سرویس زنان جوان آنلاین: وضعیت استان خوزستان فرق میکند؛ این ترجیعبند توضیح مسئولان درباره شرایط این استان پهناور و اسطوره مقاومت ایران زمین است. خروجی سدهای کرخه و دز در استان خوزستان برای مدیریت شرایط موجب شده است بخش اعظم استان با سیلاب درگیر شود و بسیاری از شهرها و روستاها زیر آب بروند. به همین دلیل هم خانوادهها و اغلب زنان و کودکان از مناطق درگیر با سیل خارج و در کمپهای اضطراری اسکان داده شدهاند. سراغ فرانک موسوی، مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری استان خوزستان رفتهایم تا با وی درباره شرایط ویژه زنان در کمپها صحبت کنیم.
خانم موسوی! با عنایت به ویژگیهای خاص زنان و آسیبپذیری بیشتر آنها در حوادث و بلایای طبیعی آیا برای زنان سیلزده تدابیر ویژهای داشتهاید؟
از آنجاییکه بخش اعظم استان خوزستان درگیر سیل و بسیاری از روستاها و شهرستانها در خطر سیل هستند ما برای اسکان اهالی این مناطق کمپهایی تدارک دیدهایم و، چون نیمی از افراد اسکان یافته در این کمپها خانم هستند ما با سازمانهای مردم نهاد حوزه خانواده مرتب از کمپها بازدید و عمده نیازهای زنان و کودکان را مشخص میکنیم و با کمکهای دستگاههای مختلف خدماتی را به آنها ارائه میدهیم. از جمله این موارد بستههای ویژه زنان و کودکان است که در اختیار آنها قرار میگیرد. از سوی دیگر با توجه به شرایط حاکم بسیاری از زنان کشاورز و دامپرورند و زمین یا دامهایشان زیر آب رفتهاند و این مسئله فشار روانی زیادی برای آنها ایجاد کرده است، بنابراین برای خدمترسانی به این زنان مددکارهای اجتماعی را وارد اردوگاهها کردهایم تا به این زنان مشاوره روانشناسی داده شود. همچنین تدابیری اندیشیده شده تا زنان باردار تحت مراقبتهای بهداشتی قرارگیرند. در واقع تلاش شده تا حداکثر آرامش ممکن برای زنان سیلزده ساکن در کمپهای اضطراری برقرار شود. از سوی دیگر کانون پرورش فکری کودکان هم به کمپها ورود داشته و برنامههایی نظیر قصهخوانی و ایستگاههای بازی برای کودکان برقرار شده است تا دغدغههای کمتری برای خانوادهها وجود داشته باشد.
از سایر استانها و نهادها با شما همکاری میشود؟
بله. از طریق مشاور وزیر کشور خانم نظری و دفتر معاونت امور زنان همکاریهایی داشتهاند و بیانیههای ما درباره نیازهای ویژه بانوان و کودکان به گروههای مختلف ابلاغ میشود. همچنین مدیران کل امور بانوان سراسر کشور با ما ارتباط دارند و نیازهایی که اعلام میشود را تأمین میکنند.
نهادهای حمایتی همچون بهزیستی، کمیته امداد و هلال احمر چه همکاریهایی با شما دارند؟
اداره کمپها به شکل تیمی صورت میگیرد و نماینده هلال احمر، نماینده فرمانداری، نماینده بهزیستی، نماینده علوم پزشکی و نماینده شهرداری در کمپها حضور دارند. ما در کمپها خانوادههایی داریم که تا سه فرزند معلول دارند و نیازمند خدمات توانبخشی هستند.
در کنار اینها سپاه، نیروی انتظامی و نیروهای مردمی هم به شکل جدی در اداره کمپها به ما کمک میکنند.
در بلایای طبیعی همچون سیل خطر بروز و همهگیری بیماریهای عفونی به شکلی جدی مطرح است. برای پیشگیری از بروز چنین بیماریهایی چه تدابیری اندیشیدهاید؟
در هر کمپ پزشک، ماما و پرستار مستقر شده است. افرادی که دچار مشکل میشوند مراجعه میکنند و دارو دریافت میکنند. همچنین اقلام بهداشتی بین مردم توزیع شده تا خطر مواجهه با بیماریهای عفونی، پوستی و رودهای به حداقل برسد.
