داشتن زمین تمرین در حالی به یکی از رؤیاهای تیمهای لیگ برتری تبدیل شده که هر کدام از آنها سالانه میلیاردها تومان خرج خرید بازیکن و مربی میکنند، اما همچنان برنامهای برای اختصاص بخشی از هزینهها به تأمین و تجهیز زیرساختهای خود ندارند!
سرمربی آلمانی استقلال انتقادهای تأملانگیزی را مطرح کرده است. شفر هرگز تصور نمیکرد با قبول هدایت آبیها روزی مجبور شود دربهدر به دنبال زمین چمن مطلوب برای شاگردانش باشد و برای آنکه صدایش به گوش مسئولان باشگاه برسد، مجبور به مطرح کردن انتقادهایش در رسانهها شود. اوضاع زمین تمرین استقلال آنقدر بد است که بازیکنان این تیم حتی نمیتوانند چند پاس سالم به هم بدهند. اینها همه ادعاهای وینفرد شفری است که سطح اول فوتبال جهان را تجربه کرده و حالا مجبور است در فوتبالی که همه در آن ادعای حرفهایگری دارند، منتظر برآورده شدن امکانات اولیه باشد. این در شرایطی است که فوتبال ایران بهرغم ادعای مدیران و رؤسایش فقط از نظر هزینه و قراردادهای نجومی به سمت حرفهای شدن حرکت کرده، والا در بحثهای فنی، زیرساختی و سختافزاری نه تنها حرفهای نشده، بلکه پسرفت هم داشته است.
استقلال یکی از دو قطب فوتبال کشورمان به شمار میرود و با هواداران میلیونی که دارد یکی از پرطرفدارترین تیمهای قاره کهن نیز محسوب میشود. با در نظر گرفتن این وضعیت تعجب و ناراحتی شفر غیرمنطقی نیست، چراکه انتظار میرود رشتهای که گردش مالی نجومی در یک سال دارد حداقل بتواند چمن مطلوبی را برای تیمهای لیگ برتری تأمین کند. با این حال با گذشت سالها از برگزاری لیگی که لقب برتر را یدک میکشد، هنوز تیمی، چون استقلال حسرت تمرین در چمن مرغوب را دارد. کمبودهایی از این دست در فوتبال ایران قابل قبول نیست. نزدیک دو دهه است که از برگزاری لیگ برتر میگذرد و در این سالها تیمهای مختلف با سروصدای بسیار زیاد میلیاردها تومان خرج به خدمت گرفتن بازیکنان دستهچندم ایرانی و خارجی کردهاند. بالا بردن غیرمنطقی رقم قراردادها نتیجه مدیریتی غیرحرفهای بوده که فقط سطح توقع فوتبالیستهایمان را به شکلی فزاینده بالا برده است. در صورتی که آقایان با این ارقام نجومی میتوانستند تکانی اساسی به سیستم سختافزاری فوتبال ایران بدهند. مدیرانی که این فرصت را داشتند تا با تخصیص درصدی از بودجه جاری باشگاه متبوع خود سروسامانی به کمپ تمرینیشان دهند و با بالا بردن کیفیت چمن خیال کادر فنی را راحت کنند، اما ترجیح دادند با ترکاندن بمب و بستن قراردادهای بحثبرانگیز نام خود را در رسانهها مطرح کنند. ضمن اینکه همین کمبودها بهانه خوبی برای اعزام تیمهای باشگاهی به اردوهای پرهزینه خارجی و حیف و میل بودجههای دولتی و صنعتی است.
در روزگاری که کشورهای همسایه و رقبای آسیایی هر روز برای پیشرفت بیشتر در عرصه فوتبال برنامههای نوین بلندمدت رو میکنند، در ایران، اما تیمهای باشگاهی قدیمی و پرطرفدار چمن استاندارد برای برگزاری تمرینات خود ندارند. البته اصولاً در چنین مواقعی مربیان به پرتوقع بودن و در نظر گرفتن شرایط جامعه متهم میشوند، اما باید بپذیریم که در این سالها افرادی مسئولیتهای مهم فوتبال را برعهده داشتهاند که نه سررشتهای از مدیریت دارند و نه اهمیتی به استفاده بهینه از منابع مالی میدهند. به همین خاطر است که رشتهای با این سطح از توجهات و در اختیار داشتن بودجه هنگفت کماکان از تأمین نیازهای اولیه تیمها عاجز است و همان تیمها با تکیه بر همین ضعف گاه و بیگاه سر از کمپهای خارجی درمیآورند. داشتن امکاناتی، چون زمین چمن و ورزشگاه اختصاصی شاید در وهله نخست انتظار زیادی به نظر بیاید، اما کافی است نگاهی به خرجهای بیثمر باشگاهها بیندازید تا متوجه شوید هزینههای میلیاردی این همه سال نه تنها تأثیر ماندگاری در فوتبال ایران نداشته، بلکه به جا گذاشتن بدهیهای سرسامآور تنها ثمره سوءمدیریت آقایان بوده است.