خیال پاسخگویی و قبول مسئولیت ندارند، مانند تمام سالهایی که مسئولیت فوتبال ایران را برعهده داشتهاند، اینبار هم گویا پس از ناکامی فوتبال در جام ملتها همان مسیر گذشته را در پیش گرفتهاند، آن هم با فرافکنی. با گذشت یک هفته از حذف تیم ملی فوتبال کشورمان از جام ملتها و نرسیدن به فینال، مهدی تاج و البته حامیان رسانهای کیروش و رئیس فدراسیون فوتبال در تلاشند تا ناکامی در جام ملتها را به عنوان یک موفقیت جا بزنند و در این راه ابایی هم ندارند که منت اینکه تیم ملی پس از ۱۵ سال به نیمهنهایی جام ملتها رسیده را بر سر هواداران فوتبال بگذارند. صحبتهای دوشنبه شب مهدی تاج را میتوان دقیقاً در این راستا ارزیابی کرد، جایی که میگوید مگر در ۴۳ سال گذشته قهرمان شدهایم که حالا انتظار قهرمانی دارید؟
صحبتهای رئیس فدراسیون فوتبال مصداق فرافکنی و فرار از مسئولیت شکست فوتبال در جام ملتهاست. اینکه تیم کشورمان در چهار دهه گذشته نتوانسته قهرمان آسیا شود، در واقع یک ناکامی بزرگ برای فوتبالی است که ادعای آقایی در قاره کهن دارد و مدیران و مربیانش همواره به اینکه تیم ملی در سالهای اخیر در رنکینگ فیفا در رده اول بوده، مینازند و آن را ضمیمه سند کارنامه مدیریتی و مربیگریشان میکنند.
اینکه فوتبال ۴۳ سال قهرمان نشده و این انتظار با تکراری ناکامیمان در جام ملتهای ۲۰۱۹، حسرتمان ۴۶ ساله شده است، واقعیتی غیرقابل انکار است، اما اینکه مسئولان فوتبال برای توجیه قهرمان نشدن در امارات، آن را به دورههای گذشته ارتباط دهند و بخواهند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند، تنها یک عوامفریبی بیشتر نیست. اگر در دورههای قبلی فوتبال نتوانسته قهرمان شود، قطعاً یک ناکامی برای کشوری است که همواره در رده مدعیان قرار دارد و مدیران و مربیانی که در دورههای گذشته جام ملتها مسئولیت داشتهاند، باید نسبت به نتایج و مسئولیتی که داشتهاند پاسخگو باشند، اما این دلیل نمیشود که مسئولان فعلی فوتبال هم به خاطر اینکه دورههای قبل تیم ملی ناکام بوده، عدم موفقیت در جام ملتهای ۲۰۱۹ را هم توجیه و از مسئولیتی که در این شکست داشتهاند، شانه خالی کنند.
نتیجهای که تیم ملی در امارات به دست آورد و با وجود امیدواریهای زیادی که نسبت به این تیم وجود داشت، قطعاً چیزی جز ناکامی نبود. اینکه فوتبال در مواجهه با اولین حریف سخت قافیه را باخت و دست خالی به تهران برگشت، جای هیچ افتخاری ندارد و دمیدن بر اینکه فوتبال توانسته پس از ۱۵ سال به نیمهنهایی برسد، توجیهی جز برای فرار از مسئولیت نیست، به خصوص که تیم ملی برای رسیدن به نیمهنهایی حریف چندان سختی هم پیشرو نداشت، اما با وجود مسیر آسان تا نیمهنهایی نتوانست از این فرصت برای شکستن طلسم قهرمانی استفاده کند.
حال با پایان جام ملتها و رفتن کی روش، مدیران فوتبال باید پاسخگو باشند. با توجه به کمک ۷۷ میلیاردی وزارت ورزش به فدراسیون فوتبال، دیگر جایی برای توجیه این ناکامی با مشکلات مالی باقی نمیماند. در شرایطی که فوتبالیها یک مربی گرانقیمت را روی نیمکتشان داشتند و از نظر مالی و امکانات کمترین مشکل را نسبت به بقیه رشتههای موفق و مدالآور داشتند، مدیران آن باید پاسخگوی ناکامی در جام ملتها باشند. علاوه بر مسائل فنی که به کیروش مربوط است، به طور قطع مشکلات مدیریتی و نقش مهدی تاج و همکارانش در کنترل نکردن حاشیههای تیم ملی و کیروش، بخشی از عواملی است که در ناکامی فوتبال در جام ملتها مؤثر بود.
در چنین شرایطی برای شکسته شدن طلسم قهرمانی فوتبال در آسیا لازم است که عوامل تأثیرگذار در ناکامی فوتبال در جام ملتها پاسخگوی عملکردشان باشند و پاسخ دهند که چرا بهرغم چنین هزینه هنگفتی نتوانستهاند به انتظار معقول هواداران فوتبال که قهرمانی بود جامه عمل بپوشانند، آن هم در شرایطی که بهرغم وضعیت سخت اقتصادی کشور، میلیاردها تومان هزینه این تیم شده است. با این حال به نظر میرسد این روزها حامیان رسانهای فدراسیون و کیروش و مدیران فوتبال، مسیر فرار از پاسخگویی و قالب کردن موفقیت به جای شکست را در پیش گرفتهاند، مسیری که به شکسته شدن طلسم قهرمانی فوتبال در آسیا منتهی نخواهد شد. سیستمی که یک شکست را میخواهد به عنوان پیشرفت قالب کند، چطور میتواند برای قهرمانی برنامه بریزد؟!