سرویس سیاسی خبرگزاری جوان استان کردستان، محمد قادرمرزی؛ روزی که از دولت جدید روحانی رونمایی شد و هفتاد و دو درصد مردم به امید آیندهای بهتر نام وی را در صندوقهای رای ریختند؛ مردم امیدوار شدند که با توجه به وعدههای انتخاباتی دیگر هیچکس دنبال حساب بانکی یارانهاش نخواهد رفت و همه مردم مرفه خواهند شد که تنها چند ماه از این همه وعدههای رنگارنگ نگذشته بود که سوءمدیریت دولتشان موجب شد تا مردم از نظر معیشتی به فلاکت و بدبختی بیافتند.
اما هدف اصلی این نوشتار گفتاری چند با استاندار کردستان است؛ زمانی که دعوای زرگری انتخاب استاندار بومی و غیربومی در فضای مجازی و فضای حقیقی استان بسیار داغ بود و عدهای از سیاسیون منفعتطلب بر طبل بومیبودن میکوبیدند، وزیر کشور گویا از خیلی وقت پیش پرونده انتخاب استاندار کردستان را بسته بود و نسبت به انتخاب شما بعنوان استاندار اقدام کرده بود، که متاسفانه فقط این همه جارو جنجال گروههای مختلف سیاسی در آن مقطع زمانی یک نوع در آونگ کوبیدن بود.
به هر صورت، مراسم معارفهتان پس از ماهها انتظار در فضای کاملا سیاسی برگزار شد و ای کاش و هزاران ای کاش برای یکبار هم که شده نوار سخنرانی خودتان را در آن مراسم گوش میدادید، حداقل با مرور حافظه تاریخی خویش وعدههایتان را به مردم کردستان بار دیگر بر روی کاغذ تیتروار یادداشت میکردید و آنگاه در خلوت خویش عملکردتان را قضاوت میکردید!!
آقای استاندار؛ اولین وعده شما انتخاب مدیران از میان نخبگان و افراد توانمند جامعه بدون توجه به جریان سیاسی حاکم بود؛ حالا وجدان خودتان را قاضی کنید آیا این اتفاق در عرصه انتخاب مدیریتها افتاد؟!!
کدام نخبه و توانمند با توجه به سوابق اجرایی را بدون توجه به حضور افراد در ستادهای انتخاباتی بعنوان فرمانداران استان انتخاب کردید؟
اگر بنده گزاف گفتهام؛ حضرتعالی این نخبهها را با ذکر موفقیتهای علمی و مدیریتی به مردم معرفی نمایید، تا مردم خودشان قضاوت کنند.
جناب استاندار، به زعم بسیاری از سیاسیون گویا شما به تعدادی از این افراد در گروه سیاسی حاکم به نوعی بدهکار بودهاید و ضروری بود تا طلب این گروهها را با انتخاب مدیران سفارشی آنان پرداخت کنید، زیرا انتخاب برخی از این فرمانداران و مدیران با این وضعیت تنها میتواند نوعی معامله سیاسی محسوب شود!!
جناب مرادنیا، قطعا همگی به متمولبودن و عدم نیاز مالی حضرتعالی واقفند و اینکه شما ذرهای چشم طمع مادی به این جایگاه استانداربودن نداشته و ندارید؛ اما سوال اینجاست که چه شده است، مرادنیا تسلیم بلامنازع جریان سیاسی اصلاحطلبان و افراد درونستادی برای توزیع و انتصاب در مدیریتها شده است؟!
بدون شک نسل امروزی فقط حرص و جوش این نوع نگاه مدیریتی و انتصابات را خواهند خورد ولی نسلهای آینده بدون شک شما را بعنوان یک استاندار بومی در محک قضاوت قرار خواهند داد!!
جناب مرادنیا، واقعا خود حضرتعالی برای این جنس انتصابات در استان چه نمرهای به خود خواهید داد؛ البته نمرهای منصفانه و از روی توان و عدالت؟؟!!
جناب استاندار، باور کن نیاز نیست شما قسم بخورید که موجب توسعهنیافتگی کردستان چیست، زیرا همه مردم استان کردستان الحمدالله اینقدر بینش سیاسی بالایی دارند بخوبی همه چیز را درک میکنند!!
متاسفانه استان کردستان فعلا جولانگاه برخی از مدیرانی شده که خود را طلبکار سیاسی جریان حاکمیتی فعلی دانسته و به هیچ عنوانی از اسب مدیریت پیاده نخواهند شد!!
جناب استاندار؛؛ مگر همین مدیران امتحان خود را پس ندادهاند؛ امروزه اگر شما بعنوان نماینده عالی دولت فریاد توسعهنیافتگی کردستان را چنان با مصیبت سر میدهید؛ مگر این توسعهنیافتگی تقصیر بقال سر کوچه و یا میوهفروش میدان بار است؟؟؟
اما جناب استاندار؛ تمامی قصورات این عدم توسعه استان متوجه برخی از آن جنس مدیرانی است که بسان زالو بر مدیریتی چسبیدهاند و حاضر نیستند تا لحظه موتشان از این میز رنگارنگ جدا شوند.
جناب مرادنیا، چرا با یک زلزله سیاسی برای همیشه شر این زالوها را از سر مردم کردستان برنمیدارید؟؟!!
جناب مرادنیا، حداقل "بیائیم منصفانه قضاوت کنیم دیگر تقصیر ناتوانی و عدم کارآیی برخی از مدیران در کردستان از ترامپ و تحریمها نیست؟!
روزی و روزگاری میگفتند که عمر مدیریتها محدود است اما امروزه این ضربالمثل نیز به حاشیه رفته است زیرا که گویا برای برخی از مدیران در کردستان بصورت نامحدود عمر مدیریتی نوشتهاند!!!
جناب استاندار؛ خواه ناخواه حضرتعالی روزی هم مانند استانداران پیشین باید از این منصب خداحافظی کنید؛ بیایید لطفا منتقدان را دشمن نپندارید، در حقیقت دشمن واقعی شما همان دوستان سیاسی خودتان هستند که این روزها در کسوت مدیریتی چتری را بالای سرتان گرفتهاند که حتی نتوانی آسمان آبی را ببینید، آن وقت حضرتعالی را در مقابل رسانهها و منتقدان قرار میدهند تا بهتر بتوانند از آب گلآلود ماهی بگیرند!!
اما سخن آخر
جناب مرادنیا بنده بعنوان یک روزنامهنگار از ابتدایی حضورتان در استان میخواستم بیایم خدمتتان تا از دوستان و دشمنان واقعی مقداری برایتان بگویم؛ اما همان دوستان که باید از آنان مگسان گرد شیرینی نام برد، چنان حصاری به دورت کشیدهاند که اجازه ندادند حتی برای یک دقیقه از نزدیک بیائیم خدمتتان؛؛ حالا هم مهم نیست انشاءالله دیدار بنده و جناب مرادنیا به قیامت!!
اما به تمامی مدیران پیشنهاد میکنم که از منتقدان برای وضعیت مدیریتی استان کمک و مشاوره بگیرید؛ زیرا قطعا دوستانتان بخاطر ساختن عملکرد خوبی از خودشان، همه چیز را روی کاغذ گل و بلبل میکشند، اما منتقدان واقعیتهای موجود در جامع را خواهند گفت!!!