با اینکه قبلاً هم اعلام شده بود که طی سالهای آتی و حداقل تا سال ۱۴۰۰ بارشهای خوبی در راه است و حتی برخی کارشناسان از ورود ایران به یک دوره بیست ساله ترسالی خبر داده بودند، ولی با این اوصاف مشخص نیست چرا مسئولان امر هیچ صحبتی در رابطه با برنامههایشان برای مدیریت آب نمیکنند و گویی همه چیز را به امید خدا سپردهاند و در سایه این حرفها به خواب خوششان ادامه میدهند و منتظرند تا ابر و باد و مه و خورشید و فلک خودشان وارد عمل شوند و با تأمین آب مورد نیاز کشور سفرههای آب زیرزمینی را هم پر کنند. این یک حقیقت است که طی دهههای اخیر ایران با خشکسالی دست و پنجه نرم میکند و همین مسئله ۱۲ استان را با خشکسالی شدید مواجه و نزدیک به ۹۵ درصد مساحت ایران را به چالش کشیده است. معظلی که میتواند حتی در صورت بارشهای مداوم هم برای بلندمدت، مشکلات بسیاری از صنایع و مشاغل را رفع نکند.
با این حال و در شرایطی که طی سالهای اخیر برمیزان بارشها افزوده شده است و با استناد به میزان بارشها و پیشبینی کارشناسان، ایران در حال ورود به ترسالی است و حالا باید این مسئولان باشند که پای کار بیاییند و بگویند چه برنامههایی برای جلوگیری از هدر رفت آبها و حفظ منابع موجود و افزایش آبهای زیرزمینی دارند. براساس شاخص خشکسالی کوتاه مدت حدود ۸۹ درصد مساحت کشور با درجات مختلف خشکسالی مواجه است که ۲۵ درصد خشکسالی خفیف، ۳۵ درصد خشکسالی متوسط، ۲۲ درصد خشکسالی شدید، ۸ درصد خشکسالی بسیار شدید و تنها حدود ۱۰ درصد مساحت کشور در شرایط طبیعی قرار دارد. حرفهای کارشناسان در مورد وضعیت بارشها و آبی کشور شیرین است، اما نباید فراموش کنیم که همین نزولات آسمانی هم برای حفظ و نگهداری، نیاز به برنامه و مدیریتی منسجم دارند. کارشناسان میگویند نسبت به میانگین درازمدت ۵۰ ساله به جز حوضه مرزی شرقی که هنوز نسبت به میانگین درازمدت ریزش آسمانیاش کمتر است در بقیه حوضهها وضعیت بارندگی حتی از میانگینهای دراز مدت هم بهتر بوده است. ما بهترین وضعیت را الان در حوضه خلیج فارس و دریای عمان داریم که ۱۹۸ میلیمتر بارندگی داشته است و این میزان از متوسط ۵۰ ساله کشور ۶۴ درصد بیشتر است و از سال آبی گذشته هم ۳۵۵ درصد بالاتر.
اینها نشان دهنده این است که در این سه چهار ماه اوضاع خوب بوده و شواهد هم بیانگر این موضوع است که واقعاً وارد ترسالی شدهایم، اما اینکه بخواهیم براساس این قضاوت کنیم که خشکسالی کشور دیگر کلاً تمام شده است یا آنگونه که برخی مدیران و مسئولان میگویند که تا سال ۱۴۰۰ دیگر خشکسالی نخواهیم داشت یا حتی میگویند وارد دوره ۲۰ ساله ترسالی شدهایم اینها قضاوتهای نادرست و غیر علمی است و نشان دهنده اینکه اقلیم این کشور را نمیشناسند. در مقیاس بلندمدت پهنههای بسیار وسیعی از کشور درگیر خشکسالی هستند و خشکسالی شدید و بسیار شدید در استانهای تهران، البرز، قزوین، فارس، خراسانرضوی، شمال و جنوب کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، بوشهر، کرمان، کرمانشاه، یزد، سمنان دیده میشود.
متأسفانه با نگاهی به وضعیت آب مصرفی، حرفهای مسئولان و برنامهها و اقداماتشان در زمینه مدیریت آب نشان میدهد که هیچکاری در رابطه با جلوگیری از میزان هدر رفت و حفظ منابع آبی در کشور صورت نگرفته است. به عنوان مثال طی همین چند ماه اخیر بحث انتقال آب از دریای خزر به استان سمنان مطرح شد. طرحی که عنوان شده با ۱۰ هزار میلیارد تومان به نتیجه خواهد رسید. این موضوع در شرایطی در رسانهها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت که استاندار قبلی سمنان گفته بود: «ما ۵۰۰ میلیون متر مکعب آب را فقط در کشاورزی هدر میدهیم که اگر آن ۵۰۰ میلیون را زنده کنیم دیگر لازم نیست با انتقال آب به اکوسیستم شمال و خزر خسارت بزنیم. اگر همه راهها را رفتیم و بازده آبیاریمان به حد معقولی رسید و باز کمبود آب داشتیم آن وقت هم میتوانیم از دریای عمان آب را شیرین و استفاده کنیم. یعنی در آن حالت هم شیرینسازی بر انتقال آب اولویت دارد.» جدای از اینکه انتقال آب به شدت به ضرر اکوسیستم است و عامل اختلافات خواهد بود، سؤال اینجاست که بعد از حرفهای استاندار سمنان چه سازمان و نهادی به ارائه برنامهای جامع برای مدیریت و حفظ منابع آبی ارائه کرد؟