سرويس سياسی جوان آنلاين: یکپـارچگی ملی مهـمتـرین شـرط مقـابلـه با فشارهـای یکجـانبـه بـهخصـوص از سوی تهـدیدات خـارجی است.
اهمیت یکپارچگی ملی و همبستگی اجتماعی در مقابل تهدیدات مشترک آنچنان است که بسیاری از تاریخدانان معتقد هستند شدت و میزان این همبستگی میتواند سرنوشت یک جنگ را تعیین کند.
نمونه روشن از چنین اتفاقی سرنوشت متفاوت دو کشور اتحاد جماهیر شوروی و فرانسه در مقابل تهاجم آلمان نازی است. به رغم وجود فاکتورهایی همچون عمق راهبردی سرزمینی که سبب استهلاک کامل ماشین جنگی ارتش هیتلر شد، همبستگی و اتحاد بالای جامعه آن زمان شوروی که اتفاقاً قبل از حمله آلمان نازی درگیر تلاطمات سیاسی و اجتماعی بود یکی از فاکتورهای اصلی تغییر مسیر جنگ بود.
در مقابل جامعه فرانسه نتوانست از فرصت جنگ برای ایجاد یک اتحاد تمام عیار در مقابل دشمن خارجی استفاده کند و عملاً ارتش فرانسه طی کمتر از دو هفته در مقابل حملات آلمان نابود شد. جالب این است که پس از شکست آلمان نازی با حمله متفقین، بسیاری از طبقات مختلف جامعه فرانسه با جعل مدارک مختلف به دنبال نشان دادن نقش خود در نهضتهای زیر زمینی مقابله با ارتش اشغالگر بودند.
در ماجرای گنجاندن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سیاه تروریستی وزارت امورخارجه امریکا بهرغم برخی تبعات اقتصادی و امنیتی بازخورد بسیار جالبی از جامعه ایران منعکس شد. واقعیت این است که یکی از مهمترین ضربات فتنه سال ۸۸ به جامعه ایران به وجود آمدن شکافهای وسیعی در داخل جامعه ایرانی بود.
این مسئله به عنوان یکی از خطرناکترین تبعات فتنه سال ۸۸ بارها و بارها مورد اشاره رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز قرار گرفت. ایشان در بیانات خود در دی ماه سال ۸۸ در همین باره میفرمایند: مهمترین هدف از حوادث دوران فتنه... این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند... امروز معلوم شده است آن کسانی که در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشی از ملت نیستند؛ افرادی هستند یا ضد انقلاب صریح یا کسانی که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود کار ضد انقلاب را میکنند و ربطی به توده مردم ندارند.
واقعیت این است که تبعات شکافهای سال ۸۸ حتی تا سالها به وضوح احساس میشد به گونهای که در رقابتهای انتخاباتی برخی از کاندیداها تلاش میکردند با استفاده از همین شکافها اقدام به جذب آرای برخی طبقات کنند. طبیعی است که در فضای فتنه و نقش آفرینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مقابل اغتشاشات جهتگیری اصلی حملات روی این نهاد متمرکز شود.
در کنار این کشورهای غربی نیز با استفاده از همین فرصت تلاش فراوانی برای فشار بر این نهاد انقلابی به منظور تضعیف کشور کردند. از جمله این اقدامات اعمال تحریمهای چندجانبه اقتصادی علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده است که اغلب به بهانه فعالیتهای این نهاد انقلابی به منظور مقابله با فعالیت تروریستها در منطقه وضع شده است، البته اعلام چنین موضعی در مقابل سپاه مسبوق به سابقه بود، به عنوان مثال سال ۲۰۰۷ اولین سالی بود که بحث تحریم ایران به صورت جدی از سوی کنگره امریکا مورد بحث قرار گرفت. جمعی از جمهوریخواهان لایحهای را مطرح کردند تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یک گروه تروریستی به رسمیت بشناسند. درگیریهای عراق و حملاتی که از سوی برخی گروههای عراق به امریکاییها میشد، اصلیترین بهانه برای مطرح شدن چنین لایحهای بود.
بعد از اوجگیری تحریمهای هستهای نیز سپاه از مهمترین اهداف تحریمی امریکا بوده است.
