سرویس ورزش جوان آنلاین: نام اصلیاش محمد داودآبادی بود که بعدها لقب «محمدجودو» و «جوانمرد ورزش» را نیز به او دادند. حاج محمد مهرآیین، رئیس اسبق فدراسیونهای جودو، کاراته و تکواندو درحالی از دنیا رفت که هنوز ثمرات فعالیتهای او چه در عرصه سیاسی و چه در حوزه ورزش وجود دارد. پدر شهیدان محمدرضا و ناصر مهرآیین طی سالها حضور در مسئولیتهای مختلف نشان داد با تکیه بر اعتقادات و پیروزی از ولایت میتوان کارهای بزرگ و ماندگاری به ویژه در عرصه مدیریتی انجام داد. شخصیت ویژه و منحصر به فرد مرحوم مهرآیین به گونهای بود که دوستان و نزدیکانش با شور و حال خاصی از خاطراتشان میگویند. سردار کاظم یزدانی، رئیس سازمان ورزش بسیج از جمله کسانی است که طی چهار دهه، خدمات خالصانه مرحوم مهرآیین را از نزدیک دیده است.
از شخصیت و منش مرحوم مهرآیین بفرمایید و اینکه در این سالها این چهره ورزشی چگونه به کشور خدمت کرد؟
ابتدا چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی را به همه ملت ایران تبریک عرض میکنم. محمد مهرآیین شخصیتی است که به نظرم نظیر آن وجود ندارد. او شخصیتی چند وجهی بود و در حوزههای مختلف فعالیت میکرد. به عنوان مثال تختی، پهلوان ورزش ایران بود که منش پهلوانی داشت ولی مهرآیین همه ویژگیهای یک انسان جوانمرد و وارسته را یکجا داشت. من نزدیک به ۴۰ سال حاج آقا را میشناختم و با او زندگی کردم. او ۱۴ سال رئیس فدراسیون جودو بود که در آن زمان من مسئولیت دبیری را برعهده داشتم. قبل و بعد از این سمت نیز بنده با ایشان از نزدیک در ارتباط بودم. در حقیقت این مرحوم قبل از انقلاب به «محمد جودو» معروف بود.
فعالیتهای سیاسی مرحوم مهرآیین پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیروهای ساواک را عاجز کرده بود. پس از تحمل سالها زندان چطور روحیهاش را برای ادامه فعالیتها حفظ کرد؟
در دوران طاغوت هفت سال زندانی سیاسی بود و از آنجا که او از نظر جسمانی مقاومت بالایی داشت، ساواکیها انواع و اقسام شکنجهها را در این سالها روی ایشان پیاده کردند. کمر و بازوی او را شکستند و به بازویش آسیب زدند. باز هم تکرار میکنم که محمد مهرآیین شخصیتی چند بُعدی داشت و تا حالا مثل ایشان ندیدم. ورزش ایران تاکنون چهرههای بزرگی را به خود دیده است و در عرصههای دیگر نیز خیرین زیادی در جامعه وجود دارند. اوایل پیروزی انقلاب اسلامی خیلی وقتها کارهایمان را به منزل مرحوم مهرآیین در میدان خراسان میبردیم و کارها را آنجا انجام میدادیم. در همان طبقه همکف همیشه ستهای جهیزیه آماده بود. با توجه به اینکه در هیئت مؤتلفه حضور داشت و با بزرگانی، چون لولاچیان، بادامچیان و... در ارتباط بود، از آنها برای خانوادههای بیبضاعت کمک میگرفت و خودش هم در این مسئله سهم داشت. تا همین یک ماه پیش که دوباره به منزل ایشان رفته بودم باز هم دیدم طبق روال گذشته جهیزیههای چند عروس را تهیه کرده و کنار گذاشته است. این تنها یکی از کارهای خیر مرحوم مهرآیین در جهت کمک به نیازمندان بود.
خصایص اخلاقی ایشان به عنوان یکی از مدیران فعال در عرصه سیاسی و ورزشی چگونه بود؟
از بُعد اخلاقی ایشان هر چه بگویم کم است. در این ۴۰ سال یک بار هم ترشرویی، غضب، رفتار غیرمنطقی و عصبی از او ندیدم. محمد مهرآیین فردی خوش اخلاق، خندهرو و وارسته بود. با همه شوخی میکرد و دل همه را به دست میآورد. یکی از مدیران افتاده این کشور بود. شخصاً بسیار کم دیدم این مرحوم پشت میز ریاستش بنشیند و به امور رسیدگی کند. ریاست خدمات مجلس شورای اسلامی به مدت شش سال، پنج سال ریاست در مخابرات رهبری، ریاست اداره پشتیبانی سپاه پاسداران و ریاست فدراسیون جودو از جمله مسئولیتهای مرحوم مهرآیین بود. در آن سالهایی که رئیس فدراسیون بود بارها دیده بودم که عصر زمین را تی میکشد. هرچه به او میگفتیم شما رئیس فدراسیون هستید و فدراسیون نیروی خدماتی دارد گوش نمیکرد. استکانها را شخصاً میشست و بارها به او گفتم اجازه دهید هر کس وظیفهاش را خودش انجام دهد. با شوخی حرف را عوض میکرد و به کارش ادامه میداد.
