کد خبر: 944607
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۱
اعلام شکست داعش در سوریه و در نتیجه اعلام خاتمه ظفرمندانه ماموریت نیروهای آمریکایی در این کشور و همچنین خبر خروج ناگهانی نیمی از نیروهای نظامی ایالات متحده از افغانستان، آن هم در شرایطی که مذاکرات صلح با طالبان تا آن هنگام هیچ‌گونه دستاورد مشخصی به همراه نداشت دو موضع‌گیری جنجالی ترامپ در هفته‌های اخیر بود که حواشی زیادی نیز برای او و دولتش ایجاد کرد

جوان آنلاین: هرچه به موعد انتخابات ریاست‌جمهوری درآمریکا نزدیک‌تر می‌شویم شتاب ترامپ برای به ثمر رساندن وعده‌های انتخاباتی‌اش نیز بیشتر می‌شود. خارج کردن ایالات متحده از جنگ‌های فرسایشی و بی‌سرانجامی چون سوریه و به‌ویژه افغانستان، یکی از مهم‌ترین وعده‌هایی است که این مستاجر کاخ سفید با شتاب و عجله‌ای وصف ناشدنی به دنبال تحقق آن است. در همین راستا اعلام شکست داعش در سوریه و در نتیجه اعلام خاتمه ظفرمندانه ماموریت نیروهای آمریکایی در این کشور و همچنین خبر خروج ناگهانی نیمی از نیروهای نظامی ایالات متحده از افغانستان، آن هم در شرایطی که مذاکرات صلح با طالبان تا آن هنگام هیچ‌گونه دستاورد مشخصی به همراه نداشت دو موضع‌گیری جنجالی ترامپ در هفته‌های اخیر بود که حواشی زیادی نیز برای او و دولتش ایجاد کرد. جدا از پیامدهای این مواضع ترامپ در سطح رسمی و دولتی- که مهم‌ترین وجه آن استعفای ماتیس از وزارت دفاع بود- طرح این مساله از سوی وی باعث شد که بحث‌ها و جدال‌ها در مورد مداخلات آمریکا در مناطق مختلف جهان و ثمربخش بودن یا نبودن این مداخلات، به شکل گسترده‌ای در مطبوعات و افکار عمومی این کشور مطرح شود. آنچه از نظر می‌گذرد چکیده و عصاره‌ای است از بحث‌هایی که در نشریات آمریکایی و به‌خصوص در شماره اخیر نشریه «نیوزویک» به چاپ رسیده است. 

 ترامپ سوار بر موج نارضایتی عمومی

بررسی‌ها نشان می‌دهد که در انتخابات پیشین ریاست‌جمهوری آمریکا ترامپ با درک رنجش عمومی و خستگی مردم، خروج از جنگ‌های فرسایشی و بی‌انتهایی را که ایالات متحده در چند دهه اخیر در گیر آن بوده است، یکی از محورهای مهم تبلیغاتی خود قرار داده بود. لفاظی‌های کمپین‌های تبلیغاتی او هم اغلب روی ادعای موفقیت در همین مواردی بود که اسلافش در آن ناکام مانده بودند. ترامپ ادعا داشت که می‌تواند سریعا به هر دو موضوع گروه‌های تروریستی و میراث‌های اشتباه سیاست خارجی خاتمه دهد. از نظر او جنگ‌هایی که بوش و اوباما به راه انداخته یا ادامه‌دهنده آن بودند همین میراث‌های اشتباهی محسوب می‌شدند که جز هدر دادن پول و زمان و تلف کردن جان‌ها چیز دیگری به همراه نداشته‌اند: «من نیز در ناامیدی مردم در رابطه با سیاست خارجی که زمان، انرژی، پول و از همه مهم‌تر جان‌های زیادی را هزینه کرد تا کشورها را بر اساس ذهنیت خودمان بازسازی کنیم سهیم هستم. این در حالی است که ما باید به جای آن امنیت خودمان را بالاتر از همه این ملاحظات دنبال کنیم.» به نظر می‌رسد که ترامپ با طرح و پیگیری این موضوع در آن مقطع زمانی و همچنین در حال حاضر، توانسته است از موج نارضایتی‌ها به خوبی بهره‌برداری کند. حتی منتقدان دوآتشه و رقبای او در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده همچون «الیزابت وارن» نیز نتوانسته‌اند موافقت خود را با نظرات وی در این رابطه کتمان کنند. افسران فعلی و بازنشسته ارتش هم معتقدند که ترامپ در مورد خاتمه دادن به این‌گونه جنگ‌ها اشتباه نمی‌کند. همه اینها موجب شده است تا ترامپ برخی منتقدان خود را به بی‌انصافی متهم کند.

