سرويس زنان جوان آنلاين: چند سالی میشود که ماه رمضان و بهار قرآن و نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم نذر تازهای را در حوزه نذرهای فرهنگی معرفی کرده است؛ نذر حجاب. بخش عفاف و حجاب در نمایشگاه بینالمللی قرآن حالا دیگر به یکی از اجزای اصلی و جدانشدنی نمایشگاه قرآن کریم تبدیل شده است. غرفههای گوناگونی که انواع و اقسام کالاهای حجاب از ساق دست گرفته تا روسری و انواع مدلهای چادر مشکی و رنگی را عرضه میکنند. اما سه سال پیش بود که نذر حجاب یا طرح فردوس با همکاری کارگروه ساماندهی مد و لباس و انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب راهاندازی شد؛ طرحی که چادرهای مشکی کهنه را تحویل میگرفتند و به جای آن چادری نو تحویل میدادند. مجریان این طرح و بنیاد ملی مد و لباس ادعا دارند چادرهای طرح فردوس به قیمت تمام شده و با حذف سود بازرگانی به دست مصرفکننده داده میشود و هدف از اجرای این طرح توسعه فرهنگ نذر و عرضه محصولات عفاف و حجاب است. هدف از اجرای این طرح هر چه که بود با استقبال مردم مواجه شد به طوری که آمار فروش چادر در طرح نذر حجاب به ۱۲۰ هزار عدد رسید. طرح فردوس یا همان نذر حجاب با این فروش گسترده موافقان و منتقدانی را با خود همراه کرد. انتقادات پیرامون این طرح، اما بیشتر از منظر قاببندی امری تجاری و اقتصادی با مباحث معنوی و انگیزههای الهی مطرح میشود؛ موضوعی که اسدالله سلیمانی، مدیر عامل انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب دربرابر آن حاضر است قسم جلاله بخورد که هدفشان برای شروع این نذر تنها بحث معنوی آن بوده هر چند خواه ناخواه نذر حجاب به گسترش کار و شناخته شدن برندهایی که در اجرای آن مشارکت داشتند کمک کرده است. وی دل پری از شرایط موجود دارد؛ شرایطی که ادامه کار و روزی ۲۵ هزار نفر شاغل در حوزه تولید کالای حجاب را در هالهای از ابهام قرار داده و موجب شده است بخشی از این نیروها تعدیل شوند. آنچه در پی میآید ماحصل گفتوگوی ما با این فعال حوزه محصولات حجاب و عفاف است.
آقای سلیمانی! شما مدیرعامل انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب و یکی از بانیان اصلی نذر حجاب هستید. برایمان بگویید ایده نذر حجاب چگونه شکل گرفت و اجرایی شد؟
من از تولیدکنندگان قدیمی هستم و نزدیک ۴۴ سال است در این صنعت کار میکنم و در حوزه تولید محصولات حجاب هم از سال ۸۱ جزو اولینهایی هستیم که چادر تولید کردیم. انگیزه این کار هم برای من بیش از اقتصادی، اعتقادی بوده است، چراکه کار در حوزههای دیگر هم راحتتر است و هم من تخصص لازم را برای آن دارم. بعد از چند سال فعالیت در عرصه تولید محصولات حجاب ما متوجه شدیم که مشکل تولید نداریم.
چطور؟
تولیدکنندگان زیادی وارد این عرصه شدهاند و کالای حجاب به اندازه کافی هست، مشکل این عرصه قیمت و کیفیت است. ما تولیدکنندگانی داریم که سودهای صددرصدی و بیشتر روی چادر میکشند. به همین دلیل هم ایده نذر حجاب به ذهن ما رسید. البته این ایده را از تولیدکننده دیگری که در حوزه چادرهای سفید کار را شروع کرده بود و تعویض چادرهای سفید کهنه با نو را انجام میداد گرفتیم و با همکاری بنیاد ملی مد و لباس به همراه دو تولیدکننده دیگر حوزه حجاب سال ۹۵ نذر حجاب را برای تعویض چادرهای مشکلی کهنه با نو آغاز کردیم. بدین منظور ما دو مدل از چادرهایمان را نذر حجاب و سود بازرگانی آنرا حذف کردیم. چادرها از سوی بانوانی از سوی بنیاد مد و لباس تأیید و استانداردسازی شد و کار دوخت را با پارچههای کرهای آغاز کردیم. مدلهای چادر دانشجویی و خبرنگاری به عنوان مدلهای نذر حجاب انتخاب شد و ما ۱۲۰ هزار چادر را با حذف واسطه به صورت مستقیم عرضه کردیم که با استقبال بینظیر مردم مواجه شد.
چرا در ازای چادرهای کهنه؟ این چادرها برای شما چه کاربردی داشت؟
ما با این کار از منظر زیباشناسی میخواستیم چادرهای کهنه را از سطح جامعه جمع کنیم که قابل بازیافت و استفاده هم نیست.
