سرویس ورزش جوان آنلاین: حاشیه جزئی از فوتبال است و اگر این حواشی به موقع مدیریت نشوند بحرانی درست میشود که هیچ کس قادر به حل آن نخواهد بود. این همان اوضاعی است که فوتبال ایران در هفتههای اخیر به آن دچار شده و دستگیری یکی از بازیکنان تیمهای پرطرفدار به اتهام شرطبندی نه تنها کمکی به بهبود اوضاع نکرد بلکه با مطرح شدن اتهامهای بیشتر موضوع وارد فاز جدیدی شده است.
شرطبندی، پدیده شوم و زشتی است که در ورزش و بهویژه فوتبال جهان هم رخنه کرده و در کشورهای دیگر سایتهای شرطبندی رسمی و علنی روی برد و باخت تیمهای مختلف شرطبندی میکنند، اما با توجه به حرام بودن شرطبندی در اسلام و اجرای قوانین اسلامی در کشور انتظار میرود فوتبال ما عاری از این پدیده باشد، اما واقعیت چیز دیگری است. سایتها و کانالهای شرطبندی در فضای مجازی و حقیقی فعال هستند و نهادهای انتظامی و نظارتی با رصد فعالیتهای مجرمانه و خلاف شرعشان بارها با آنها برخورد کردهاند، اما اینکه در یک زمان خاص و برای رسیدن به هدف خاص این بحثها پیش کشیده شود داستان دیگری است.
با نتایجی که در هفته بیست و نهم به دست آمد تکلیف قهرمان فرداشب و در هفته آخر لیگ مشخص میشود. حساسیت هفته پایانی آنقدر بالاست که هر کسی تلاش میکند برای خود راه فراری دست و پا کند تا اگر برنامههایشان درست از آب درنیاید بهانهای برای فرار از پاسخگویی و پذیرش اشتباه داشته باشد. داستان شرطبندی پیچیدهتر از آن است که فقط به ادعای یک مربی، مدیر و بازیکن بسنده کرد. هر تیمیکه در هفتههای آخر لیگ نتیجه گرفته و یا رقیب سنتیاش رتبهای بهتر از آنها دارد و در آستانه قهرمانی است ادعا میکند اسیر شرطبندیهای کلان شده و از این مسئله ضرر کرده است. البته با توجه به اخبار شناسایی باندهای شرط بندی و دستگیری متخلفان از سوی پلیس دیگر نمیتوان منکر این مسئله در فوتبال ایران شد، اما این ابهام وجود دارد که چرا تیمهای متضرر تنها در این چند بازی آخر یاد شرطبندی و نقش آن در تغییر نتیجه بازیها افتادهاند. زمان و نوع بیان مدعیان این مسئله کاملاً مشخص است که هدف هیچ کدام مبارزه جدی و دائمی با آن نیست. بلکه مدعیان به هر ریسمانی چنگ میزنند تا بلکه تغییری در شرایط تیمشان ایجاد شود و پشت قضیه اتفاقات پشت پرده پنهان شوند. در واقع هر چند وقت یک بار آقایان جوی را به راه میاندازند و شرطبندی در فوتبال ایران را جدی و خطرناک جلوه میدهند. آقایان بر موجی که خود به راه انداختهاند سوار میشوند و از این طریق ذهن هواداران را نیز به سمتی که خود میخواهند تغییر میدهند. بازی با احساسات هواداران و تحریک آنها علیه تیمهای دیگر از جمله ترفندهایی است که نمونههای عینیشان در همین چند هفته اخیر لیگ برتر به وضوح مشاهده شد.
اما اصل ماجرا این است که سودجویان و فرصتطلبان از این بلبشو و همچنین اهمال مدیران فوتبال در برخورد سوءاستفاده میکنند و با خیال راحت به اعمال مجرمانه خود ادامه میدهند. واکنشهاس احساسی، مقطعی و بعضاً هدفمند علیه شرطبندی که اخیراً شدت بیشتری هم پیدا کرده دردی از دردهای فوتبال ما دوا نمیکند جز اینکه این مسئله بهانهای شود برای تیمهای بازنده و مغلوب با هواداران ناراضی. در صورتی که دستاندرکاران باشگاهها و فعالان فوتبال اگر حرف و ادعایی دارند باید از طریق مراجع قانونی، پلیس فتا و کمیته اخلاق درصدد احقاق حق خود باشند. تنها از این طریق است که مقامات مسئول هم میتوانند با اقدام بهموقع و قانونی کلاهبرداران و شیادان را به سزای اعمالشان برسانند. در پیش گرفتن راههای دیگر از جمله جنجالهای رسانهای، بیانیه دادن و شلوغکاری در فضای مجازی ثمری جز حاشیهسازی ندارد و دود این حواشی فقط به چشم فوتبال و هواداران میرود. لیگ برتر فردا به پایان میرسد و بعد از آن اگر فدراسیون و کمیته اخلاقش واقعاً خواستار ریشهکن کردن قمار و شرطبندی در فوتبال ایران باشند فرصت کافی دارند تا با کمک نهادهای انتظامی و نظارتی صحت و سقم ادعاها را مشخص کنند، مجرمان مجازات و مدعیان دروغین نیز به خاطر بازی کردن با آبروی دیگران به مردم معرفی شوند.