به همین دلیل به او لقب «جوانمرد» داده بودند؟
حاج آقا انسانی بسیار انقلابی و در خط امام (ره) بود و حضرت آقا شخصاً او را میشناختند. تا آخرین لحظه طرفدار انقلاب و ولایت و در خط اسلام ناب محمدی بود. از مدیران خستگی ناپذیر بود؛ از صبح زود تا شب فعالیتهایش را شروع میکرد. بقیه خسته میشدند، اما مرحوم مهرآیین همچنان فعال بود. اوایل انقلاب یک موتور داشت که شبها بارها من را با آن به خانه میرساند. چند بار هم نزدیک بود با همین موتور تصادف کنیم. (با خنده)
چطور مدیری که مسئولیتهای مختلفی به او سپرده شده بود بدون چشمداشت و حداقل امکانات وظایفش را انجام میداد؟
یک نکته بسیار اساسی این است که ایشان از اول انقلاب تا زمانی که زنده بود شاهد بودم در هیچ یک از مسئولیتهایی که داشت حتی یک ریال هم از جمهوری اسلامی حقوق نگرفت. حالا او را مقایسه کنید با این آقایان که چند شغله هستند و از چند جا حقوق میگیرند. این درحالی است که حاج آقا پدر دو شهید بود و دو پسر دسته گلش را تقدیم کرد. شهید محمدرضا و شهید ناصر مهرآیین هر دو پیش من جودو کار میکردند. فقط یک مغازه قفل و لولا در بازار ابزار یراق داشت که آن را اجاره داد و به خانواده گفته بود باید با همین اجارهبها امرار معاش کنیم، چراکه من از جمهوری اسلامی پولی نخواهم گرفت. این آقایانی که خودشان را طلبکار نظام میدانند باید خود را با چنین الگو و اسطورهای مقایسه کنند؛ پدر شهیدی که هفت سال زندانی سیاسی بود، سالها شکنجه شد و برای نظام کار کرد نه تنها هرگز خود را طلبکار نمیدانست بلکه همیشه خودش را بدهکار میدانست و میگفت: ما برای این نظام کم کار کردهایم.
شهادت دو فرزندش در جنگ تحمیلی چه تأثیری در روحیه جوانمرد ورزش ایران گذاشت؟
در بحث شهادت دو فرزندش بسیار متعجب بودم. مرحوم مهرآیین لباس سفید پوشیده بود و با لبخند به همه خوشامد میگفت. همانطور که گفتم انسان عجیبی بود و نظیرش را ندیدم. امیدوارم شفاعت ما را هم کند.
پرورش چنین چهرههایی در ورزش ایران چه لزومی دارد؟
هم کمیته ملی المپیک و هم وزارت ورزش تلاش میکنند با تشکیل ستادی بزرگداشت مرحوم مهرآیین و معرفی شخصیت ایشان را برگزار کنند. از آنجا که من هم عضو این ستاد هستم باید سجایای اخلاقی او را از طریق تشکیل یک کارگروه به ورزشکاران جوان و مربیان معرفی کنم. کارهای سمبلیک و مراسم بزرگداشت خوب است و باید به پدر دو شهید و ایثارگریهای او احترام گذاشت ولی از آن مهمتر این است که خصوصیات اخلاقی و رفتاری ایشان را برای نسل جوان آموزش دهیم تا در مسیر و راه او قدم بردارند. در واقع این مسائل را در ورزش این روزهای کشورمان کم داریم. محمد مهرآیین باید به عنوان یک الگو معرفی شود و این یک کار ارزشمند خواهد بود. ستاد بزرگداشت مرحوم مهرآیین این مسئولیت را پذیرفته است. حتی پیشنهاد شده است اسم او را روی یکی از استادیومهای ورزشی بگذارند و ساخت تندیس و اقدامات سمبلیکی از این دست تأثیرگذار است، اما اشاعه و ترویج سجایای اخلاقی مرحوم مهرآیین از همه این موارد تأثیرگذارتر خواهد بود. از آنجا که کار فرهنگی و مباحث تربیتی- بصیرتی در ورزش ایران کم شده است جای خالی این افراد حس میشود. برای برطرف کردن خلأهای موجود باید شخصیتهایی، چون مهرآیین را به نسل جوان و قهرمانان بشناسانیم و آنها یاد بگیرند که میتوانند به عنوان یک انسان برجسته در تاریخ ماندگار شوند مثل مرحوم مهرآیین که در تاریخ ایران ماندگار شد.