در این مدت کسی فرزندی به دنیا آورده است؟
چندین مورد زایمان داشتیم و به سرعت آنها را به بیمارستانهای اهواز منتقل کردیم؛
و کلام آخر...
ما بحرانهای بسیار سختتری همچون هشت سال دفاعمقدس را از سر گذراندهایم. مردم خوزستان مردم بسیار خوبی هستند و ما در کمپها شاهد همدلی و همیاری ویژه مردم هستیم و امیدواریم با این همیاری و همدلی این بحران را هم از سر بگذرانیم.
سنگربندی سوسنگرد در برابر هجوم سیلآنهایی که هشت سال جنگ را دیدهاند، مقاومت و ایستادگی جانانه مردم مناطق در معرض سیل خوزستان برایشان تنها چشمهای از ایستادگی هشت ساله مردم این اسطوره مقاومت است. رحیمه حسینی جلالی از امدادگران خوزستانی است که در شرایط فعلی و با هجوم سیل در کنار دیگر زنان و مردانی که به یاری مردم سیلزده شتافتهاند آستینهایش را بالا زده و به کمک مردم سیلزده شتافته است. این بانوی جنوبی با ته لهجه شیرین عربیاش فرهنگی است و در حالی که دغدغهای برای کمک به سیلزدگان دارد دغدغه آموزش بچههای سیلزده را هم در خلال تعطیلی و آب گرفتگی مدارس نیز دارد. با این بانوی امدادگر خوزستانی به گفتوگو نشستهایم.
خانم جلالی! در حال حاضر شما و سایر زنان امدادگر خوزستانی چه خدماتی را به سیلزدگان ارائه میکنید؟ در حال حاضر زنان امدادگر در اردوگاهها هستند و در زمینه تغذیه، امدادرسانی، اسکان و برپایی چادرها به مردم سیلزده خدمترسانی میکنند.
در شرایط کنونی زنان در مناطق سیلزده با چه مشکلاتی بیشتر مواجه هستند؟
مشکل که زیاد است. به هر حال این مردم خانه و زندگیشان را رها کردهاند و به اردوگاهها آمدهاند. وضعیت سیلزدگان از لحاظ روحی چندان مناسب نیست و همه فکر و ذکرشان این است که خانه و زندگیشان چه میشود؟! روستاییانی که دامهایشان را گذاشتهاند و آمدهاند نگران دامهایشان هستند.
وضعیت امدادرسانی و کمکها به سیلزدگان چگونه است؟
کمکها خیلی خوب و زیاد است و از تهران و از سایر استانها کمکها به دست مردم میرسد. خود اهالی هم دست به کار شدهاند و موکبهایی برای تغذیه سیل زدهها برپا شده است.
با توجه به وضعیت عاطفی، زنان در حوادث و بلایای طبیعی آسیبپذیرترند. آیا برای زنان سیلزده تدابیر ویژهای اندیشیده شده تا وضعیت روحی آنها در حالت مناسبی قرار گیرد؟
من، چون خودم فرهنگی هستم از مشاور مدرسهمان و گروهش درخواست کردم تا به کمپها بیایند و با مردم صحبت کنند و به آنها مشاوره بدهند. همچنین بچهها از درس و مدرسه افتادهاند. من از همکارانم خواستهام تا لااقل در اردوگاههایی که در داخل شهرها هستند حاضر شوند و به آموزش بچهها بپردازند.
تا چه زمانی در حالت آمادهباش هستید؟
فعلاً شرایط بحرانی است. اردوگاه میش داغ در منطقه بلندی قرار دارد، اما با زیر آب رفتن جاده بستان دسترسی به این اردوگاه هم قطع شده است و با هلیکوپتر مردم را از این اردوگاه به جای دیگر بردهاند. همچنین برای روستاهایی که ارتباطشان قطع شده است با هلیکوپترهای هلال احمر مواد غذایی و اقلام امدادی میبرند.
