردن هنجارهای اجتماعی زیبایی جدید نیست و در انواع مختلف رسانههای جمعی رخ داده است. با این حال، رسانههای اجتماعی سیستم عاملهای جدیدی را برای زنان ایجاد کردهاند تا بتوانند روی ظاهر خود متمرکز شوند و آن را بازتاب دهند. در حالی که رسانههای سنتی و رسانههای تصویری مدلهای نامعلوم را نشان میدهند، رسانههای اجتماعی به کاربران اجازه میدهند تا خود را در حالی که دیگر افراد «واقعی» را مشاهده میکنند، نشان دهد. به این ترتیب، رسانههای اجتماعی پرسشهای جدیدی در رابطه با تصویر ظاهر مطرح میکنند.
رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی تعاملیتر از رسانههای سنتی است و به همین دلیل کاربر را با انتخاب بیشتری برای شخصیسازی و کنترل تجربه خود فراهم میکند. کاربران میتوانند سیستم عاملهای رسانههای اجتماعی و ابزارهای بیان را انتخاب کنند که به بهترین وجه با نیازها و شخصیتهای آنها متناسب باشد. همراه با این حس شخصیسازی، رسانههای اجتماعی دارای طبیعت مبتنی بر هویت و انگیزه نسبتاً مؤثر نسبت به رسانههای سنتی هستند، زیرا کاربران را تشویق میکنند تا خود منحصربهفرد نشان دهند و با دیگر کاربران در سطح شخصی ارتباط برقرار کنند (Acquisti and Gross، ۲۰۰۶). به همین ترتیب، رسانههای اجتماعی تبدیل به یک ابزار حیاتی برای ایجاد و حفظ اعتبار و ارتباطات آنلاین و آنلاین خود شدهاند (Madden and Smith، ۲۰۱۰).
واقعیت این است که رسانههای اجتماعی حاوی اجزای نمایش هویت و ارتباطات ارتباطی هستند و نشان میدهد که این مکانها ممکن است از رسانههای سنتی متفاوت باشند. مطالعات بیشماری نشان میدهد که مصرف رسانههای جمعی توانایی تأثیرگذاری بر ابعاد مختلف تصویر ظاهر کاربران را دارد (برای بررسی، به Levine و Harrison، ۲۰۰۹، ۲۰۰۴).
از سوی دیگر، Instagram به طور خاص بر انتشار و مصرف عکسهای شخصی متمرکز است. به این ترتیب، Instagram به طور بالقوه میتواند ارتباط مستقیم بین تصویر ظاهری و فعالیت در سایت را نشان دهد. Instagram selfies یک پدیده بسیار جالب است، زیرا آنها اجازه آپلود عکسهای خودشان را میدهند که روی ظاهر فیزیکی کاربران تمرکز میکنند. بنابراین Selfies فرصتی منحصربهفرد برای شناسایی ارتباطات بین محتوای تصویر خود ایجاد شده و درک تصویر ظاهر یک فرد فراهم میکند.
مطالعه حاضر با هدف درک بهتر پدیده خودستایی اینستاگرام، بهویژه در ارتباط با تصویر ظاهری زنان جوان است. همانطور که قبلاً ذکر شد، بحثهای زیادی در رابطه با اثرات رسانههای اجتماعی مطرح میشود که ممکن است روی زنان جوان تأثیر بگذارد، بهخصوص در مورد تصویر ظاهری. تصویر ظاهر را میتوان با روشهای مختلفی ارزیابی کرد، اما مطالعه حاضر روی نارضایتی از ظاهر تمرکز میکند و از شرکتکنندگان میخواهد تا تصویر ظاهر خود را در رابطه با حس منحصربه فرد خود از بدن ایدهآل زیبا مورد توجه قرار دهند.