چطور شما در دوخت رایگان چادر فعال بودید؟
بخش ترویجی نمایشگاه قرآن با بنیاد ملی مد و لباس است و ما در دو سال گذشته بخش کارگاهی کار را با خیاطهایمان بر عهده داشتیم و نزدیک ۳، ۴ هزار چادر در نمایشگاه قرآن دوخته شد. البت دوخت رایگان را در مجموعه خودمان در روزهای پنجشنبه در راستای هدف نذر حجاب انجام میدهیم و چادر افرادی را که ثبت نام میکنند برایشان رایگان میدوزیم. دوخت رایگان چادر به نظرم نذری مداوم است و تا زمانی که فرد از این چادر استفاده میکند اثر خیرش ادامه دارد.
صرفنظر از بحثهای معنوی و نذر حجاب شما با شرکت در چنین اقدامی به نوعی تبلیغات و برندینگ محصولات خودتان را هم پیش میبرید و در تمام دنیا هم مباحث مسئولیت اجتماعی و مشارکت بخش خصوصی در این حوزه با اهداف تجاری و اقتصادی صورت میگیرد. به طور یقین برند شما هم با حضور در این طرح بیش از پیش مطرح شده است. با چنین ساز و کاری به نظر شما آیا همچنان میتوان این طرح را نذر حجاب گذاشت؟ سهم برندینگ شما در این میان چقدر بوده است؟
من در مرز بازنشستگی هستم و به قول معروف «آردهایمان را بیختهایم و الکهایمان را آویختهام.» فرزندان من هم دانشگاهی هستند و وارد شغل من نشدند، بنابراین به محض اینکه من بخواهم بازنشسته شوم برندم هم تعطیل میشود و با هدف برندینگ وارد این عرصه نشدم. دو تولیدکننده محصولات حجاب دیگری هم که وارد این طرح شدند به احترام این نذر وارد کار شدند. آنها به قدری برندشان معروف است که نیازی به معروف شدن از این طریق ندارند. یکی از این برندها تنها در تهران ۹۰ شعبه دارد و برند دیگر نیز ۶۰، ۷۰ نمایندگی دارد و محصولاتشان را صادر میکنند و آنچنان سرشان شلوغ است که به تعهداتشان نمیرسند. خود ما هم همین طور هستیم.
با تمام اینها، اما برند شما و دو تولیدکننده دیگری که اشاره داشتید روی این چادرها میخورد و نذر حجاب با شما شناخته میشود که این خودش موجب میگردد برند شما بیش از پیش بر سر زبانها بیفتد، قبول ندارید؟
طبیعی است که این طرح ما را بیشتر شناسانده است، اما حقیقتاً روزی که ما این کار را شروع کردیم اصلاً به این فکر نکردیم که مشتریانمان زیاد شوند و بخواهیم کار تبلیغاتی راه بیندازیم. آثار مثبت این کار نه فقط برای ما بلکه یکی از افتخارات بنیاد ملی مد و لباس هم هست و آقای قبادی دبیرکارگروه ساماندهی مد و لباس هم از این طرح به عنوان طرح ملی فردوس یاد کردهاند، اما هدف ما تنها نگاه معنوی به این بخش بود.
انتقاداتی به کیفیت دوخت و پارچههای شما وارد میشود. چقدر این انتقادات را وارد میدانید؟
اگر میشد نظرسنجی کنیم میدیدید که ما از بهترین نوع حریر اسود برای دوخت این چادرها استفاده کردیم. ما ادعا کردیم میخواهیم کار فرهنگی کنیم. روزی که انجمن تولیدکنندگان تخصصی حجاب راهاندازی شد ما قرار گذاشتیم که اولویت اولمان برای این کار فرهنگی است و اولویت بعدی اقتصادی است. در کنار این بنیاد ملی مد و لباس ناظر ماست.
گفتید که مدلهای چادر دانشجویی و خبرنگاری را برای نذر حجاب انتخاب کردید. دلیل این انتخاب چه بود؟
چون اینها جزو پوشیدهترین چادرهایی است که در حال حاضر دوخته و عرضه میشود؛ چادرهایی شبیه چادر سنتی که جای دست دارد. علاوه بر این ما سعی میکنیم چادرهای آزادتری را بدوزیم. اصطلاحاً از یک طاقه ۵۰ یاردی اغلب ۲۰ چادر دانشجویی دوخته میشود، اما ما ۱۹ چادر میدوزیم و پارچه بیشتری مصرف میکنیم تا چادری گشادتر و پوشیدهتر بدوزیم.