بر اساس این سیاست بسیاری از شرکتها و بانکهای ایرانی به بهانه ارتباط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مورد تحریم قرار گرفتند. آدام زوبین رئیس وقت دفتر کنترل داراییهای خارجی امریکا بارها در سخنان خود به این نکته اشاره کرد که هدف قراردادن منافع اقتصادی سپاه پاسداران یک هدف راهبردی است که باید به صورت مداوم دنبال شود.
استدلال اصلی برای هدف قراردادن نهادهای اقتصادی مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این بود که سپاه بخش اعظم اقتصاد ایران را بر عهده دارد و با هدف قراردادن این شرکتها میتوان به این مسئله امیدوار بود که حمایت مالی سپاه پاسداران دچار مشکل شود. در چارچوب همین راهبرد بود که در سال ۲۰۱۱ و سال ۲۰۱۳ در چندین نوبت برخی گروهها و نهادهای اقتصادی به فهرست تحریم خزانهداری امریکا اضافه شدند.
همچنین براساس قانون کاهش تهدید ایران و سوریه نیز هر گونه تبادل مالی بین نهادهای مرتبط با سپاه با نهادهای ایرانی مورد تحریم قرار گرفت.
در این میان اوباما در سالهای آخر ریاست جمهوری خود بار دیگر این گزینه را به صورت جدی مورد بررسی قرار داد تا سپاه پاسداران را در لیست گروههای تروریستی قرار دهد، اما بررسیهای بیشتر با مخالفت نیروهای نظامی امریکا روبه رو شد تا در نهایت دونالد ترامپ رئیسجمهور فعلی امریکا نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست گروههای تروریستی قرار داد.
نگاهی به فضای مجازی نشان میدهد این اقدام ترامپ با موج وسیع حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روبه رو شده است. در این میان چهرههایی که تلاش میکردند در سالهای اخیر به نوعی وجهه انتقادی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را حفظ کنند، لب به حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باز کردند. این حمایت گسترده به گونهای بود که حتی موجب تعجب محافل ضدانقلابی خارجی نیز شد، البته نکته فوق بارها و بارها از سوی برخی از مسئولان امریکایی بیان شده بود که اتخاذ چنین تصمیمی میتواند به یکپارچگی ملی ایرانیان در مقابل فشارهای خارجی بینجامد. به نظر میرسد، این پیش بینی هم اکنون به وقوع پیوسته است.
این حمایت گسترده میتواند به پشتوانهای قوی برای اقدامات ثباتساز سپاه تبدیل شود. سؤال اصلی این است که این حمایت گسترده و سرمایه اجتماعی میتواند در مسیر دیگری به کار رود.
پشت سرگذاشتن مشکلات با استفاده از وحدت ملی
به طور حتم در سال ۹۸ تلاشها برای زمینگیر کردن کشور در حوزههای گوناگون از سوی امریکاییها شدت بیشتری پیدا خواهد کرد. طبق گفتههای برایان هوک رئیس گروه ایران در وزارت امور خارجه امریکا در اردیبهشت ماه سال جاری تحریمهای جدیدی بر ضد ایران وضع خواهد شد.
این تحریمها به خصوص در حوزه نفت شدت بیشتری خواهد داشت و امریکا عملا به دنبال این خواهد بود تا صادرات نفت ایران را دچار مشکل کند. طبیعی است که برخورد با چنین وضعی نیاز به همکاری تمامی جامعه در داخل کشور خواهد داشت تا به تعبیر مقام معظم رهبری تهدیدات سال ۹۸ به فرصت تبدیل شود.
تبدیل این فرصت به تهدید در سایه یک همکاری و اجماع ملی به وجود خواهد آمد. ایجاد تحول در حوزه اقتصادی و جلوگیری از متشنج شدن فضای اقتصادی از جمله مسائلی است که باید مورد توجه نهادهای تصمیمگیر در فضای کشور قرار بگیرد.
به طور حتم اگر مراقبت کافی در این باره صورت بگیرد، میتوان امیدوار بود تا مشکلات سال جاری به خوبی پشت سرگذاشته شود، البته این به شرطی است که الزامات فوق به خوبی از سوی برخی شخصیتهای سیاسی در فضای جامعه حفظ شود.