سرویس اقتصاد جوان آنلاین: امیدواری کاذب به ثبت کاغذی مبادلات تجارت یا به اصطلاح INSTEX در شرایطی است که در برجام نیز چنین خوشبینی در حوزه اقتصاد به وجود آمد، به نحوی که محور اکثر سخنرانیهای مقامات دولتی بر خروج از رکود و بحران اقتصادی پس از حصول این توافق استقرار یافتهبود، اما با امضای این توافق از سوی ایران و اجرایی شدن آن میان طرفین، به یکباره کاخ آرزوهای دولت در خصوص روزهای بدون تحریم فرو ریخت؛ کاخی که در آن دولت با رفت و آمدهای شرکتهای خارجی بر توسعه انفجاری تجارت میان ایران و غرب را متصور بود و حالا با خروج امریکا از برجام، عملاً اجراییشدن و حصول ثمرات برجام تقریباً پوچ شدهاست. از همینرو بود که اروپاییها برای باقی نگهداشتن ایران در برجام، شروع به ارائه وعدههای مختلف برای راهاندازی یک کانال تجاری میان ایران و اروپا کردند؛ کانالی که مدعیان و طرفداران آن معتقدند مزایای اقتصادی برجام را همچنان برای ایران پابرجا نگه میدارد.
ثبت سند کاغذی برای نادیدهگرفتن برجام.
اما نکته اینجاست که بهرغم ثبت کاغذی این ساز و کار، اظهارات مقامات اروپایی نشان میدهد که نباید چندان به عملکرد این ساز و کار دلخوش بود، زیرا عملاً این ساز و کار مالی به محدود کردن تعهدات مندرج در برجام منتهی میشود و به عنوان سندی جدید برای تعدیلکردن تعهدات برجامی اروپا به شمار خواهد رفت، از این رو است که برخی کارشناسان داخلی خواستار امکان فروش نفت در این مکانیزم و بر اساس تعهدات مندرج در صفحات ۵۰ تا ۵۴ برجام (بر اساس ترجمه وزارت خارجه) هستند، اما در عمل اکثر شرکتهای اروپایی از ترس قرار گرفتن در تحریمهای امریکا، حاضر نیستند به واسطه این کانال به تجارت با ایران بازگردند و آن را محدود به کالاهای مشخصی کردهاند.
بر این اساس، به تصریح از مصاحبههای مقامات اروپایی مشخص است که این کانال، یک کانالی که بتواند از روی تحریمهای امریکا پل بزند، نیست بلکه در چارچوب تحریمهای امریکا یک راهحل متعارفی پیدا خواهد کرد؛ بنابراین عملاً کانالهایی که INSTEX میتواند باز کند بسیار محدودتر از کانالهایی است که در خلال تحریمهای امریکا قرار بود باز بشود و کانالها تنها محدود به غذا، دارو، محصولات کشاورزی و کمکهای بشردوستانه است. به عبارت بهتر کانال ایجاد شده تقریباً هیچ بوده و اگر چه از هیچ بهتر است، اما باز هم این کانال مالی بیش از آنکه کمکی به اقتصاد ایران بکند بیشتر منشأ وصول راحتتر ثمن کالاهایی است که اروپاییها به ما میفروشند. کالاهایی که بر اساس قوانین بینالمللی میتوان از سایر کشورها نیز تهیه کرد و هیچ کشوری حتی با وجود تحریمهای ظالمانه نیز حق ندارد از ورود آنها به کشور ایران جلوگیری کند.
اعطای ابزار فشار به اروپا.