آیا خود شما هم با سیل درگیر شدهاید؟
خیر. ما در شهر هستیم و هنوز سیل به شهر نرسیده است. جوانان از شهر بیرون نرفتهاند و با گونیهای خاک و شن سیل بند درست میکنند. بعضیها زن و بچه و خانوادههایشان را به مناطق امن بردهاند، اما خودشان در شهر ماندهاند تا جلوی ورود آب را بگیرند.
مقاومت مردم خرمشهر ما را به یاد دوران دفاع مقدس میاندازد.
من زمان جنگ را هم دیده بودم. در آن دوران میتوانستیم از شهر بیرون رفته و به جای دیگر برویم، اما حالا نمیدانیم باید در برابر آب چهکار کنیم. در سوسنگرد در بازار و در برابر خانهها همه با کیسههای شن سنگربندی شده و همه شهر در حال آمادهباش است. مردم خوزستان که هشت سال جنگ را تحمل کردند این را هم میگذرانند. همه هم دارند کمک میکنند. موارد معدودی کارشکنی داریم، اما تقریباً همه دارند کمک میکنند و ان شاءالله با همراهی هموطنانمان این بحران را هم پشت سر میگذاریم.
خانم جلالی! خانواده شما نظرشان درباره امدادگر بودنتان چیست؟ آیا مخالفتی ندارند؟
همسر من خودش هلال احمری است. پسرم هم همین طور و همه در کنار هم در کنار مردم سیلزده هستیم.
حضور زنان امدادگر در پلدختر در قالب تیمهای «سحر»اوضاع پلدختر هنوز مساعد نیست. سپیده هنرور از امدادگران هلال احمر استان لرستان است که علاوه بر امدادگری و فعالیتهای داوطلبانه کار مستندسازی هم انجام میدهد. به گفته وی در شرایط بحرانی کنونی امدادگران زن بیشتر در حوزه پشتیبانی فعالیت دارند، اما قرار است با فروکش شدن بحران تیمهای «سحر» بانوان به منطقه پلدختر بروند و خدماتی را به خانوادهها به ویژه زنان و کودکان ارائه کنند.
خانم هنرور! در حال حاضر در مناطق سیلزده لرستان آیا زنان امدادگر هم حضور دارند؟
به دلیل شرایط خاص حاکم بر مناطق سیلزده لرستان خانمهای امدادگر در حوزههای درمانی و کمکهای اولیه بیشتر فعالیت دارند و این فعالیتها نیز به صورت محدود و روزی یکی دو ساعت حضور در مناطق سیلزده است، اما در پشت صحنه و در انجام کارهایی نظیر بستهبندی کمکها و اقلامی که برای سیلزدگان آماده شده و به طور کلی امور پشتیبانی حضوری فعال دارند. همچنین امور مربوط به کنترل عملیات نظیر آدرسدهی، پاسخگویی به تلفنها و مستندسازی از دیگر کارهایی است که بانوان امدادگر استان لرستان به آن مشغول هستند و خود من در حوزه مستندسازی فعالیت دارم.
با توجه به اینکه به هر حال نیمی از آسیب دیدگان از سیل زن هستند به نظر شما حضور زنان نمیتواند موجب احساس آرامش بیشتر بانوان سیل زده شود؟
قطعاً همین طور است به همین دلیل هم قرار است وقتی اوضاع کمی مناسبتر شد زنان امدادگر در قالب تیمهای «سحر» به منطقه سیلزده پلدختر اعزام شوند. تیمهای «سحر» در دو مرحله اعزام میشوند و هر کدام کار ویژهای دارند. در مرحله نخست آمادهسازی و حمایت روانی خانوادهها را داریم و در مرحله بعدی قرار است ایستگاههای کودک و سلامت راهاندازی شود.