شرکتکنندگان با BMI بالاتر و چاقتر نارضایتی بیشتر بدن را گزارش کنند
پیشبینیهای مختلف در مورد ارتباطات بالقوه بین اضافه وزن، نارضایتی از ظاهر و selfies وجود دارد. در عین حال، اندازه واقعی اندام اهمیتی بسیار کمتر از احساس رضایتمندی شرکتکنندگان نسبت به اندازه او دارد؛ برای مثال، زنانی که با اندازه اندام بزرگتر هستند در صورت احساس رضایتمندی، احتمالاً با افتخار میتوانند خودشان را از یک زن نسبتاً کوچکتر که از تصویر ضعیف بدن رنج میبرند، متمایز کنند. در هر صورت، گرفتن یا ارسال selfies ممکن است به یک حس از تصویر متصل شود. با این حال، این که آیا این رابطه مثبت یا منفی است، بحثانگیزتر است. از یک طرف، زنان جوان که میزان بالایی از نارضایتی از بدن را تجربه میکنند، میتوانند خود را در تلاش برای رسیدن به پیامهای تأییدکننده که ممکن است اعتماد به نفس خود را افزایش دهند، انجام دهند. از سوی دیگر، افراد با تصویر ضعیف بدن ممکن است تمایل به اشتراک تصویر خود نداشته باشند.
شرکتکنندگان و مراحل
نمونه شامل ۱۳۰ دانشجوی دختر دانمارکی از سن ۱۸ تا ۳۲ سال بود. شرکتکنندگان از طریق فیسبوک برای تکمیل نظرسنجی آنلاین استخدام شدند. برای افزایش بیشتر وضوح، شرکتکنندگان از خود خواسته بودند تا تنها روی شخصیتهای انفرادی (یعنی پرترههای تصویری که فقط تصویر خودشان را شامل میشوند) متمرکز شوند. قسمت دوم پرسشنامه شامل آیتمهای جسمی و بدنی شرکتکنندگان بود. بخش نهایی این نظرسنجی، اطلاعات جمعیت شناختی اولیه را جمعآوری کرد.
معیارها
اندازه واقعی بدن شرکتکنندگان به شکل شاخص توده بدن (BMI) مورد بررسی قرار گرفت. BMI شاخصی است که معمولاً برای تخمین وضعیت تعادل در وزن استفاده میشود که با اندازهگیری وزن فرد (در کیلوگرم) و تقسیم آن با ارتفاع قد (در سانتیمتر) محاسبه میشود. با توجه به مؤسسه ملی بهداشت (ND)، محدوده BMI معمولاً با استفاده از محدودههای زیر تعریف میشود: کمتر از ۵/ ۱۸ وزن کم است؛ ۹/ ۲۴-۵/ ۱۸ وزن طبیعی است؛ ۹ /۲۹- ۲۵ دارای اضافه وزن است و بیش از ۳۰ چاق است. میانگین BMI در مطالعه حاضر ۵۹ /۲۱ بود (SD = ۱۷ /۳).
نتیجهگیری
این مطالعه نشان داد افرادی که دارای اضافه وزن یا چاق هستند احتمالاً بیشتر نارضایتی از بدن را تجربه خواهند کرد با این حال، پیامدهای آن در مواردی که نتایج خاص مورد بازجویی قرار میگیرند، تا حدی پیچیدهتر است.
اگرچه اکثر شرکتکنندگان در محدوده BMI کاملاً سالم بودند، اما متوسط شرکتکنندگان تمایل داشتند تا لاغرتر شوند. این یافته از ادعاهای قبلی (به عنوان مثال، Bergstrom و همکاران، ۲۰۰۹) پشتیبانی میکند، که نشان میدهد ایده زنان لاغراندام که در رسانههای تصویری به تصویر کشیده شده است، به این معنی است که زنان جوان تصور میکنند باید اینگونه باشند. این مسئله چالشهای فراوانی را در سراسر دنیا به دنبال داشته است و جامعه ما نیز از تبعات چنین نگاهی مصون نمانده است. در چنین شرایطی است که مسئولیت اجتماعی رسانهها ایجاب میکند در کنار تأکید بر الگوهای سالم سبک زندگی نگاههای افراطی درباره ظاهر را ترویج نکنند تا جامعه و بهخصوص زنان و دختران جوان از آسیبهای چنین نگاهی کمتر آسیب ببینند.