شما اشاره داشتید که نذر حجاب را با پارچههای چادری کرهای آغاز کردید. با عنایت به اینکه تأکید دارید هدف شما از این کار نگاه معنوی به موضوع حجاب بوده است چرا به بحث حمایت از تولید ملی بیتوجه بودید و از پارچه خارجی کمتر استفاده نکردید؟
سه سال پیش که ما این کار را آغاز کردیم پارچه ایرانی از کیفیت لازم برخوردار نبود. ما سال گذشته اعلام آمادگی کردیم تمام محصول کارخانه چادر مشکی شهرکرد را برای دوخت محصولات حجاب و نذر حجاب بخریم. از برج پنج سال گذشته تا الان که هفت ماه است این کارخانه به تعهداتش عمل نکرده است و اگر بنا بوده ۲۰ هزار متر پارچه به ما بدهند ۵ هزار مترش را دادهاند.
چرا؟
یک روز میگویند رنگ نداریم، یک روز میگویند دستگاههایمان خراب است.
با توجه به نیاز گسترده کشور به پارچه چادر مشکی چرا تنها یک تولیدکننده داریم؟
این نکته بسیار مهمی است. ما بین ۹۰ تا ۱۰۰ میلیون متر پارچه چادر مشکی در سال نیاز داریم و این کارخانه ۷ درصد نیاز کشور را تولید میکند. از این تولید هم بخش کوچکی به تولیدکننده داده میشود و بقیه را به دلالها میدهند و تولیدکننده باید از دلال خرید کند. از سوی دیگر پارچه ۱۱ هزار تومانی سال گذشته را امسال متری ۲۶ هزار تومان میفروشند؛ یعنی بیش از دو برابر!
آیا مواد اولیه وارداتی ما برای تولید چادر مشکی ۱۲۰ درصد رشد داشته که این کارخانه قیمت پارچهاش را ۱۲۰ درصد بالا برده است.
بنا به گفتههای شما ۹۳ درصد نیاز کشورمان به چادر مشکی از واردات تأمین میشود. در این بخش با چه مشکلاتی مواجه هستید؟
همانطور که اشاره داشتید ۹۳ درصد نیاز کشور به چادر مشکی از واردات تأمین میشود؛ وارداتی که با ارز ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومانی انجام میگیرد.
آیا پارچه چادری جزو کالاهای حمایتی دولت نیست؟
جالب است که در فهرست کالاهای مورد حمایت دولت که ارز دولتی میگیرند کالاهایی همچون مربا، ژله، کلاهگیس یا غذای سگ و گربه قرار دارد، اما مواد اولیه چادر مشکی در این فهرست نیست. این کالاها کالاهایی خدماتی است. ۳۰۰ میلیون دلار موزی که وارد میشود ۱۵ روزه خورده و تمام میشود، اما در حوزه تولید کالای حجاب و چادر مشکی در حال حاضر ۲۰ تا ۲۵ هزار نفر مشغول کار هستند و این عدد بسیار بزرگی است که باید به آن توجه شود، اما به دلیل همین بیتوجهیها و نبود مواد اولیه کار موجب شده است از این ۲۵ هزار نفر چیزی حدود ۲۰، ۳۰ درصد بیکار شوند. از سوی دیگر نیز قیمت چادر چهار برابر شده و چادر ۱۰۰ هزار تومانی حالا به ۴۰۰ هزار تومان رسیده است. این بدین معناست که خانمهای محجبه ما جریمه میدهند! مگر قانون ما روی بحث حجاب تأکید ندارد؟ در حال حاضر اتحادیهها همه نوع پارچه را با ارز نیمایی توزیع میکنند و الان نوبت پانزدهم آن هم توزیع شده است، اما برای چادر مشکی حتی ارز نیمایی هم اختصاص داده نمیشود. هر چند با عنایت به سهم ۹۳ درصدی واردات برای چادر مشکی ارز نیمایی هم تأثیر چندانی روی قیمت چادر مشکی ندارد.
به نظر میرسد قیمت چادر مشکی در کشورهای دیگر مناسبتر از ایران باشد. چرا این کالا در ایران اینقدر گران است؟
قیمت جهانی چادر مشکی در کره، چین و اندونزی بین ۵ /۱ تا ۲ دلار است. ما با ۱۰۰ میلیون دلار میتوانیم ۵۰ میلیون متر پارچه وارد و نیاز کشور را تا یک سال تأمین کنیم و با این کار تا حدود ۵۰ درصد از قیمت چادر مشکی را تعدیل نماییم. ما همین اواخر ۳۰۰ میلیون دلار موز وارد کردیم. اگر ۱۰۰ میلیون تومان از این پول را برای واردات ۵۰ میلیون متر پارچه چادر مشکی هزینه میکردند تا یک سال این ۲۵ هزار نفری که در صنعت تولید کالای حجاب کار میکنند میتوانستند با خیال راحت به کار تولید بپردازند و تا یک سال شغلشان تضمین باشد. این از منظر اشتغالزایی، اما از منظر اعتقادی من ترجیح میدهم سکوت کنم. تنها به همین بسنده میکنم که مشکلات تولید در کشور ما زیاد است و تولیدکنندگان به واسطه عشق و تعهدشان در صحنه باقی ماندهاند.