تیمهای «سحر» قرار است چه فعالیتهایی برای خدمترسانی به بانوان در مناطق سیلزده انجام دهند؟
حمایتهای روانی برای آرامش خانوادهها به منظور کاهش فشار روحی ناشی از حادثه و از دست دادن خانه و کاشانه یا عزیزانشان انجام میشود تا خانوادهها بتوانند به حالت اولیه بازگردند. این تیمها از استانهای مختلف عازم مناطق سیلزده خواهند شد.
آیا این تیمها برای مأموریتی که برایشان در نظر گرفته شده است آمادگی کامل دارند و آموزشهای لازم را دیدهاند؟
نخستین تیم «سحر» که قرار است اعزام شود آموزشهای کوتاهمدت میبیند، اما تیم اصلی که در مرحله دوم به منطقه اعزام میشود آموزشهای جدیتری دیدهاند و اغلبشان از زنانی هستند که در حوزههای روانشناسی کار میکنند.
معمولاً خانوادهها و به خصوص زنان در چنین حوادثی با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند و بیشتر درگیرند؟
ما پیش از این تجربه حوادثی به این گستردگی را نداشتیم، اما در دوره قبلی که سیل آمده بود ما با خانوادهها و زنانی مواجه بودیم که در یک شب خانه و زندگیشان را از دست داده و دار و ندارشان از بین رفته بود و به همین دلیل از نظر روحی و روانی به شدت آسیب دیده بودند.
اشاره داشتید که بستههایی از اقلام برای خانوادههای سیلزده توسط امدادگران و داوطلبان جمعیت هلال احمر تهیه و توزیع میشود. آیا در این بستهها اقلام ویژه بانوان هم در نظر گرفته شده است؟
بله. در بستههای اقلامی که برای تقسیم میان سیلزدگان در نظر گرفته شده است بستههای ویژه بانوان و همچنین بستههای ویژه کودکان و نوزادان وجود دارد و برای نوزادان شیر خشک، شیشه، پستانک و اقلامی از این نظیر در نظر گرفتهایم.
کمک و داوطلبان کمکرسانی خیلی زیاد استسلطه سیل که بر بخشهایی از کشورمان برقرار شد زن، مرد، پیر و جوان دست به کار شدند تا باری از دوش سیلزدگان بردارند. در این میان، اما نقش بانوان امدادگر در خدمترسانی به سیلزدگان در استانهای گلستان، فارس، لرستان و خوزستان به خصوص در حوزه پشتیبانی بسیار پر رنگ و تأثیرگذار بود. بانوانی که داوطلبانه خانه و زندگیشان را رها کردند و بخشی از اوقات خود را به سیلزدگان اختصاص دادند تا آنچه در توانشان است برای کمک به زنان و مردانی که دچار آسیب شدهاند به کار گیرند. از سوی دیگر شاید شرایط خاص یک خانم حادثهدیده را تنها یک خانم بتواند درک کند. به همین دلیل هم حضور خانمهای امدادگر و داوطلب در میان سیلزدگان برایشان غنیمت است و خانمهای سیل زده در کنار خانمهای امدادگر آرامش بیشتری را احساس میکنند. به خصوص در شرایط کنونی که این خانمها سختترین فشارهای روحی را با از دست دادن عزیزان یا از دست دادن خانه و زندگی و هست و نیستشان تجربه میکنند.
سیل در کشور و شرایط خاص و بحرانی خانمها در حالت بحرانی مناطق سیلزده بهانهای شد تا سراغ مسئولان، امدادگران و داوطلبان خانم در دو استان لرستان و خوزستان برویم و وضعیت زنان سیلزده را از زبان زنان امدادگر و داوطلب روایت کنیم.
مرضیه پورسرتیپ، مدیر خانه داوطلب خرمآباد است. وقتی از وی درباره آمار کمکهای مردمی رسیده به دستشان و همچنین آمار داوطلبانی که آمدهاند تا در کنار مردم سیلزده لرستان باشند میپرسم، میگوید: «آنقدر کمکهای مردمی و داوطلبان کمک زیادند که حساب از دستمان بیرون رفته است.»
به گفته وی نیروهای داوطلب در قالب طرح داوطلبان به مناطق سیلزده هم سر میزنند تا بستههای اقلامی که توسط نیروهای داوطلب بستهبندی شده را به دست سیلزدگان برسانند.
خانم پورسرتیپ مشاهداتش را از حضور در مناطق سیلزده اینگونه تشریح میکند: «آب آنقدر بالا آمده که تمام خانهها و وسایل زندگی مردم خیس است و قابل استفاده نیست به همین دلیل هم کمبود وسیله دارند.»
به گفته وی در حال حاضر تیمهای داوطلب آقایان برای لایروبی منازل مردم مناطق سیلزده معمولان و پلدختر اعزام شدهاند. این داوطلب جمعیت هلال احمر از کمبود وسایل بهداشتی و البسه در مناطق سیلزده خبر میدهد که البته نیروهای هلال احمر در حال جمعآوری کمکهای مردمی هستند و سعی میکنند این اقلام را به سیلزدگان برسانند. این اقلام یا با بالگرد یا کامیون به دست سیلزدگان میرسد. این خانم داوطلب نیز اوضاع روحی مردم مناطق سیلزده را خوب توصیف نمیکند و میگوید: «وقتی با آنها صحبت میکنیم گریه میکنند و نگران خانه و زندگی و آیندهشان هستند.»
آرامش زنان آسیبدیده در کنار امدادگران زنابر غرید و آسمان گریه کرد، اما در برخی مناطق کشورمان بغض آسمان آنچنان ترکید که گریهاش سیلاب شد و این سیلاب بر خانه و زندگی، کشتزار و گندمزار هجوم آورد و بر سر راهش خیلی از آبادیها را ویران کرد. سیل در پنج استان کشورمان با ویرانیهایی همراه بود اگرچه همین سیلاب کابوس خشکسالی را که خواب از چشم کشاورزان و دامداران ربوده بود هم با خود شست و برد که بارش آسمان همیشه رحمت الهی است و اگر یک روی آن سیلاب است، اما روی دیگر این ماجرا سیراب شدن لبهای خشک و ترک خورده زمینی است که چشم به آسمان دوخته تا بر حال و احوال بگرید. در کنار تمام اینها، اما بلایای طبیعی همچون سیل به واسطه ویرانیها و سرکشیهایش با آسیبهایی همراهند و در این میان زنان و کودکان آسیبپذیرترین گروههایی هستند که بهواسطه ویژگیهای خاص جسمی و عاطفی از چنین حوادثی صدمه میبینند. در چنین سوانح و حوادثی اغلب اوقات امدادگران مرد به میدان حادثه میآیند و همین مسئله موجب میشود زنان آسیبدیده بیش از پیش معذب شوند. از سوی دیگر زنان بهواسطه نقشهای عاطفی خود به عنوان مادر، خواهر و همسر بیش از آنکه برای خودشان دغدغه داشته باشند نگران اعضای خانوادهشان هستند و این مسئله بر فشارهای عاطفی که باید تحمل کنند میافزاید. زنان، اما در کنار آسیبپذیری بیشتر در شرایط بلایا و حوادث طبیعی به واسطه همین ویژگیهای عاطفی و احساسی میتوانند در مدیریت شرایط و کنترل اوضاع نقشی به مراتب برجستهتر از مردان ایفا کنند. به همین دلیل هم در شرایط اضطراری و بحرانها حضور زنان امدادگر و نظارت مدیران زن در چنین شرایطی میتواند نقش بسیار مثبتی در حفظ روحیه کودکان و زنان آسیب دیده ایفا کند. از سوی دیگر زنان در مواقع بحران و اضطرار با زنان امدادگر راحتتر هستند، چراکه میتوانند نیازهایشان را با آنها در میان بگذارند و خانمهایی هم که در چنین شرایطی به کمک آسیبدیدگان میروند بهتر میتوانند با زنان و همچنین کودکان ارتباط عاطفی برقرار کنند. سیلهای اخیر در استانهای خوزستان، گلستان، لرستان، فارس و مازندران هم با ویرانگریهایی همراه بود و به خصوص در دو استان لرستان و خوزستان اوضاع بحرانیتر شد. در این میان هر چند مسئولان حوزههای زنان و خانواده حتی اظهارنظری درباره وضعیت زنان سیل زده نداشتند و در برابر این حادثه و تبعات آن برای زنان و خانوادههای درگیر سیل خاموش بودند، اما بانوان داوطلب، امدادگر و جهادگر با همه توانشان به میدان آمدند تا باری از دوش مردم و به خصوص زنان آسیبدیده در سیل بر دارند. با این وجود، اما فقدان آموزشهای مدون برای بانوان امدادگر برای حضور در چنین صحنههایی آن هم در شرایطی که کشورمان یکی از بلاخیزترین کشورهای دنیاست و هر از چند گاهی با حوادثی نظیر سیل، زلزله، رانش زمین و بحرانهایی از این دست مواجه هستیم؛ بحرانهایی که گوشزد میکند به شکلی ساختاری نیازمند تربیت نیروهای کارآزموده خانم برای فعالیتهای امداد و نجات در مناطق حادثهدیده هستیم؛ بانوانی که حضورشان میتواند مایه آرامش زنان حادثهدیده باشد.
باید روحیه سیلزدگان را تقویت کنیماشرف طرفی هم از زنانی است که در حال حاضر در خوزستان مشغول خدمترسانی به سیلزدگان است. وی درباره وضعیت زنان سیلزده حاضر در اردوگاههای اضطراری تأکید میکند: «زنان نیازهای خاص بهداشتی و روانی دارند که باید در چنین مواقعی به آنها توجه شود.» بنا بر تأکید وی کمکهای مردمی هست، اما این کمکها گاهی وقتها به موقع به دست سیلزدگان نمیرسد، ولی از نظر غذایی تقریباً مشکلی وجود ندارد و هم موکبها به منطقه سوسنگرد آمدهاند و برای تغذیه مردم در حال فعالیتند و هم خود مردمی که در شهر هستند و دچار سیل نشدهاند به طور خودجوش در منازلشان برای سیلزدگان غذا میپزند و این غذاها بین آنها توزیع میشود.
خانم طرفی از برپایی چندین اردوگاه از سوی جمعیت هلال احمر برای اسکان سیلزدگان خبر میدهد و میافزاید: «ما چند اردوگاه زدهایم. هم در مزار شهدا اردوگاه زدهایم و هم در چند سالن ورزشی تا مردم سیلزده و در معرض سیل در این اردوگاهها حضور یابند. همچنین در خارج از شهر هم اردوگاههایی تأسیس شده است.» وی معتقد است شرایط اردوگاهها از نظر بهداشتی چندان مناسب نیست. همچنین کمکها اگرچه میرسد، اما خیلی وقتها به موقع نمیرسد. این در حالی است که بالگردهای هلال احمر تلاش میکنند تا حد امکان به مناطقی که به دلیل آب گرفتگی جادهها و مسیرها راههای ارتباطیشان قطع شده است مواد غذایی، لباس و سایر اقلام مورد نیاز را برسانند، اما با تمام اینها شرایط بحرانی است و این مسئله کار امدادرسانی را سخت کرده است. این عضو جمعیت هلال احمر تأکید میکند: «با وجود آنکه دسترسی به برخی اردوگاهها تنها با بالگرد امکانپذیر است، اما باز هم سعی میکنیم امدادگران خانم هم به اردوگاهها سر بزنند، زیرا به هر حال مواردی هست که نیاز داریم امدادگران خانم حتماً حضور داشته باشند و خانمهای سیلزده و آسیبدیده با امدادگران خانم راحتترند.»
طرفی با تأکید بر نیاز به بازگرداندن روحیه سیلزدگان میافزاید: «باید تلاش کنیم روحیه این افراد را به حالت عادی بازگردانیم، چراکه فشارهای روانی زیادی را تحمل میکنند.»