با گذشت دو هفته از حادثه سکوی نهم پارسجنوبی، روز گذشته معاون عملیات و پشتیبانی شرکت نفت و گاز پارس گفت: علت بروز آتشسوزی سکوی شماره ۹ پارس جنوبی، پارگی یکی از خطوط لوله فرایندی ناشی از خوردگی درونی قسمتی از زانوی خروجی محفظه ارسال توپک بودهاست.
بر اساس گفته این مقام مسئول، عامل اصلی در این حادثه به موضوعی مربوط است که بابت نظارت بر آن قراردادهای کلانی با شرکتهای خصوصی امضا میکند و میلیاردها تومان به این شرکتها پرداخت میشود تا با نظارت فنی بر تأسیسات و تجهیزات نفتی از بروز حوادث جلوگیری کنند. یکی از این شرکتها فاتح صنعت کیمیا است که مسئول اصلی بازرسی فنی این سکو بوده و باید به این پرسش پاسخ دهد که چرا در بازرسی فنی دقت کافی به عمل نیامدهاست تا علاوه بر خسارت حداقل ۶۰ میلیارد تومانی، تولید گاز فازهای ۶ تا ۸ پارس جنوبی متوقف شود.
تبعات اتفاق اخیر حادثه سکوی نهم، در دو محور قابل بررسی است، نخست اینکه با انفجار سکو، هزینه زیادی در شرایط فعلی کشور باید هزینه شود تا سکو نوسازی و در مدار تولید قرار بگیرد که حداقل به شش ماه زمان نیاز دارد. دوم آنکه عدمالنفع کشور از توقف تولید در این فازها حداقل ۳۰۰ میلیون دلار به کشور ضربه میزند و این جدای از خسارتهایی است به بخشهای دیگر اقتصاد وارد میشود. تمامی این خسارتها به دلیل عدم دقت پیمانکار و کارفرمایی است که باید به وظایف خود عمل میکردند، ولی متأسفانه با اهمال رخ داده، کشور باید تاوان اشتباهات را پرداخت کند.
طی سالهای اخیر، اتفاقات بسیاری در صنعت نفت رخ داده که علاوه بر تلفات جانی، ضربات مالی را به کشور تحمیل کرده و هیچگاه نیز با عوامل این اتفاقات برخورد مناسبی صورت نگرفتهاست. سقوط هلیکوپترها، انفجار خط لولهها، حوادث پتروشیمی، اتفاقات پالایشی، سوختن دکلهای حفاری و... تنها بخشی از حوادثی هستند که منجر به خسارتهای کلانی شدهاست، اما هیچگاه به دلیل اصلی آن اشارهای نمیشود.
در چارچوبی که برای مقصران حوادث معرفی میشود، نه نامی از مدیران دولتی است و نه نشانی از کمکاری آنها؛ مقصر همیشه عامل انسانی بوده که به دلیل عدم دقت در انجام وظایف خود، موجب بروز خسارت شدهاست و بس. حادثه اخیر در سکوی گازی که به گفته یک مقام مسئول، نشئت گرفته از یک خوردگی بودهاست نشان میدهد پیمانکار و کارفرما در توجه همهجانبه به موضوع بازرسی فنی کوتاهی کردهاند.
مبالغ کلانی که شرکتهای بازرسی و خدمات فنی بابت انجام وظیفهای که باید انجام دهند، دریافت میکنند باید در این مواقع زیر ذرهبین قرار بگیرند تا مشخص شود کمکاری از کدامین طرف بودهاست. از کارفرما که نظارت کافی روی کار پیمانکار نداشته یا پیمانکار که در انجام وظایف خود کوتاهی کرده یا کارفرما را فریب دادهاست چه با هماهنگی و چه بدون هماهنگی.
واحدهای بازرسی وزارت نفت و سایر نهادها، برای یکبار هم که شده باید به قراردادهای نفت و گاز پارس با پیمانکاران خود به ویژه شرکت فاتح صنعت کیمیا ورود کرده و با بررسی دقیق اسناد و نحوه کار شرکتهای پیمانکار، با خاطیان اصلی اتفاقات برخورد جدی کنند و با برقراری مکانیزمی در اینباره، مانع اتفاقات بعدی شوند. گرچه گفته میشود حادثه در صنعت نفت موضوعی روتین است، اما مسئله این است که وقتی برای جلوگیری از اتفاقات، قراردادهای کلانی بستهشده و میلیاردها تومان جابهجا میشود، حتماً کمکاری و سوءمدیریتی رخ داده و صاحبان این اشتباه، باید پاسخگو باشند.
اتفاق رخ داده در پارس جنوبی، حاصل سوءمدیریت در شرکتهای دولتی و خصوصی است که باید درباره رابطه کاری آنها روشنگری شود و برخوردهای سفت و سختی با عوامل آن صورت بگیرد، هرچند که تجربه نشان دادهاست در نهایت افراد بیگناه مقصر معرفی میشوند.