 جنگ برای هیچ

بر اساس مطالعاتی که «آسوشیتدپرس» انجام داده 56 درصد اعضای فعلی و پیشین نیروهای مسلح آمریکا با اقدامات برای خروج از سوریه و افغانستان موافق هستند. دیگر نظرسنجی‌ها هم حمایت افکار عمومی از خروج نیروها از این جنگ‌های طولانی را نشان می‌دهد. اما این موضوع مانع از طرح سوال در مورد اینکه برای چه جنگیدیم و هدف از این جنگ‌ها چه بود، نمی‌شود. این همان نکته‌ای است که چند تن از نظامیان قدیمی و کهنه‌کار آمریکایی در مصاحبه با «نیوزویک» به آن اشاره می‌کنند. آنها از اینکه می‌بینند جنگ در حال اتمام است خوشحال هستند اما بسیاری از آنان در حیرتند که رفقایشان برای چه مردند؟ برای هیچ؟ این سوالی است که پیوسته در ذهن آنها تکرار می‌شود. اکنون همان کسانی که در سال‌های اول در جنگ افغانستان شرکت کرده بودند، شاهد این هستند که طالبان سرزمین‌هایی را باز پس می‌گیرند که خون آمریکایی‌ها در آنجا ریخته شده است. «لوکاس دایر»، گروهبان پیشین نیروی دریایی و دارای سابقه حضور درجنگ افغانستان می‌گوید من با آنها که احساس می‌کنند خروج نیروها از افغانستان کار خوبی است موافقم، اما یک سوال باقی می‌ماند: «همه اینها برای چه بود؟ من باید بدانم که عضو بدنم را برای چه از دست دادم؟ من باید بدانم چرا تفنگدارانم کشته شدند؟» «متئو مورس» یکی دیگر از همین گروهبانان معتقد است نیروهای نظامی مقصر نیستند بلکه این طراحان جنگ هستند که مقصران اصلی به شمار می‌آیند: «مگر نه این است که این مردان صادقانه جان دادند تا برنامه‌ای بهتر از این داشته باشیم که بگوییم من نمی‌دانم و در این مورد سال‌ها گیج و سرگردان بوده‌ایم.» کنایه او به اظهارات ژنرال مک‌کریستال است که در پاسخ به وزیر خارجه آمریکا در مورد راه‌حلش برای افغانستان صراحتا گفته بود نمی‌دانم چه باید کرد، اما بهترین پیشنهاد این است که بخش کمی از این نیروها را در آنجا نگه‌ داریم تا در آنجا صرفا روز گذرانی (بدون برنامه و هدف مشخصی) کنند.      

متخصص جنگ بدون پیروزی

ترامپ خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را در حالی اعلام کرد که از نظر او داعش در این کشور شکست قطعی خورده و ماموریت نظامیان ایالات متحده با موفقیت به پایان رسیده است. اما آیا این پیروزی واقعا تحقق یافته است؟ این کار ترامپ یاد و خاطره جورج دبلیو بوش را زنده کرد چراکه او هم سال‌ها پیش از پایان موفقیت‌آمیز ماموریت در افغانستان خبر داده بود. بوش پیروزی در جنگی را اعلام کرد که در حال حاضر بدون هیچ‌گونه تردیدی از آن به‌عنوان یک جنگ شکست خورده و ناکام برای آمریکا یاد می‌کنند. با این همه، در زمانی که دولت ترامپ در جست‌وجوی راه گریزی برای خروج از بن‌بست افغانستان است، برخی جمهوری‌خواهان و افرادی در بدنه وزارت دفاع وجود دارند که اعتقاد دارند اوضاع رو به پیشرفت است و باید با حفظ نیروها مانع از به وجود آمدن شرایطی شد که تکرار حوادثی چون یازدهم سپتامبر را در پی داشته باشد.

اما بسیاری دیگر این افراد را متهم می‌کنند که نیروهای نظامی و کشور را در وضعیتی از جنگ‌های «دائمی» گرفتار می‌سازند که نه‌تنها سودی برای کشور ندارد، بلکه نقطه پایانی هم برای آن متصور نیست. نکته جالب در این میان این است که سردرگمی‌های ترامپ هم بر این اختلاف‌نظرها دامن زده است. وی از یک‌سو جنگ‌هایی را که بوش و اوباما به راه انداخته یا استمرار داده‌اند هدر دادن پول و زمان می‌خواند و از سوی دیگر خودش آمریکا را در کشمکش‌های جدیدی چون یمن، لیبی، نیجریه و سومالی سهیم کرده است. علاوه‌بر این ترامپ زمانی همانند اوباما از دشواری یک خروج شتابزده و احتمال به وجود آمدن خلأ و پر شدن آن توسط داعش و القاعده ابراز نگرانی می‌کند و بلافاصله مدتی بعد از هفت تریلیون دلار صرف‌شده در خاورمیانه و هدر رفتن آن می‌گوید و اینکه در قبال آن چه به دست آورده‌ایم؟ به قول خودش هیچ! هیچ!