اما جدای از این موضوع که آیا شرکتهای اروپایی حاضر به تجارت با ایران از طریق این کانال مالی هستند یا خیر، یک نکته مهم و حساس که در حوزه این کانال همچنان مغفول مانده، موضوع تبدیلکردن این کانال توسط اروپا به یک ابزار فشار علیه ایران است. بر این اساس چنانچه ایران تمامی مسیرهای پرداختی خود را به سمت کانال مالی اروپا ببرد، عملاً این امکان را برای اتحادیه اروپا فراهم میکند که هر زمان که بخواهد برای فشار مضاعف روی ایران این کانال را مسدود کند. بنابراین روی دیگر هیاهوها برای راهاندازی این کانال میتواند برای ایران بسیار سخت و خطرناک باشد. در همین ارتباط پروفسور محسن مسرت در گفت: وگو با «ایلنا» با اشاره به نقاط ضعف این ابزار گفت: بهرغم واقعی بودن نهاد تأسیس شده، اما طرح ارائه شده از ضعفهای جدی نیز برخوردار است؛ اول اینکه این نهاد از نظر حقوقی زیر چتر وزارتخانههای خارجی این سه کشور است و نه زیر چتر وزراتخانههای اقتصاد یا مالی این کشورها، این امر نشان میدهد که مسئولان واقعی سیاستهای اقتصادی این سه کشور از ترس امریکا حاضر به قبول مسئولیت نبودهاند.
آیا کشورهای دیگر به اروپا اعتماد میکنند؟
در همین حال سؤال مهم دیگر پیرامون این ساز و کار آن است که با توجه به رقابت شدید تجاری میان اروپا و کشورهایی همچون روسیه، چین و هند آیا آنان حاضرند برای نقل و انتقالات مالی خود با ایران به این ساز و کار بپیوندند؟
این سؤال را یک کارشناس مسائل مالی به نام مجید شاکری پاسخ میدهد و میگوید: اصلاً تصور اینکه بتوانیم به لحاظ اطلاعاتی کاری کنیم که کشورهای دیگر به صورت اجرایی به INSTEX وصل شوند، خود دارای اشکالاتی است؛ به عنوان مثال چینیها هرگز به لحاظ اطلاعاتی جهت انجام تراکنشهای تحریمی، به میزبانی اروپایی اعتماد نمیکنند. وی همچنین میگوید: از سوی دیگر اساساً این کانال نقش شعبه برای وزارت اقتصاد فرانسه را بازی میکند؛ بنابراین شانس اینکه کانال مالی اروپا ابزاری باشد که امریکاییها یا صهیونیستها از طریق آن به اطلاعات دسترسی پیدا کنند، شانس پایینی نیست و به طور کلی میزبانی فرانسه برای INSTEX اتفاق خوبی نیست.
اقتصاد مقاومتی؛ اهرمی برای فشار
بنابراین به نظر میرسد که جمهوری اسلامی برای عادیسازی وضعیت اقتصادی خود نباید چندان به این کانال مالی دلخوش باشد و باید به فرمول راهگشای اقتصاد مقاومتی روی بیاورد. این همان نکتهای است که بارها توسط مسئولان ارشد نظام و دیگر کارشناسان عرصه اقتصادی مورد تأکید قرار گرفته و مرور تجربیات گذشته نیز بیانگر این حقیقت است که تا وقتی که جمهوری اسلامی وارد شرایطی ایدهآل در حوزه اقتصادی نشود، این احتمال برای گشایشهای اقتصادی با کانال اروپا، آرزویی دستنیافتنی است. واقعیت مهم که کمتر از سوی دولت مورد توجه قرار میگیرد آنجاست که کشور طی دوران تحریمها، فرصتهای بینظیری را برای تقویت بنیههای اقتصادی خود داشت و امروز تجربیات تحریمهای ظالمانه غرب بهترین دانش برای ساخت آینده کشور است.
رهبرمعظم انقلاب نیز با طرح موضوع حرکت به سمت «اقتصاد مقاومتی»زمینه را برای گذر کمآفت از این دوره سخت و طاقتفرسا فراهم کردند؛ شیوهای که اقتصاد را ملزم به تمرکز بر تولیدات داخلی و کاهش اتکا به محصولات خارجی میکند تا از این مسیر نهتنها اقتصاد داخلی شکوفا شود و تحمل شرایط بحران اقتصادی را آسانتر کند بلکه کشور را به سمت تبدیلشدن به یک قدرت اقتصادی میبرد.