سرویس ورزشی جوان آنلاین: خطر بیخ گوشمان است و حواسمان نیست. درست مثل روزهایی که در باد آقایی فوتبال آسیا خوابیده بودیم و چنان مغرورانه و از بالا به پایین دیگران را برانداز میکردیم که متوجه نشدیم کی و چطور پایینمان کشیدند و خود بر جایگاهمان تکیه زدند و زمانی به خودمان آمدیم که دیگر دیر بود و حتی فوتبال کشورهای حاشیه خلیج فارس هم که تا چندی قبل محلی از اعراب نداشتند نیز برایمان خط و نشان و شاخ و شانه میکشند. حالا این سناریوی تکراری دارد برای فوتسال هم اجرا میشود. فوتسالی که سالها به رغم تمام بیعدالتیها و کم توجهیها پرچم ایران را به واسطه موفقیتهای چشمگیر خود بر فراز آسیا و دنیا به اهتزاز درآورد، اما با وجود تمام افتخارآفرینیهایش نه تنها شاهد تغییرات مثبت نبود که اوضاعش روز به روز هم بدتر و بدتر شد به طوریکه حالا بیم آن میرود تا به دلیل همین بیتوجهیها در آیندهای نه چندان دور همانند فوتبال حسرت گذشته و آقایی در آسیا و حضور در بین برترینهای دنیا را بخورد و از موفقیتهایش به عنوان خاطراتی دست نیافتنی و تکرار نشدنی یاد کند!
غلو نیست، این داستان را پیشتر به تماشا نشستهایم. زمانی که ژاپنیها آرام آرام به جای در بوق و کرنا کردن تلاشهایشان قدم به قدم خود را به ما نزدیک کردند و به سادگی بر سلطه ایران در آسیا پایان دادند و به فوتبال اروپا نیز نفوذ کردند. بدون شک ۲۰ سال پیش تصور چنین روزهایی را هم نمیتوانستیم بکنیم. ژاپن کجای فوتبال آسیا بود وقتی ایران با ستارههایش حریفان را یکی پس از دیگری کنار میزد. اما حالا ژاپن کجاست و فوتبال ایران کجا؟
این داستان تکراری حالا دارد برای فوتسال نوشته میشود. فوتسال ایران که سالیان سال قدرت بلامنازع آسیا بود و یکی از تیمهای صاحب سبک و صد البته صاحب قدرت دنیا که کمتر حریفی تاب ایستادگی برابر آن را داشت با بیتوجهیهای مفرط مواجه شد تا امروز شاهد شکست سنگین امیدهای آن به ژاپن باشیم؛ ژاپنی که خیلی قبلتر عزم خود را برای رسیدن به صدر رنکینگ آسیا و گرفتن آقایی قاره از فوتسال ایران جزم کرده است و دستیابی این جایگاه با توجه به نگاه بیتفاوت مسئولان ایران نباید خیلی هم برایش سخت باشد!
فوتسال در سالهای گذشته با وجود تمام بیعدالتیها و بیتوجهیها برخلاف فوتبال توانسته است با افتخارآفرینیهای متعدد پرچم ایران را در دنیا به اهتزاز درآورد و آقایی آسیا را با اقتدار از آن خود کند، اما نه موفقیتهایش در آسیا نه حضورش در رنکینگ یک قاره و نه حتی ایستادن بر سکوی سوم دنیا نتوانسته است تغییری در شرایط آن ایجاد کند و فوتسال همواره به چشم برادر ناتنی دیده میشود که تنها باید شاهد ریختوپاشها برای برادر بزرگتر (فوتبال) باشد و چیزی در قبال موفقیتهایی که به دست میآورد گیرش نمیآید! طوریکه گاه میتوان پا را فراتر از برادر ناتنی بودن گذاشت و آن را بچه سرراهی خواند که کمترین اهمیتی برای والدین ندارد!
مسئله، اما اثبات سرراهی بودن فوتسال نیست که این موضوع را به راحتی و با نیم نگاهی به رأس کمیته فوتسال یا با اندکی توجه به نوع نگاه یا حتی وزارت به آن به خوبی میتوان دریافت و احتیاجی به مدارک و مستندات برای اثبات نیست. مسئله امروز زنگ خطری است که با شکست سنگین امیدها برابر ژاپن به صدا در آمده است. ژاپنی که سابقه برتری برابر بزرگسالان ایران را با تمام ستارههایش هم دارد و پیش از این نیز فوتبال ایران را از جایگاهی که داشته به زیر کشیده است و حالا خیلی دور از انتظار یا حتی عجیب نیست اگر در چند سال آینده این سناریو را برای فوتسال ایران پیاده کند و با نفرات امید خود که در آیندهای نه چندان دور چارچوب تیم بزرگسالان آن را تشکیل میدهد، تیم ملی ایران را شکست دهد. این شکست، زنگ خطری جدی بود اگر بیتوجه به آن از کنارش عبور کنیم که در این صورت باید آماده شکستهای بعدی باشیم. شکست در برابر تلاشهای مدیریتی تیمهایی، چون ژاپن که بدون شک به نتیجه خواهد نشست اگر در مقابل آن فکری برای توسعه فوتسال خود نکنیم، چراکه موفقیت ارثی نیست که از نسلی به نسل دیگر منتقل شود بلکه با تلاش و برنامه و سرمایهگذاری به دست میآید. کاری که ژاپنیها در حال اجرای آن هستند درست زمانی که ما در بیخیالی سیر میکنیم!