درنهایت تحلیلگر نشریه «نیوزویک» ماحصل چند دهه مداخلات نظامی آمریکا در جهان را این‌گونه جمع‌بندی می‌کند: «آمریکا در جنگ‌های عمده 30 ساله خود پیروزی نداشته است. در طول این 30 سال کشور همواره درگیر جنگ بوده است، از یک مکان به مکان دیگر، تقریبا در تمام این 30 سال. در چنین وضعیتی باید انتخاب کنیم که منتظر پیروزی می‌مانیم یا به‌سادگی این پیروزی را اعلام می‌کنیم (همانند کاری که بوش و ترامپ انجام دادند) و به خانه باز می‌گردیم.»

 

   افغانستان

سقوط برج‌های دوقلو، پای ارتش آمریکا را به افغانستان باز کرد. آمریکا از طالبان خواسته بود که القاعده را تحویل بدهد و وقتی با پاسخ منفی مواجه شد، برای نابودی طالبان در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ میلادی به افغانستان حمله کرد. بعد از نزدیک به دو دهه جنگ و کشته شدن بیش از 2080 سرباز آمریکایی، بیشتر مناطق افغانستان به دست طالبان افتاده است. آمریکا با همان گروهی که به دنبال نابودی‌اش بود، پای میز مذاکره نشست و برای خروج از افغانستان به توافق رسید.

 

   عراق

20 مارس 2003 (29 اسفند 1381) آمریکا به بهانه «رابطه صدام حسین با القاعده» و «نابود کردن سلاح‌های کشتارجمعی» به عراق حمله کرد. آمریکا تلاش داشت پس از سرنگونی صدام، دولتی همسو با خود برای افزایش فشار بر ایران به وجود آورد. این کشور با وجود از دست دادن بیش از دو هزار سرباز و هزینه بیش از دو تریلیون دلاری، عراق را به بخشی از محور مقاومت و بغداد را به یکی از متحدان اصلی تهران تبدیل کرد.

 

   لیبی

با شروع انقلاب در لیبی جنگ داخلی در این کشور در گرفت. ۱۹ مارس ۲۰۱۱ عملیات ائتلافی از چند کشور با شلیک بیش از ۱۱۰ موشک کروز توسط آمریکا و بریتانیا آغاز شد. در اکتبر 2011، قذافی از قدرت برکنار و کشته شد. از آن روز تا به امروز لیبی وضعیت باثباتی پیدا نکرده است. حکومت لیبی که از سوی سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده، کنترل محدودی بر طرابلس دارد. سایر نقاط کشور هم تحت کنترل گروه‌های شبه‌نظامی هستند که دولت را به رسمیت نمی‌شناسند.

 

   یمن

موج انقلاب‌های مردمی که به یمن رسید، آمریکا و متحدانش احساس نگرانی کردند چراکه جنبش انصارالله که گرایش‌هایش به ایران نزدیک بود، قدرت آینده در یمن بود. با حمایت آمریکا ائتلافی نظامی به رهبری عربستان و امارات در ۲۵ مارس ۲۰۱۵ میلادی (۶ فروردین ۱۳۹۴) به یمن حمله کرد. اما با وجود هزینه صدها میلیارد دلاری و کشتار بیش از 50 هزار نفر یمنی، انصارالله همچنان در یمن قدرت دارد و حتی در مذاکرات صلح سوئد به‌عنوان یک جریان سیاسی شناخته شد.

 

   سوریه

گروه‌های تروریستی بهترین مهره برای سقوط دولت بشار اسد در سوریه بودند. آمریکا در دورانی که ارتش سوریه با تروریست‌ها در حال نبرد بود، به بهانه استفاده دولت از سلاح شیمیایی، به سوریه حمله کرد. آخرین حمله به 14 آوریل 2018 بازمی‌گردد که آمریکا با همکاری بریتانیا و فرانسه بیش از ۱۰۰ موشک به خاک سوریه شلیک کردند. اما چند ماه بعد از این تلاش، آمریکا بدون هیچ دستاوردی از سوریه خارج شد تا ابتکار عمل در دست ایران و متحدانش در سوریه بیفتد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار