تونس، عراق، کرهجنوبی و سوریه نام کشورهایی است که در فهرست نوبت انتظار برای بازی با تیم ملی فوتبال ایران قرار دارند، تیمی که هنوز سرمربی ندارد و جالبتر اینکه وقتی سرمربی داشت، حریف تدارکاتی نداشت.
این نمونه خوبی از ولنگاری فدراسیون فوتبال است. در حالی که لیگ به روزهای حساس و سرنوشتساز خود نزدیک و رقابتها داغ شده، کسی که باید باشد و این بازیها را رصد کند، نیست. چرا؟ چون فدراسیون فوتبال ظاهراً برنامهای برای انتخاب سرمربی تیم ملی ندارد، فقط شنیده میشود که یکی از سرمربیان معزول شده لیگ برتر این روزها در آلمان به دنبال گزینهای ژرمنی برای نیمکت ایران است. البته خبرهایی هم در مورد حضور رئیس فدراسیون در ترکیه به گوش رسید. حالا به چه منظور تاج در ترکیه بوده را باید از خود جناب رئیس پرسید.
لیگ برتر روزهای اوج خود را سپری میکند و تیم ملی سرمربی ندارد تا این روزها را از نزدیک ببیند. یادمان نمیرود که مهدی تاج به بهانه بها دادن به همین لیگ فرصت دو فیفادی قبلی را از تیم ملی گرفت و در معرفی سرمربی تعلل کرد. حالا، اما میگوید سرمربی تیم ملی هفتههای آخر لیگ را میبیند (فقط دو هفته از لیگ باقی مانده است) و کسی به درستی نمیداند منظورش دقیقاً از هفتههای پایانی کدام هفته است.
نزدیک به چهار ماه از پایان جام ملتها و رها شدن تیم ملی فوتبال به امان خدا میگذرد و طی این مدت فدراسیون فوتبال فقط وعده انتخاب سرمربی را داده است. یک روز گزینه خارجی است و روز دیگر ایرانی، اما این بلاتکلیفی همچنان پابرجاست. سابقه نشان میدهد که اتفاق خاصی هم نمیافتد و هیچ بعید نیست که فرصت یک ماهه تا فیفادی بعدی هم تمام شود و تیم ملی همچنان بدون سرمربی باقی بماند و تنها بازی قطعی شده در ۲۱ خرداد پیشرو با کرهجنوبی نیز فدای بیخیالی و بیمسئولیتی رؤسای فوتبال ایران شود. آنها که خوب آموختهاند با وعدههای ۱۰ روزه فعلاً کارشان را پیش ببرند.
آنچه مهم است اینکه تیم ملی فوتبال از این مسئله ضربه میخورد، آن هم در شرایطی که فوتبال در اوج رقابتهای خود قرار دارد و بازیکنان در اوج آمادگی هستند. این فرصتی طلایی برای سرمربی تیم ملی است، اما وقتی سرمربی وجود خارجی ندارد، یعنی اینکه فرصت شناخت بازیکن و گلچین کردن آمادهها و جوانان از دست میرود. لیگ برتر تا دو هفته آینده تمام میشود و فوتبال مثلاً حرفهای ما بازیکنانش را به تعطیلات میفرستد. بدون هیچ شکی انتخاب سرمربی برای تیم ملی بعد از این چند هفته عملاً سودی نخواهد داشت. مطابق معمول لیستی از بازیکنان مقابل سرمربی آینده قرار میگیرد که از سوی فدراسیون تهیه شده و او که خود هیچ نقشی در انتخاب بازیکن نداشته و اصلاً چیزی ندیده و گزینهای برای انتخاب ندارد با لیستی کارش را شروع خواهد کرد که عزیزدردانههای فدراسیون هستند؛ چه تیم داشته باشند، چه نداشته باشند. چه موفق عمل کرده باشند، چه ناموفق و بقیه ماجرا هم که کاملاً روشن است.
از یاد نمیبریم بازیکنی را که حتی به تیم ملی دعوت هم نشد، اما سر تمرینها رفت و در نهایت در ترکیب قرار گرفت و یکی از اصلیترین مقصران حذف تیم ملی از جام ملتهای آسیا بود. این حقیقتی تلخ است که گویا باز هم باید شاهد تکرار آن باشیم، چراکه سرمربی تیم ملی وقتی که باید باشد، نیست و درست گل مسابقات لیگ و اوج آن را نمیبیند و انتخاب نمیکند. بنابراین باید لیستی را بپذیرد که به او داده میشود.
انتخاب سرمربی تیم ملی این روزها اصلیترین کار فدراسیون فوتبال است. انتخابی که با گذشت زمان پیچیدهتر و سختتر خواهد شد و ضرر آن متوجه فوتبال ملی میشود. این امری بدیهی است که تمام علاقهمندان به فوتبال، ملیپوشان و مدعیان پوشیدن پیراهن تیم ملی میدانند، اما به نظر میرسد تاج و فدراسیوننشینان فوتبال همه چیز را به شوخی گرفتهاند.