خلأهای فرهنگی یکی از معضلات ورزش است که با توجه به شعارزدگی مسئولان امر و همچنین گسترش شبکههای مجازی شدت بیشتری پیدا کردهاند. در روزگاری که جولان در فضای مجازی به اوج رسیده برای جلوگیری از بدتر شدن اوضاع فرهنگی ورزش باید فکری اساسی برای فرهنگسازی و مدیریت این شرایط کرد.
تا بوده همه از بیفرهنگی انتقاد کردهاند و هر جا که فرصتی پیدا شده از ناهنجاریهایی که این روزها فضای مجازی را زیر سلطه گرفته، سخن گفتهاند. بهرغم تمام مصاحبهها و اظهارنظرهای مختلف هنوز برنامهریزی دقیقی در این زمینه صورت نگرفته و قدم جدی برای مبارزه با این مسائل برداشته نشده است. ورزش هم از این آشفتهبازار جا نمانده و آفت آن بلای جان بسیاری از ورزشکاران و تیمهای ورزشی شده است. تعداد ملیپوشان و ورزشکاران ایرانی فعال در شبکههای اجتماعی هر روز بیشتر میشود و این در حالی است که بسیاری از آنها هیچ محدودیتی برای فعالیت در این شبکهها ندارند. علاوه بر این مدیران و مربیان نیز با بیتفاوتی از کنار این موضوع عبور میکنند تا ثمره این بیتفاوتیها پس از ناکامی و عدم نتیجهگیری در مسابقات مهم و سرنوشتساز عیان شود.
در سالهای طلایی که مدیران ورزش باید در زمینه فرهنگسازی و پر کردن خلأهای فرهنگی فعالیت میکردند، زمان زیادی با برگزاری جلسات بیثمر، سمینارهای پرهزینه، اما کمبازده و همچنین ژستهای مدیریتی هدر رفت تا جایی که امروز هیچ ضابطهای برای فعالیت ورزشکاران در فضای مجازی وجود ندارد. فعالیت برخی چهرههای شناخته شده ورزشی تا پاسی از شب در شبکههای مجازی، آن هم قبل از بازیهای حساس لطمههای جبرانناپذیری به ورزش کشور زده است. علاوه بر تیمهای ملی، تیمهای باشگاهی نیز با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند. در این بین تیمهای فوتبال با توجه به هزینههای هنگفت و هواداران زیادی که دارند، طعم آفتهای فضای مجازی را بیش از سایرین چشیدهاند. پستهای مختلفی که فوتبالیستهای مشهور وطنی روزانه منتشر میکنند، بازخوردهای متفاوتی در سطح جامعه دارد و بعضاً میتواند حواشی زیادی را برای یک تیم پرطرفدار به وجود بیاورد.
همه اینها نشان میدهد که فقط حرف زدهایم و کاری انجام ندادهایم. جای خالی فرهنگسازی در ورزش در ابعاد مختلف به شدت احساس میشود و این موضوعی نیست که خلأ آن مربوط به امروز و دیروز باشد. سالهاست که بداخلاقیها و هنجارشکنیها نتایج درخشان ورزشکاران و تیمهای مختلف را تحت تأثیر قرار داده و تنها واکنش مسئولان به اینگونه موارد اظهارنظرهای احساسی، فرافکنی و اعمال محرومیتهای ناچیز و بیاثر بوده است. در حالی که تداوم بیاخلاقیها حاکی از این است که جریمه و محرومیت راهکار سازندهای برای مبارزه با ناهنجاریها نیست. اگرچه برخورد با خاطیان را نباید فراموش کرد، اما در کنار تنبیه و جریمه باید به فکر راهکارهای سازنده و پیشگیرانه بود تا از تکرار سرکشیها و بیاخلاقیها جلوگیری کند. فعالیت در فضای مجازی از سوی مربیان حرفهای پیش از شروع رقابتهای معتبر محدود میشود، اما این طرح نیز به صورت دائم جواب نمیدهد و باید به شکل ریشهای معضلات را ریشهکن کرد.
برخلاف اینکه بسیاری از دستاندرکاران ورزش به اسم کار فرهنگی عملاً کاری نمیکنند، اما باز هم باید تأکید کرد که بیتوجهی به مسائل فرهنگی آسیبهای جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت. برای آنکه بتوان به شکل اصولی این آسیبها را شناسایی و درصدد رفع آنها قدمی برداشت، متولیان ورزش باید دست از شعار دادن بردارند و به جای برگزاری جلسات مختلف برنامههایشان را برای کاهش بداخلاقیها، هنجارشکنیها و جولان دادن در شبکههای مجازی ارائه دهند.