علت نادیده گرفتن چهرههایی از جمله مرحوم مهرآیین در ورزش آن هم به رغم تأکیدات مقام معظم رهبری چیست؟
خود مرحوم مهرآیین اصلاً دوست نداشت نامش جایی مطرح شود. بارها پیش آمده بود که از ایشان میخواستیم در مسابقات مختلف در مراسم اهدای مدال به عنوان پیشکسوت حضور داشته باشد، اما قبول نمیکرد و میگفت: خودتان مدالها را توزیع کنید. حتی در مراسمی که خودمان میزبانش بودیم نیز حضور پیدا نمیکرد و سعی میکرد کنار باشد. مسئولان خیلی سراغ او نمیرفتند و استفادهای از تجربیاتش نمیکردند. با این حال مرحوم مهرآیین تا همین اواخر ورزش را کنار نگذاشته بود و پس از آنکه بیماریاش شدت پیدا کرد نتوانست مثل گذشته ورزش کند. تا آخرین لحظه مشاور فدراسیون جانبازان و معلولین بود.
آیا میتوانیم امیدوار باشیم چنین چهرههای ماندگاری را باز هم در ورزش کشور ببینیم؟
رسیدن به این مهم کار سنگینی است که میطلبد یک کارگروه تخصصی سجایای اخلاقی و رفتاری این مرحوم را در قالب کتاب احصا کنند و این موارد برای مدیران، مسئولان، مربیان و ورزشکاران بیان شود. چرا نمیشود وقتی مهرآیین توانسته است اسطوره ورزش شود چرا بقیه نتوانند؟! البته دستاندرکاران و مدیران ورزش کشور باید بخواهند در این مسئله سرمایهگذاری و هزینه کنند. معرفی کسی که ۴۰ سال به کشور خدمت کرده است بدون اینکه حقوقی دریافت کند قطعاً تأثیرگذار خواهد بود.
محمدجودوی تکرار نشدنی
«محمد داودآبادی» که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نام خانوادگی «مهرآیین» را برگزید، متولد محلات در سال ۱۳۱۸ بود. در ۱۸ سالگی ازدواج کرد که حاصل این پیوند، یک دختر و چهار پسر بود. بازاری متدینی که لولافروشی در کوچه مروی تهران داشت. مربی ورزش معروف به «محمد جودو» از مبارزان فعال علیه رژیم ستمشاهی و آموزش دهنده آمادگیهای جسمانی رزمی انقلابیون مسلمان بود. مبارزی که پیام شهید بهشتی را برای حضرت امام (ره) به فرانسه رساند، طی سه بار دستگیری مجموعاً حدود هفت سال در حبس ساواکیها تا سال ۱۳۵۶ شکنجه شد. جانبازی که در زندان آنچنان آسیب جدی به کمرش وارد میکنند تا نتواند مربیگری کند و مبارزان را آموزش دهد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم با ترور نافرجام عوامل ضدانقلاب دوباره جانباز میشود. پدر دو شهید دفاع مقدس - محمدرضا و ناصر - از قهرمانان جودو که چند سالی است همسر مبارزش هم به دلیل بیماری به فرزندان شهیدش پیوسته و اخیراً فرزند دیگرش - مهدی- بازمانده دیپلماتهای عملیات تروریستی در مزار شریف را هم از دست داده است. مدیری پاکدست که در سپاه، دادستانی و مجلس، خدماتی ماندگار دارد و در دولت شهید رجایی، مسئولیت فدراسیونهای جودو، کاراته و تکواندو را به عهده میگیرد تا اینکه این رشتهها را مستقل میکند. حدود دو دهه رئیس و عضو هیئت رئیسه فدراسیون جودو بوده و حدود سه دهه تا امروز با روحیهای کم نظیر، خادم ورزش جانبازان و معلولین با مسئولیتهای مختلف در بنیاد جانبازان، کمیته ملی پارالمپیک و فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولین بود. ایشان خود را متعهد خدمت به مردم به ویژه کمک بیمنت برای حل مشکلات ازدواج، تحصیل، مسکن و اشتغال نسل جوان میدانست. خوش اخلاقی که با این همه افتخارات همواره مرام پهلوانیاش با تواضع در مقابل کوچک و بزرگ نمایانتر میشد و چه بجا، نام خانوادگی «مهرآیین» را متناسب با مهر و محبتش انتخاب کرده بود. جوانمردی که از جان، مال، خانواده و دیگر داشتههای مادی و معنوی خود برای پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی دریغ نکرد و هیچگاه سهمی مادی نخواست.